کتاب چکیده رمان مجموعه داستان های بلد راه
معرفی کتاب چکیده رمان مجموعه داستان های بلد راه
کتاب چکیده رمان مجموعه داستان های بلد راه نوشتهٔ جیمز فنیمور کوپر و ترجمهٔ زکیه هدایتی است و انتشارات نوژین آن را منتشر کرده است. این کتاب یکی از آثار مجموعهٔ «چکیدهٔ پنجاه رمان کلاسیک» است.
درباره کتاب چکیده رمان مجموعه داستان های بلد راه
«چکیده پنجاه رمان کلاسیک»، مجموعهای برای معرفی شاهکارهای ادبی کلاسیک است. چکیدهٔ رمانها معمولاً در کتابخانهها بهصورت مجموعههای چندجلدی در دسترس هستند، در دنیای مجازی نیز نسخههای گیجکنندهای از چکیدهٔ رمانها وجود دارد. در دانشگاهها و دیگر مؤسسهها مقالاتی به قلم کارشناسان دربارهٔ نقد و بررسی رمانها در قالب «راهنمای آموزشی» نوشته میشود، اما این مجموعه کاملاً متفاوت است. خواننده در اینجا، با ارائهای منظم از چکیده رمانهای برگزیده روبهرو میشود. این چکیدهها بهصورت جامع و با نگارشی متناسب برای همهٔ خوانندگان نوشته شدهاند.
ماجرای چکیده رمان مجموعه داستان های بلد راه از این قرار است: ماجراهای این داستان بین سالهای ۱۷۴۰ تا ۱۷۴۵ و در شمال نیویورک رخ میدهد. پس از سفری طولانی، شکارچی گوزن و هنری مارچ (ملقب به هری عجول) از جنگل بیرون و به منطقه پاکسازی شده در نزدیکی دریاچه گلیمرگلس میآیند. شکارچی گوزن به کنار صخره سنگی بزرگی در نزدیکی دریاچه که به عنوان محلی برای ملاقات با سرخپوستهای مسافر شناخته میشد، آمده است تا یکی از دوستان خود را که سرخپوستی اهل دلاوِر است، ملاقات کند. شکارچی گوزن برای اولین بار دریاچه را میبیند و با دیدن آن منظره زیبا به وجد میآید. هنری برای دیدار با تام هاتر (تام شناور) که در نزدیکی دریاچه با دو دخترش جودیس و هتی زندگی میکرد آمده است. هنری به جودیس علاقه دارد اما جودیس به او اعتنا نمیکند. تام خانهای بر تودههای خشکی میان دریاچه به منظور محافظت از خود در برابر سرخپوستهای مهاجم ساخته بود و بعدها به آن لقب قلعه موسکرات را داد؛ یک لنج با تمام امکانات رفاهی نیز داشت تا در صورت لزوم از آن برای حرکت در دریاچه استفاده کند، او لقب آرک را به لنج خود داده بود. طول دریاچه حدود ده مایل و عرض آن یک مایل است... .
خواندن کتاب چکیده رمان مجموعه داستان های بلد راه را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام علاقهمندان به ادبیات داستانی که فرصت مطالعهٔ کامل کتابها را ندارند، پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب چکیده رمان مجموعه داستان های بلد راه
«هنگامی که شکارچی گوزن و هِنری به قلعه میرسند، خانواده هاتر از آنجا رفته بودند. شکارچی گوزن و هنری سوار بر قایق کوچکی به دریاچه میروند، آرک را پیدا میکنند که در ساحل لنگر انداخته است و شاخههای آویزان درختها، آن را پنهان کردهاند. خانواده هاتر کفشی از جنس پوست گوزن پیدا کرده بودند که متعلق به سرخپوستها است و شکارچی گوزن گفت که این کفشها متعلق به اهالی دلاور نیست، پس سرخپوستهایی از دیگر قبیلهها در این منطقه رفت و آمد میکنند. در راه بازگشت به قلعه یکی از سرخپوستها به آنها حمله میکند، آنها فرار میکنند و جان سالم به در میبرند، هنگامی که به قلعه میرسند خیالشان راحت میشود، زیرا از زمانی که شکارچی گوزن و هنری عجول از قلعه خارج شدند کسی پایش را آنجا نگذاشته است.
آن شب، تام، هِنری و شکارچی گوزن به دنبال دو قایقی که تام در میان کُندههای چوب پنهان کرده بود میگردند. قایقها را پیدا میکنند و در همان نزدیکی به آرامی بر روی دریاچه رها میکنند تا بعداً آنها را بردارند. همانطور که در امتداد ساحل پارو میزدند، سوسوی نوری از سوی جنگل به چشمشان میخورد، آن نور بقایای آتشی است که سرخپوستها در نزدیکی چادرهای خود روشن میکنند. هاتر بر اساس تجربه خود گمان میکند تنها زنان و کودکان در آنجا هستند و مردان قبیله برای ماهیگیری در همین نزدیکی هستند. تام و هنری تصمیم میگیرند به آنها حمله کنند و پوست سرشان را بکَنند۱۰؛ شکارچی گوزن که به جز گوزن چیز دیگری شکار نکرده است، از همراهی با آنها سرباز میزند و به آنها ملحق نمیشود. یک ساعت از رفتن هنری و تام گذشته است و سرانجام هر دو از جنگل به سوی دریاچه میدَوند و سرخپوستها نیز آنها را تعقیب میکنند؛ سرخپوستها آنها را میگیرند و شکارچی گوزن با عجله پارو میزند و به میانه دریاچه میرود و منتظر میماند تا ببیند چه اتفاقی برای هنری و تام میاُفتد.»
حجم
۸۹٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۷۵ صفحه
حجم
۸۹٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۷۵ صفحه
نظرات کاربران
چه مسخره، نوشته پنجاه تا رمان، وقتی خریدی میبینی فقط پنج تاست