کتاب سفرنامه هربرت
معرفی کتاب سفرنامه هربرت
کتاب سفرنامه هربرت و گزارش رابرت استودارت نوشتۀ توماس هربرت و رابرت استودارت و ترجمۀ حسن جوادی و ویلم فلور است و نشر آبادبوم آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب سفرنامه هربرت
سفرنامهٔ توماس هربرت و گزارش رابرت استودارت به لحاظ دقت و جزئیات، کاملترین و مهمترین گزارش مأموریت هیئت سر دادمور کاتن است. این اثر متشکل از ۲ بخش است که با عنوان «کتاب» از آن یاد شده است. «کتاب اول» سفرنامۀ هربرت است و بخش اصلی بهشمار میرود. «کتاب دوم» هم گزارش روزنگاشت رابرت استودارت است.
مطالب این سفرنامه عبارت است از: توصیف دقیق و جامع بعضی از شهرها و مکانهای مهم مثل هرمز، گمبرون، شیراز، تخت جمشید، اشرف، قزوین، تبریز. تاریخ جزیرۀ هرموز و گزارش اخراج پرتغالیها، نقش بازرگانان هندی در بندرعباس و اقتصاد سواحل خلیج فارس. توصیف اصفهان، توصیف گرجیان، گزارشی از جنگهای صفویان با عثمانیان از زمان محمد خدابنده تا شاه عباس. اطلاعات دربارۀ فرهنگ عامه و باورهای ایرانیان.
نسخۀ اصلی این سفرنامه متنی کهن وسختخوان دارد اما ترجمه بسیار روان است. در متن اصلی گاهی مطالب نامناسب، غرضورزانه و توهینآمیز دربارهٔ باورهای ایرانیان و دین اسلام وجود دارد که مترجمان تا جایی که به متن صدمه نزند آنها را حذف کردهاند اما در پاورقی به آن اشاره شده است. این ترجمه صرفاً قسمت سفر هربرت به ایران است و قسمتهایی که از نویسندگان رومی و یونانی بوده ترجمه نشده است.
یکی از ویژگیهای این کتاب، داستانسرایی هربرت است. او تلاش کرده است بخشهای مربوط به دربار، اقدامات شاهان، شخصیتهای درباری، شاهزادگان و سرنوشتشان را در قالب داستان نقل کند.
خواندن کتاب سفرنامه هربرت را به چه کسانی پیشنهاد می کنیم
خواندن این کتاب را به علاقهمندان سفرنامه، کتابهای تاریخی و سیاسی پیشنهاد میکنیم.
درباره توماس هربرت
توماس هربرت یکی از معروفترین جهان گردان تاریخ است. او از نجیبزادگان و درباریان انگلیسی بود که در سال ۱۶۲۷ بههمراه هیئت نمایندگی چارلز اول از طریق راه دریایی و از بندرعباس به ایران آمد. او شرح این سفر را با عنوان توصیف پادشاهی ایران در سال ۱۶۳۴ در لندن به چاپ رساند.
بخشی از کتاب سفرنامه هربرت
«اهالی هرمز باوجود گرفتاریِ در انواع مصائب امیدوار بودند که «روی فریره» به داد آنها برسد، ولی این کار عملی نشد. روز هفدهم با منفجرکردن شصت بشکه باروت، شکاف دیگری در دیوار ایجاد شد و تعداد زیادی از ایرانیان از میان آن حمله کردند، ولی هجده نفر پرتغالی آنها را بیرون راندند. روز دیگر، ایرانیان دوباره حمله کرده سنگر پرتغالیان را گرفتند. روز هجدهم آوریل، دو فراری قحطیزدهٔ پرتغالی، دزدانه، به اردوگاه دشمن آمده و به حضور امامقلیخان رسیدند. آنها از کمیِ آذوقه و پریشانی مردم خبر دادند و او را مطمئن ساختند که اهالی بیش از این نمیتوانند تحمل کنند، زیراکه عزرائیل بیش از قوای بزرگی که علیه آنها میفرستند، کشتار میکند. با گفتهٔ این دو پرتغالی، ایرانیان به حرکت درآمدند و خواستند که دوباره از میان شکاف دیگری حمله کنند. چون پرتغالیان این را دیدند و از هیچجایی امید کمک در میان نبود و اطمینانی هم به ایرانیان نداشتند، روز بیستوسوم قلعه و اموال آن را به انگلیسیان تسلیم کردند، فقط بهشرطی که آنها را نکُشند و به مسقط در عربستان منتقل نمایند. انگلیسیان قبول کرده و در کمال جوانمردی سههزار نفر از آنها را به مسقط بردند. انگلیسیان میخواستند که با بقیهٔ بازماندگان نیز چنین کنند، ولی ایرانیانِ حسود ناگهان بر سرِ سیصد پرتغالی و عربی که نصفی از اعراب هم مسیحی بودند، ریختند و بیرحمانه و بیگفتوگو و برخلاف قولِ شرفی که داده بودند، آنها را سَر بُریدند و سرهای آنها را به نشانهٔ ظفر به گمبرون فرستادند.»
حجم
۲٫۹ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۶۵ صفحه
حجم
۲٫۹ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۶۵ صفحه