کتاب مغز من، وزن من
معرفی کتاب مغز من، وزن من
کتاب مغز من، وزن من نوشتهٔ جین اوگدن و ترجمهٔ عباس مولوی (متخصص روانشناسی سلامت و فوقدکترای پزشکی روانتنی) است. نشر برگ و باد این کتاب را که از نکات ساده و کاربردی روانشناسی در تغذیه گفته، روانهٔ بازار کرده است.
درباره کتاب مغز من، وزن من
مترجم در پیشگفتار کتاب مغز من، وزن من گفته است که روانشناسی، علم مطالعهٔ رفتار و فرایندهای ذهنی است؛ بنابراین هر جا که صحبت از یک رفتار باشد، پای روانشناسی هم خودبهخود وسط کشیده خواهد شد. یکی از رفتارهای روزانهٔ انسان، خوردن است. با وجود اینکه خوردن بهشکل فاحشی رفتار است، اما فقط چند سال است که روانشناسی بهطور جدی، خودش را وارد حوزهٔ تغذیه کرده است و بهاصطلاح حرفی برای گفتن دارد. روانشناسیِ تغذیه را میتوان علمِ شناخت اثرات روان بر تغذیه و شناخت اثرات تغذیه بر روان دانست.
اولین خدمت روانشناسی به تغذیه، توجه به این نکتهٔ مهم است که تغذیه خودش یک موضوع است و نحوهٔ برخورد و مدیریت آن موضوعی دیگر. کتاب حاضر در ۱۲ فصل به چنین موضوعی پرداخته است. «چاقی و اضافه وزن»، «علل پرخوری»، « تغییر عادت و رفتار»، «ابزارهای موفقیت و پیروزی» و «راهکارهای سلامتی و تغذیهای» برخی از عنوانهای فصلهای این کتاب هستند.
خواندن کتاب مغز من، وزن من را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به دوستداران مطالعه درمورد رابطهٔ تغذیه و روان انسان و افرادی که بهدنبال تنظیم رژیم غذایی و وزن خود هستند، پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب مغز من، وزن من
«من معتقدم هدف باید داشتن یک رژیم غذایی سالم باشد و نه صرفأ کاهش وزن. کودکانی که دارای اضافه وزن و چاقی هستند با مشکلات جسمانی و روانشناختی مرتبط با افزایش وزن مانند کاهش عزت نفس، اضطراب، آسم و دیابت مواجه میشوند. بنابراین هدف باید ایجاد و گسترش رژیم غذایی سالم باشد. البته برای کودکان چاق و یا دارای اضافه وزن اثر جانبی این راهکار باید کاهش وزن نیز باشد. چگونه میتوان به این نتیجه دست یافت؟
نخست، آیا لازم است نگران باشید؟
من موافق داشتن ترازو برای خانه هایی که در آن کودک زندگی میکند نیستم، چراکه باعث نگرانی آنان در مورد وزنشان میشود و میتواند باعث شود وزن به جای سلامتی تبدیل به هدف گردد اما خوب است اطلاعاتی راجع به وزن کودک بدانید. کودک خود را گاه به گاه وزن کنید، بدون این که این کار را تبدیل به یک چالش کنید. از سیستم محاسبه شاخص توده بدنی استفاده کنید و شاخص کودک خود را بدون این که به او بگویید، اندازه بگیرید. اگر شاخص او در محدوده طبیعی بود کاری به تغذیه و غذایش نداشته باشید اما اگر اضافه وزن داشت برای جلوگیری از مشکلات اضافه وزن در آینده، سعی کنید از یک برنامه غذایی سالم پیروی کنید.
