کتاب امام حسین (ع) و جاهلیت نو
معرفی کتاب امام حسین (ع) و جاهلیت نو
کتاب امام حسین (ع) و جاهلیت نو نوشتهٔ جواد سلیمانی امیری است و نشر معارف آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب امام حسین (ع) و جاهلیت نو
هیچ نهضتی بهسان نهضت حسینی زنده و جاوید نماند، هیچ مصلحی چون حسین (ع) عاشق شیدا نپروراند. امروز بیش از سیزده قرن از حماسهٔ حسینی میگذرد، اما هرگز گرد غربت و فراموشی بر آن ننشسته و جلوههای دلربایش رنگ نباخته است. هر روز محققان و قلمبهدستان را بیاختیار به خدمت خویش میگیرد و بر این توفیقِ خدمت بر آن منت مینهد، چراکه مادح، خورشید مداح خود است.
از زمان نگارش مقتل ابیمخنف، یعنی نیمهٔ اول قرن دوم هجری تا به امروز کتابهای بیشماری پیرامون قیام سیدالشهدا (ع) به رشتهٔ تحریر درآمده که اکثر آنها تا قرن حاضر بر محور وقایعنگاری و مقتلنویسی دور میزده است. اما در دوران معاصر که جوامع اسلامی تحت فشار حکام جائر و استعمار بیگانه به تنگ آمده، به فکر چاره افتادهاند، نهضت سیدالشهدا (ع) را بهترین الگوی نجاتبخش خویش یافتهاند و به بررسی ابعاد مختلف درسآموز و عبرتانگیز قیام اباعبدالله (ع) پرداختهاند و نمودهای شهادتطلبی و ظلمستیزی و پاسداری از دین و آزادگی و ایثار و گذشت را در نهضت حسینبنعلی (ع) پرورش دادهاند.
مباحثی چون علل قیام سیدالشهدا (ع) و زمینههای تحقق حماسهٔ حسینی و اهداف آن را مطرح ساخته و مقالات و کتب زیادی در این باب نوشتهاند که حقیقتاً تحلیلهای ارزنده و ذیقیمتی را به جامعه عرضه داشتهاند و در لابهلای نوشتههای خویش تا حد زیادی حق مطلب را ادا نمودهاند. در این میان کتاب حماسهٔ حسینی، مجموعه بحثهای ارزشمند شهید مطهری (رح) گوی سبقت را از اقران خویش ربوده و تحلیل جامعی را پیرامون هدف قیام سیدالشهدا (ع) ارائه کرده است.
البته برخی از این نوشتهها از نظر تکیه بر اسناد معتبر تاریخی از قوت لازم برخوردارند و دستهای دیگر از حیث تجزیه و تحلیل، دقت و استواری کافی ندارند، لذا هنوز این پرونده مختوم نشده و مجال کار در این مقوله باقی است.
کتاب امام حسین (ع) و جاهلیت نو با الهام از یافتههای ارزشمند گذشتگان، مبانی و ریشههای نهضت سیدالشهدا (ع) را بررسی کرده، تجدید حیات جاهلیت در عصر آن بزرگوار و نحوهٔ برخورد آن حضرت با آن را در حد توان مورد بحث قرار دادهاست.
در بخش نخست، سیمای جامعه را در چهار مقطع؛ تاریخ جاهلیت، عصر بعثت، دوران حکومت سه خلیفهٔ اول و روزگار پادشاهی فرزندان ابوسفیان مختصراً ارائه کرده، اوضاع ارزشی و اخلاقی و اقتصادی و سیاسی هر دوره را بیان کرده و با مقایسهٔ تطبیقی عصر بعثت و دوران سه خلیفهٔ اول و عهد معاویه و یزید با عصر جاهیلت عرب، فروکش کردن خصائص جاهلی در عصر بعثت و حیات مجدد آن در عهد سه خلیفهٔ اول و استقرار کاملش را در دوران معاویه و یزید نشان دادهاست.
بهعلاوه مسئلهٔ محو دین و حذف پیشوایان راستین را بهعنوان دومین بلای جامعهٔ اسلامی در عهد خلافت معاویه و یزید بررسی کردهاست. آنگاه پس از روشن شدن عود جاهلیت و محو اسلام ناب محمدی (ص) بهعنوان دو مقدمه نهضت حسینبنعلی (ع)، در بخش دوم، به تمایزهای جاهلیت قبل از اسلام و جاهلیت نوین بعد از رحلت پیامبر (ص) اشاره کرده، تفاوت موضع رسول خدا (ص) و امامحسین (ع) را در قبال جهل معاصر هریک از آن دو بزرگوار تجزیه و تحلیل کرده و موانع و مشکلات سید الشهدا (ع) را در راه اصلاح نابسامانیهای جامعه بیان داشته است.
سپس در فصول پایانی کتاب بر موضع حسینبنعلی (ع) در قبال جاهلیت نو و رمز تفاوت سیاستهای آن حضرت در زمان معاویه و یزید پرتو افکنده، راههای محتمل اصلاح جامعه و راه برگزیدهٔ اباعبدالله (ع) را ارزیابی کرده است.
