کتاب اقوام در ایران
معرفی کتاب اقوام در ایران
کتاب الکترونیکی «اقوام در ایران» نوشتهٔ محسن رستمی و مریم پناهی با ویراستاری مهدی یوسفی در انتشارات پشتیبان چاپ شده است.
درباره کتاب اقوام در ایران
حضور و پیشینه گروههای قومی در هر کشور ممکن است متفاوت باشد. در اصل مطالعه این پیشینه در کشورهای گوناگون نشان میدهد که گروههای قومی در جوامع چند قومی امروزی دارای ریشههای متفاوت هستند. امروزه گستردگی قومیتگرایی به نحوی است که ۸۰% کشورهای جهان بهنوعی با این پدیده درگیر هستند هرچند از نظر بستر شکلگیری، محتوا و میزان خشونت متفاوتاند در آفریقا به دلیل سیاستهای استعماری، مرزهای کشورها بر اقوام منطبق نیست به این معنی که یک قوم در چند کشور پراکنده شده است و در یک کشور چندین قوم وجود دارد. از چالشهایی که در شرایط و اوضاعواحوال خاصی در کشورهای جهانسومی چون ایران بروز مینماید و منافع و امنیت ملی را میتواند نشانه رود مسائل قومی است. قومیت و قومگرایی در دوران معاصر نمود خاصی یافته است.
آنچه در مورد اقوام ایران حائز اهمیت است این است که این اقلیتها در ماورای مرزهای سیاسی ایران نیز گسترش جغرافیایی دارند. از نظر الگوی استقرار گروههای قومی نیز گروه قومی بلوچ در جنوب شرقی ایران با نیمه دیگر هسته بلوچنشین در پاکستان پیوستگی فضایی پیدا میکند گروه ترکمن در شمال شرقی ایران، با ترکمنستان در آسیایی مرکزی پیوند جغرافیایی دارد. ناحیه آذری نشین شمال غربی ایران با آذربایجان در شمال غربی پیوند میخورد قلمروی کردنشین ایران با نواحی کردنشین ماورای مرز در درون دو کشور عراق و ترکیه ارتباط جغرافیایی دارد. قلمروی عربنشین ایران در جنوب غربی کشور نیز با منطقه وسیع عربی که سرتاسر غرب آسیا، شبهجزیره عربستان و شمال آفریقا را فرامیگیرد ارتباط فضایی – جغرافیایی دارد.
کتاب اقوام در ایران را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این اثر به علاقهمندان به مباحث جامعهشناسی و مردمشناسی پیشنهاد میشود.
بخشی از کتاب اقوام در ایران
«مفاهیم جدید قوم و قومیت در دهه ۶۰ قرن بیستم ظاهر شدند؛ یعنی پس از موج سوم تشکیل دولتهای ملی در کشورهای مستعمره سابق که پس از جنگ جهانی دوم و کاهش قدرت نظامی اروپای غربی به استقلال رسیده و دولتهای مستقل خود را تشکیل داده بودند. از لحاظ زمانی جالب است بدانیم واژه جهان سوم هم بهطور تقریبی در همین دوره ظاهر شد و نخستین بار آلفرد سووی جمعیت شناس فرانسوی بود که این واژه را در مجله نوول اسپرواتور در سال ۱۹۵۲ میلادی برای طبقهبندی گروه بزرگی از کشورهای مستعمره سابق به کار برد. قومیت و قومگرایی درواقع در این زمان در مقابل مفهوم ملیت قرار گرفتند که تبلوری از دولت ملی بود واژه ملیگرایی نیز که از قرن ۱۹ به وجود آمده بود به صورتی متناقض از لحاظ مفهومی به قومگرایی نزدیک میشد تلقی اروپاییان در این زمان نسبت به دولتهای ملی جدید آن بود که در آنها بیشتر با نوعی قومیت سیاسی شده روبهرو هستیم تا یک دولت عقلانی به مفهوم وبری کلمه. به هر رو قومیت از سالهای میانی قرن بیستم به یکی از مفاهیم اصلی در علوم اجتماعی تبدیلشده و تا به امروز بهصورت موضوعی اساسی در مطالعه و در پژوهشهای کاربردی باقی ماند. قومیت را میتوان به گونههای مختلف تعریف کرد. برای مثال ماکس وبر درباره گروههای قومی معتقد است که این گروههای انسانی دارای باوری ذهنی به اجداد مشترک هستند باوری که دلیل آن میتواند شباهتهای فیزیکی، شباهت در رسوم، حافظه و خاطرات مشترکی باشد که با یکدیگر در کوچ و سکونت شرکت داشتهاند و تعلق به یک گروه از خویشاوندی متفاوت است و در گروه اخیر تعهد اجتماعی بسیار بیشتری بین اعضا وجود دارد. فردریک بارث نیز درباره قوم چنین میگوید: واژه گروه قومی در ادبیات انسانشناسی بهطور معمول به جمعیتی اطلاق میشود که دارای خودمختاری زیادی در بازتولید زیستی خود باشد ارزشهای فرهنگی بنیادین مشترکی داشته باشند که در درون اشکال فرهنگی با وحدت آشکاری گرد هم آمده باشند و یک میدان ارتباطی و کنش متقابل بسازند دارای یک احساس تعلق به یک واقعیت بیرونی باشند که آنها را از دیگران تفکیک کند.»
حجم
۳۶۸٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۲۲۶ صفحه
حجم
۳۶۸٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۲۲۶ صفحه