کودکان را در رژیم غذایی قرار ندهید
داشتن مقداری اضافه وزن داشتن برای کودک مساله مهمی نیست اما ایجاد و گسترش اختلالات خوردن ممکن است برای کودک منجر به نگرانی مادام العمر و افسردگی شود. اگر فکر میکنید کودکتان بیش از حد غذا میخورد نکات زیر را رعایت کنید تا رفتار خوردن را در او کاهش دهید اما آنها را در رژیم غذایی قرار ندهید چون رژیم گرفتن به این معنی است که میل خود به غذا خوردن را انکار کنید، این کار باعث میشود غذا نسبت به گذشته وسوسه کنندهتر به نظر برسد و در نهایت وقتی رژیم خود را متوقف کنید نسبت به آن چه در گذشته میخوردید بیشتر خواهید خورد. بنابراین با روشها و تکنیکهای ظریف، غذای کودک خود را محدود کنید و با ساختن یک الگو، تغییر ذائقه غذایی و نوع خرید، تغییر پخت و پز و برنامهریزی وعدههای غذایی به کودک بیاموزید که با گرسنگیاش کنار بیاید، بپذیرد و با آن زندگی کند اما اگر آنها را در رژیم غذایی قرار دهید ممکن است موقعیت بدتر شود و غذا حتی از چیزی که در گذشته بوده لذتبخشتر گردد و با گذشت زمان ممکن است فرزندتان را طوری بار بیاورید که در آینده با بخش مهمی از زندگی روزمرهاش در جدال باشد. اضافه وزن داشتن نتیجهٔ افکار و محرکهای محیطی است. برای کودکان نیز همین گونه است اما خوشبختانه محیط آنها وقتی که ما بتوانیم درست کنترل کنیم راحتتر تغییر میکند. در ادامه توصیههایی برای تشویق کودکان در جهت فعالیت بیشتر و مصرف مواد غذایی کمتر ارائه شده است:
آنچه در ذهن ما میگذرد
از لحظهای که به دنیا میآییم گفتار اطرافیان به خصوص والدین در ذهنمان نقش میبندد و سالهای سال زندگی ما را تحت تاثیر قرار میدهد. بنابراین وقتی فکر میکنیم: میتوانم کارها را به خوبی انجام دهم، احتمالاً این همان چیزی است که والدین به ما گفتهاند، وقتی فکر میکنیم: من تنبل هستم، ممکن است چیزی باشد که والدین گفته باشند. برخی از این طرحوارهها مربوط به غذا و ورزش است. پس لازم است تا حد امکان طرحوارههای مثبت و انرژی بخش به کودک ارایه دهیم.
طرحوارههای مربوط به اندازه بدن
والدین باید نکات صحیحی را به فرزندان خود در رابطه با سلامتی بگویند. بنابراین نگویید: ما همه در خانواده چاق هستیم و تا آخر عمر بدین شکل خواهیم ماند، چرا که کودکتان باور میکند اضافه وزن آنها غیرقابل کنترل و اجتنابناپذیر است. به آنها نگویید من خیلی چاقم و از این مساله متنفرم یا خیلی زشتم و این که داری چاق میشوی و دیگر هیچ دوستی نخواهی داشت (تیغ زبان بُرنده تر از تیغ شمشیر است). برخی انتقادها منجر به عزت نفس پایین، خود سرزنش گری و افزایش غذاخوردن میشود، در نتیجه میتواند اوضاع را وخیمتر سازد. در مورد خوردن آنها اظهار نظر نکنید و نگویید: خیلی زیاد میخوری، میتوانی آنرا کنار بگذاری، اشتهای خیلی زیادی داری، یا به نظرمیرسد هیچگاه سیر نخواهی شد چرا که این عبارات نیز در آنها درونی و تثبیت میشود و کم کم آنها را به عنوان حقیقت و غیر قابل تغییر در نظر میگیرند. همچنین از این جملات هم استفاده نکنید: دختر دوست داشتنی چاق من، تو خیلی چاق و تُپلی هستی. کودکان با این جملات باور میکنند که بهتر است چاق بمانند تا دوست داشتنی شوند. در بیشتر اوقات بهترین کار این است که هیچ چیزی نگویید اما اگر در رابطه با اندازه بدن صحبت کردید، این کار را بی طرفانه انجام دهید. بنابراین وقتی بازیگر مشهوری با تناسب اندام دیدید، بگویید: او ورزشکار به نظر میرسد، یا وقتی دوستی به ملاقاتتان آمده که وزن طبیعی دارد بگویید: او واقعاً سالم به نظر میرسد.»
حجم
۲۴۴٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۴۸ صفحه
حجم
۲۴۴٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۴۸ صفحه