خواندن کتاب امام حسین (ع) و جاهلیت نو را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به پژوهشگران حوزهٔ اسلام و امام حسین و قیام کربلا پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب امام حسین (ع) و جاهلیت نو
«پیش از ظهور اسلام، شبهجزیرهٔ عربستان بهوسیلهٔ نظام خودگردان و کهن قبیلگی اداره میشد و علیرغم همسایگی با دو نظام سیاسی متمدن آن روزگار، یعنی ایران و روم، هیچ بهرهای از سیاست و تمدن آنان نداشت و در مقیاس ملل متمدن مجاور خویش، امتی عقبمانده و بدوی به حساب میآمد. فقر و استضعاف بر تمام شئون مادی و معنوی این جامعه حاکم بود. قرآن مجید در موارد و مواقف مختلف رویکردهای عرب را در این دوران جاهلانه میشمرد و در میان همهٔ اوصافی که بر آنان صدق میکند، بر روی وصف جهلشان انگشت مینهد و مُهر نادانی و کوتهنظری را بر پیشانی آنان میزند. ما برای ارائهٔ تصویری روشن از نابسامانیهای جامعهٔ جاهلی، شئون مختلف حیات اجتماعی آنان را به شرح زیر بیان میکنیم.
انحراف عقیدتی
دین حضرت ابراهیم (ع) که در محیط مکه کاشته شده بود، پس از مدتی از مسیر خویش منحرف شد و جای خویش را به پرستش پارهسنگهای سیاه داد. اکثریت جامعهٔ عربستان کیش بتپرستی را برگزیده بودند و دربرابر بت سجده میکردند. برخی به پرستش فرشتگان روی آوردند، گروهی آیین یهود و مسیحیت را پذیرفتند، ثنویّت و دوگانهپرستی هم در میانشان طرفدارانی پیدا کرد. علاوه بر اینها، خورشید و ماه و ستارهپرستی در میانشان رواج یافت.
گرچه این انحراف اندیشهٔ دینی و کوتهنظری در گزینش آیین پرستش، خلاف جریان حاکم بر اندیشهٔ بشر آن روزگار نبود و نمونههای مشابه فراوانی در اطراف خود داشت؛ اما از مردم عربستان که وارث دین حنیف ابراهیم (ع) بودند و در جوار حرم امن الهی، مطاف موحدان آن روز، بار یافته بودند، انتظار نمیرفت که پس از چند صباحی رنگ توحید و یکتاپرستی را از مناسک خویش بزدایند و بهدنبال شرک و بتپرستی بروند و عبادت جن و خورشید و ماه را برگزینند و خدا را دارای فرزند بدانند و فرشتگان را دخترانش بخوانند.
انحطاط نظام ارزشی
نظام ارزشی هر جامعه معرّف مرتبهٔ تکامل و تعالی آن جامعه است؛ لذا چراغ افکندن بر روی ساختار ارزشی جامعهٔ عرب، مقارن ظهور اسلام، عامل مهمی در جهت شناخت مرتبهٔ رشد و کمال آن به حساب میآید.
متأسفانه جامعهٔ جاهلی در عصر ظهور اسلام، گرفتار یک ساختار ارزشی بسیار منحطّ است. آنچه را که برای نیل به آن جانفشانی میکرد و آدمکشی و جنگ بهراه میانداخت و تمام همت خویش را مصروف آن میداشت، ارزش اینهمه تلاش و کوشش و سرمایهگذاری را نداشت. در مقابل، آنچه را که پست و بیمقدار میانگاشت و از کنارش بیاعتنا میگذشت، خود بهغایت ارزشمند بود. عینکی که ملت عرب بر دیدگان خود نهاد و از پس آن به نیک و بد و زشت و زیبا مینگریست، ارزشها را برایش وارونه جلوه میداد.
زن در میانشان موجودی بیخاصیت و بیمقدار به حساب میآمد که به دیدهٔ حقارت به او نظر میشد. به فرمودهٔ قرآن «هر گاه به یکی از آنها خبر میدادند که دختری نصیبش شده چهرهاش [از فرط عصبانیت] سیاه میشد و خشم خود را فرو مینهشت. بهخاطر این مژدهٔ بد از قوم خویش جدا میشد و حیران بود که آیا او را با قبول ننگ و خواری نگه دارد یا در خاک پنهان سازد.» به عقیدهٔ او، زن، شیطان و اهل مکر و خدعه به حساب میآمد. ازاینرو از دخترداری احساس ننگ و خواری میکرد. این احساس چنان در جانش کارا بود و آنچنان وی را کلافه میکرد که برای رهایی از این عذاب، طفل شیرخوارش را با دستان خود زندهزنده به آغوش خاک میسپرد.»
حجم
۱۴۷٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۸۴ صفحه
حجم
۱۴۷٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۸۴ صفحه