
کتاب انسان خردمند
معرفی کتاب انسان خردمند
خلاصهکتاب انسان خردمند؛ تاریخ مختصر بشر نوشتهٔ یووال نوح هراری و ترجمهٔ رضا اردلان است و شنیدار آن را منتشر کرده است. با مطالعهٔ خلاصهکتاب انسان خردمند میآموزید که انسان خردمند امروزی، برای نخستین بار، کجا و چگونه به وجود آمد؟
درباره خلاصهکتاب انسان خردمند
تا آنجا که میتوانید، دستان خود را از یکدیگر دور کنید. حال، تصور کنید که تاریخ زندگی بشریت بر روی زمین، در بین دو دست شما جای گرفته است. به نظر شما، چه مقدار از فاصلهٔ بین دو دست، به اندازهٔ تاریخ زندگی بشر است؟
شاید به عقیدهٔ شما، تنها فاصله بین بازو تا آرنج، به اندازه قدمت تاریخ زندگی بشر است؛ شاید هم فقط به اندازهٔ یک بند انگشت! حتی شاید برای درک قدمت تاریخ زندگی انسان در این تصویرسازی، به میکروسکوپ نیاز داشته باشید.
هر چند که انسان، از نظر زمانی، قدمت کوتاهی در زندگی روی کره زمین دارد؛ با وجود این، در همین مدت زمان اندک، به نتایج بسیار زیادی دست یافته است. تاکنون هیچ موجود زنده دیگری به اندازهٔ انسان، نتوانسته اینگونه سلطهٔ خود را بر کرهٔ زمین گسترش دهد. واقعاً همه این اتفاقات، چگونه امکانپذیر شده است؟
در خلاصهکتاب انسان خردمند، در مورد مباحث کلیدی مرتبط با تاریخ بشریت صحبت خواهیم کرد. همچنین، از توسعه زبانهای مختلف برای ایجاد ارتباط گرفته، تا ایجاد پول و راهکارهای مبادله کالا در بین انسانها و تمام چیزهایی که انسان امروزی را شکل داده است، صحبت خواهیم کرد.
خواندن خلاصهکتاب انسان خردمند را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران خلاصهکتابهایی دربارهٔ تاریخ و فلسفه پیشنهاد میکنیم.
بخشی از خلاصهکتاب انسان خردمند
«طی تمام دورانها، از به وجود آمدن انسان تا تثبیت جایگاه او بر روی زمین، گونههای انسانی زیادی وجود داشتند. همهٔ گونههای مختلف انسانی، توسط انسانهای خردمند امروزی منقرض شدند. انسانهای خردمند، در طول زندگی خود، ویژگیهایی داشتند که باعث پیشرفت آنها شد؛ این ویژگیها موجب شد تا این گونهٔ امروزی انسان، جایگاه خود را در زمین تثبیت کند.
اما واقعا چه دلایلی وجود داشت که این ویژگیها را برای انسان خردمند فراهم میکرد؟
شاید پاسخ این پرسش، برای شما هم جالب توجه باشد. ساختار مغزی انسان خردمند و امروزی، بسیار منحصر به فرد بود؛ به همین دلیل، باعث تسلط یافتن این گونه بر سیاره خاکی زمین شد.
حدود ۷۰ هزار سال قبل، مغز انسانهای اولیه مدرن، از طریق جهشی که با نام انقلاب شناختی معروف است، تکامل یافت. این سیر تکاملی، منجر به پیشرفتی نسبتا ناگهانی در قدرت مغز آنها گردید.
به این ترتیب، سایر نسلهای انسانی؛ در این رقابت، شکست خوردند. در نتیجه، انسانهای خردمند امروزی، شروع به تشکیل جوامع بزرگ و پیچیده کردند. این گونهٔ انسانی، مدلهای پیچیدهتری از ابزارها و تکنیکهای شکار را ساختند و شبکههای تجاری اولیه را ایجاد نمودند.
به این ترتیب، این دسته از گونه بشر، توانستند در شرایط سخت، بهتر از سایر نسلهای انسانی دوام بیاورند و دسترسی راحتتری به منابع داشته باشند. بهعنوان نمونه، در نظر بگیرید که انسانهای مدرن، قصد مهاجرت به آمریکا را داشتند. آنها در چنین وضعیتی، باید در برابر شرایط سخت عبور از قطب شمال و سیبری تحملپذیری بالاتری از خود نشان میدادند. همین قبیل از مسائل، باعث شد تا آنها از طریق همکاری با یکدیگر، شکار ماموتهای بزرگ، بستهبندی و نگهداری از تکههای شکار شده، نحوه درست کردن کفشهای مخصوص برف و درست کردن لباسهای گرم با استفاده از پوست و خز را بیاموزند.
بروز این انقلاب در قدرت مغزی انسانها، اجازه داد تا انسانهای مدرن بتوانند، به مکانهای مختلف کره زمین، مهاجرت کنند و در آنجا زندگی نمایند. بدین ترتیب، نسل انسانهای خردمند، شروع به گسترش کرد و آنها در قسمتهای مختلف زمین از جمله آفریقا، اروپا، آمریکا و حتی استرالیا ساکن شدند.
با اینکه نسل بشر در سراسر زمین گسترش یافت، اما با توسعه و بهبود تکنیکهای شکار، آنها موجب انقراض دستههای دیگری از موجودات شدند. در استرالیا، آثاری با قدمت ۵۰ هزار سال کشف شده است که اثبات کننده این موضوع میباشد.»
حجم
۰
تعداد صفحهها
۲۱ صفحه
حجم
۰
تعداد صفحهها
۲۱ صفحه