کتاب عشق کاغذی
معرفی کتاب عشق کاغذی
جلد اول کتاب عشق کاغذی نوشتهٔ فریبا کریمی و زری زادشم و فهیمه زارع و غلامرضا ثابت و سپیده کهانجان و مرضیه برزگر ابرقوئی و آمینه بهمرد قشلاق است. انتشارات شاولد این کتاب را که از مجموعه کتابهای مشارکتی نویسندگان نوقلم است، روانهٔ بازار کرده است.
درباره کتاب عشق کاغذی
جلد اول کتاب عشق کاغذی که حاصل نگارش چندین نویسندهٔ معاصر ایرانی است، پیش روی شماست. این کتاب ۱۰ داستان کوتاه از نوقلمها را در بر گرفته است. عنوان برخی از این داستانهای کوتاه عبارت است از «من این نامه رو نمیخوام»، «مترسک در جستجوی آرزوی خود»، «ارژنگ و جزیره بروکلی»، «تخممرغ شانسی» و «من گرتا هستم؛ پانزده ساله».
داستان کوتاه به داستانهایی گفته میشود که کوتاهتر از داستانهای بلند باشند. داستان کوتاه دریچهای است که به روی زندگی شخصیت یا شخصیتهایی و برای مدت کوتاهی باز میشود و به خواننده امکان میدهد که از این دریچهها به اتفاقاتی که در حال وقوع هستند، نگاه کند. شخصیت در داستان کوتاه فقط خود را نشان میدهد و کمتر گسترش و تحول مییابد. گفته میشود که داستان کوتاه باید کوتاه باشد، اما این کوتاهی حد مشخص ندارد. نخستین داستانهای کوتاه اوایل قرن نوزدهم میلادی خلق شدند، اما پیش از آن نیز ردّپایی از این گونهٔ داستانی در برخی نوشتهها وجود داشته است. در اوایل قرن نوزدهم «ادگار آلن پو» در آمریکا و «نیکلای گوگول» در روسیه گونهای از روایت و داستان را بنیاد نهادند که اکنون داستان کوتاه نامیده میشود. از عناصر داستان کوتاه میتوان به موضوع، درونمایه، زمینه، طرح، شخصیت، زمان، مکان و زاویهدید اشاره کرد. تعدادی از بزرگان داستان کوتاه در جهان «آنتوان چخوف»، «نیکلای گوگول»، «ارنست همینگوی»، «خورخه لوئیس بورخس» و «جروم دیوید سالینجر» و تعدادی از بزرگان داستان کوتاه در ایران نیز «غلامحسین ساعدی»، «هوشنگ گلشیری»، «صادق چوبک»، «بهرام صادقی»، «صادق هدایت» و «سیمین دانشور» هستند.
خواندن کتاب عشق کاغذی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر ایران و قالب داستان کوتاه پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب عشق کاغذی
«من فکر میکنم اتفاقاً ما از خیلی جهات عادی هستیم و این بقیهاند که خیلی عجیب و غریبند. این مسئله برای من سفید و سیاه است؛ وقتی مسئله بر سر بقاست برای من خاکستری وجود ندارد. ما یا متمدن هستیم یا نیستیم؛ باید تغییر کنیم...
باورتون میشه من عاشق مدرسه بودم و آموختن؛ ولی راستش یه چیزی، بله یک فاجعه باعث شد دیگه به مدرسه نرم به جاش برم جلو پارلمان سوئد و اونجا بشینم، میدونم میپرسید چراااا؟!
باید از ۸ سالگی شروع کنم؛ اون موقع تو مدرسه برای اولین بار یک چیزهایی در مورد تغییرات آب و هوایی شنیدم و گرمایش جهانی زمین و اینکه ما انسانها با سبک زندگیمون باعث گرم شدن زمین و تغییرات آب و هوایی شدیم. این موضوع کاملاً ذهن منو درگیر کرد. اگر واقعاً چنین تغییرات آب و هوایی به خاطر رفتار ما با محیط زیست رخ داده به جز این مشکل نباید در هیچ مورد دیگهای حرف میزدیم؛ ولی این طور نبود هیچ جا در این مورد حرفی زده نمیشد. انگار هیچکس این مسئله براش مهم نبود. واقعا اگر استفاده از سوختهای فسیلی به قدری بد است که هستیمان را تهدید میکنه پس چرا ادامه میدیم؟
چرا هیچ محدودیتی برای استفاده از سوختهای فسیلی نیست؟
چرا چنین چیزی را غیرقانونی اعلام نمیکنند؟
آنقدر برایم مهم بود و درگیر این موضوع شدم که در ۱۱ سالگی مریض شدم و افسرده؛ دیگه حرف نمیزدم چیزی نمیخوردم در عرض دو ماه، ده کیلو وزن کم کردم. بعدش فهمیدم من سندروم آسپرگر یعنی اختلال حواس و سکوت انتخابی دارم و این یعنی فقط وقتی حرف میزنم که لازم باشه و حالا یکی از آن وقتهاست...
کسانی که در طیف اوتیسم هستند تقریباً همه چیز را سیاه و سفید میبینند. ما دروغگوهای خوبی نیستیم و معمولاً از بازیهای همگانی که به نظر میرسد شما آن را دوست دارید لذت نمیبریم.
من فکر میکنم اتفاقاً ما اوتیسمیها از خیلی جهات عادی هستیم و این بقیهاند که خیلی عجیب و غریبند، بخصوص وقتی صحبت از بحران پایانی زیست محیطی به میان میآید و همه دائم میگویند تغییرات آب و هوایی یک تهدید جدی برای هستی زمین است و مهمترین مسئله زمانه ماست، اما همچنان مثل سابق رفتار میکنند، من این را نمیفهمم اگر باید از آلایندهها جلوگیری کرد پس باید آلایندهها را ممنوع کنیم. این مسئله برای من سفید و سیاه است؛ وقتی مسئله بر سر بقاست برای من خاکستری وجود ندارد. ما یا متمدن هستیم یا نیستیم ما باید تغییر کنیم؛ کشورهای ثروتمند مثل سوئد سالانه باید حداقل ۱۵ درصد آلایندهها را کاهش دهند و از این طریق است که میتوانیم افزایش گرمای زمین را زیر دو درجه سانتیگراد ببریم.»
حجم
۳۳۵٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۷۲ صفحه
حجم
۳۳۵٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۷۲ صفحه