کتاب اصول و فلسفه آموزش و پرورش
معرفی کتاب اصول و فلسفه آموزش و پرورش
کتاب اصول و فلسفه آموزش و پرورش نوشتهٔ علی اکبر نصیری است. انتشارات آوای نور این کتاب درسی را روانهٔ بازار کرده است.
درباره کتاب اصول و فلسفه آموزش و پرورش
کتاب اصول و فلسفه آموزش و پرورش یک کتاب درسی است که محتوای آن برگرفته از کتابهای معتبری در این زمینه است. حجم کتاب بهمنظور تدریس در یک نیمسال تحصیلی (ترم تحصیلی) و متناسب با تعداد جلسات درس تنظیم شده است. نویسنده کوشیده است تا محتوای کتاب حاضر منطبق بر سرفصلهای مصوب باشد، سبک نوشتارْ سلیس و روان باشد، فرم و محتوا و هیئت کلی کتابْ نمایانگر یک کتاب درسی باشد و در آغاز هر درس، هدفهای رفتاری آن درس ارائه شده باشد.
کتاب حاضر به قلم علی اکبر نصیری در ۳ بخش تدوین شده است که عنوان آنها بهترتیب عبارت است از «کلیات»، «مکتبهای فلسفی و ارتباط آنها با تعلیم و تربیت» و «دیدگاههای تربیتی». این کتاب در بخش سوم شما را با دیدگاههای تربیتی فیلسوفها و اندیشمندهایی همچون ایمانوئل کانت، ژان ژاک روسو، جان لاک، جان دیویی، کومینیوس، توماس آکوئیناس و افلاطون آشنا میکند.
خواندن کتاب اصول و فلسفه آموزش و پرورش را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به دانشجویان دورهٔ کارشناسی علوم تربیتی و رشتههای دبیری پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب اصول و فلسفه آموزش و پرورش
«"دیدگاه تربیتی کانت"
امانوئل کانت (Immanuel Kant) به سال ۱۷۲۴ در آلمان در یک خانواده مذهبی متولد شد. در تمام زمینهها مطالعه میکرد اما، ریاضیات، طبیعیات و نجوم و فلسفه را دروس اختصاصی خود قرار داده بود و تمام عمر خویش را وقف علم و حکمت نمود.
زندگی منظمی برای خود ترتیب داده بود، ساعت خواب، ساعت کار، ساعت استراحت و تفریح منظمی داشت. هرگز ازدواج نکرد. بسیار خوش مشرب و با مهرومحبت بود. همه او را دوست میداشتند و با دیده احترام به او مینگریستند. زندگیاش مظهر تعلیم و تربیت و اخلاق بود.
کانت از علم و حکمت چیزی جز حقیقت نمیطلبید. فلسفه وی در روزگار خودش قبول عام یافت و به سرعت در کشورهای مختلف راه یافت.
قداست و پاکی کانت، او را به صورت یک قدیس و یک رهبر دینی (همچون یک امام) درآورده بود.
مجموعه آثار کانت، حدود هشتاد کتاب و رساله بود؛ اما مهمترین اثر او «نقد خرد ناب» است که از شهرت جهانی برخوردار است.
کانت بر آن بود که پاکی سرشت موجب میشود که انسان از بدی بپرهیزد و به نیکی بپردازد. وجدان پاک به ایمان به غیب حکم میکند و انسان را به نیکی سوق میدهد.
کانت بر این اعتقاد بود که تا قوه عقل نباشد از حس و تجربه کاری ساخته نیست. علم، مبانی عقلی میخواهد. همه کوشش کانت آن بود که اندیشهها را به مجرای صحیح بیندازد. از این نظر او را با سقراط مقایسه کردهاند. اگر سقراط میگفت خود را بشناس! کانت هم میگفت باید ارزش عقل انسانی را معلوم کرد. در پی آن بود که این نکته را روشن کند که عقل آدمی تا کجا قدرت درک حقیقت را دارد.
