دانلود و خرید کتاب درخت سوخته در باران ناصر حامدی
تصویر جلد کتاب درخت سوخته در باران

کتاب درخت سوخته در باران

نویسنده:ناصر حامدی
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۵از ۲ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب درخت سوخته در باران

کتاب درخت سوخته در باران نوشتهٔ ناصر حامدی است. انتشارات کتاب نیستان این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این اثر گزارشی منظوم از دعای ابوحمزهٔ ثمالی است.

درباره کتاب درخت سوخته در باران

دعای ابوحمزهٔ ثمالی دعایی است که در کتاب «مصباح المتهجد» اثر شیخ طوسی و به نقل از «ابو حمزهٔ ثمالی» آمده است. گفته شده که امام سجاد (ع) در سحرگاهان ماه رمضان این دعا را پس از نماز می‌خواند. این دعا پیرامون مضامین گوناگونی مانند معرفت الهی، راهنمابودن خداوند، عمل به فضائل اخلاقی و دوری از بدی‌های اخلاقی و طلب زندگی بهتر و رزق و روزی بیشتر است.

سیدمهدی شجاعی در ابتدای کتاب توضیح داده است که بنیان کتاب درخت سوخته در باران بر اساس مناجاتی از حضرت امام زین‌العابدین (ع) شکل گرفته که راوی آن ابوحمزهٔ ثمالی است. خوانندهٔ این کتاب با دیدن عنوان گزارش بر جلد کتاب، به‌روشنی در می‌یابد که نباید توقع مواجهه با یک ترجمهٔ کامل و دقیق از دعای ابوحمزهٔ ثمالی را داشته باشد و نویسنده هم به‌این‌ترتیب، این حق را برای خود پدید می‌آورد یا محفوظ می‌شمارد که دست خود را باز بگذارد و حس‌وحال و دریافت و برداشت خود را در انتقال مفاهیم به مخاطب دخالت دهد.

ناصر حامدی دعای ابوحمزه را به‌صورت شعر بازگویی و بازنویسی کرده است.

خواندن کتاب درخت سوخته در باران را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

خواندن این کتاب را به افرادی که دوست دارند دعای ابوحمزهٔ ثمالی را به‌صورت شعر بخوانند، پیشنهاد می‌کنیم.

بخش‌هایی از کتاب درخت سوخته در باران

«به روی من دری از عشق وا شد

دلم پر می‌زند، وقت دعا شد

دلم پر می‌زند، چشمانم ابری ست

هوا آکنده از عطر دعا شد

خدا آغوش خود را باز کرده

دمی باید در آغوشش رها شد

خوشا آن کس که از باغش گلی چید

خوشا آن کس که حاجاتش روا شد

چه غم داریم، دریا در دل ماست

خوشا آن کس که غرق «ربنا» شد

خداوندا! «به حق شاه مردان»

دمی از بنده‌ات رو بر نگردان»

*

««سَیدی مَنْ لی وَمَنْ یرْحَمُنی اِنْ لَمْ تَرْحَمْنی»

آقای من! چه کسی بر من رحم کند اگر تو بر من رحم نکنی؟

هر آبادی بدون تو خراب است

هر آزادی بدون تو عذاب است

به غیر از چشمه سار لطف و مهرت

سر هر چشمه بنشینی، سراب است

به حق نور قرآن یاری‌ام کن

دلم روشن به نور آن کتاب است

به هر سو رو کنم نقش تو پیداست

جهان بی‌نقش تو نقشی بر آب است

***

جهان در پرتو زیبایی‌ات گم

چه پنهان‌ها که در پیدایی‌ات گم

چه زشتی‌ها که پوشاندی خدایا

چه عصیان‌ها که سوزاندی خدایا

کجا مهری چنین در باور آید؟

چه کس از عهدهٔ شکرت برآید؟

خدایا! شادی و غم در کف توست

اگر زخمیم، مرهم در کف توست

به دل‌ها طرزِ بودن را بیاموز

عبور از مرز بودن را بیاموز

حبیبا! جز تو محبوبی ندارم

ز یاران خاطر خوبی ندارم

رفیقی چون تو در عالم نباشد

اگر همدم تو باشی غم نباشد

کرم کن نازنین یارا! کرم کن

مرا در پیش چشمت محترم کن

ندانستیم یارا! جودمان ده

زیان کردیم عمری، سودمان ده

خطا از ما و نیکوکاری از توست

زما بگذر خدایا، یاری از توست

پریم از بی‌دلی، از بی‌قراری

ببار از ابر صبر و بردباری

کم ما پیش بسیار تو هیچ است

بدهکار تو در کار تو هیچ است

چه صبری خوش‌تر از صبر تو ای دوست

کرم می‌بارد از ابر تو ای دوست

چه آسان خانه کردی در دل و جان

پناهم ده، پناه بی‌پناهان!»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۳۱٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۱

تعداد صفحه‌ها

۸۷ صفحه

حجم

۳۱٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۱

تعداد صفحه‌ها

۸۷ صفحه

قیمت:
۱۹,۵۷۵
۵,۸۷۲
۷۰%
تومان