کانت در زمینه تعلیم و تربیت به دو مفهوم «انسان» و «تربیت» و وابستگی ذاتی آن دو تأکید میکند.
کانت میگوید: انسان، تنها حیوان نیازمند تربیت است».
در نظر وی، تربیت از انضباط آغاز میشود. به برخورداری از فرهنگ و تمدن میرسد و سرانجام آن، نیل به اخلاق است. انضباط برای تحت فرمان درآوردن جنبه حیوانی و رام کردن طبیعت وحشی آدمی است و نخستین پله نردبان، تربیت است.
کانت بر آن است که انسان که باید از فرمان عقل پیروی کند و تسلیم عقل باشد. انسان را هم مطیع قانون میکند و هم مطیع فرمان عقل.
نکته تربیتی مهم که مورد عنایت کانت است اینکه، هرگز نباید از طریق اعمال خشونت به ایجاد انضباط مبادرت ورزید. چراکه در آن صورت، گوهر آزادی که از ویژگیهای انسان بودن است، لطمه میبیند.
کانت از تربیت مکانیکی، به هیچ وجه حمایت نمیکند. در این مورد میگوید:
«هرگونه تربیت، که فقط مکانیکی باشد با خطاها و نقصهای بسیار همراه خواهد بود؛ زیرا بر بنیاد مطمئنی استوار نیست.
تربیت اگر شکوفایی طبیعت آدمی است برای نیل به غایت آن، در آن صورت باید نیروی قضاوت را بکار اندازد.»
کانت برای پرورش نیروی عقلانی و قدرت فهم انسان، اهمیت خاص قائل است و آن را نتیجه کوشش آزادانه فرد میداند. به عبارت دیگر به اصل فعالیت و اصل آزادی توجه دارد. بهترین راه فهمیدن را عمل کردن میداند؛ همان چیزی که به «یادگیری از راه عمل» معروف است. در عین حال که از روش سقراطی هم غافل نیست و تأکید بر کاربرد روش سقراطی دارد.
در مکتب کانت «اخلاق» از جایگاهی بسیار بالا برخوردار است. آنگونه که شاید بتوان گفت از نظر کانت، تربیت در پرورش فضائل اخلاقی خلاصه میشود.
کانت بر این اعتقاد است که: پرورش اخلاقی باید بر بنیاد خرد و فهم استوار باشد نه بر انضباط و جلوگیری از عادتهای بد. به دیگر سخن، اخلاق مبتنی بر فهم نه مبتنی بر عادت و نه بر بنیاد ترس و اعمال خشونت و حتی نه بر بنیاد تشویق و تنبیه.
در نظر کانت، تربیت دینی هم باید مبتنی بر فهم و خرد باشد، نه بر بنیاد ترس از خدا و یا امید به پاداش. باید دیندار بود چون دینداری، مبتنی بر عقل و خرد است.
در این خصوص، کانت به نکته بسیار مهمی توجه میدهد و آن اینکه:
«عقل با آنکه امر واحد است، دو جنبه دارد: یکی جنبه استدلال، دیگری قوه ایمان.
جنبه استدلالش در عوارض که مربوط به محسوسات و تجربیات اموری است که تحت مقولات در میآیند، کار میکند و علم را میسازد.
قوهایمانش، درحقایق مربوط به امور فوقحس کارمیکند و دین را صورت میدهد»۵۷.
با اینکه کانت، یک فیلسوف است نه یک متکلم؛ اما از فیلسوفان متدینی است که سرتاسر عمر خود را بر معیار ارزشهای دینی پیموده است. فردی به غایت دیندار بوده است و بر تعلیم و تربیت اخلاقی و دینی افراد تأکید فراوان داشته است. در عین حال که هم بر جنبههای علمی و عقلی اهتمام تمام داشته است.»
حجم
۱۱۸٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۷۶ صفحه
حجم
۱۱۸٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۷۶ صفحه