کتاب بررسی دلالت نهی بر فساد در معاملات
معرفی کتاب بررسی دلالت نهی بر فساد در معاملات
کتاب بررسی دلالت نهی بر فساد در معاملات: در نگاه وحید بهبهانی و آخوند خراسانی و شیخ انصاری نوشته محمدتقی محمود بابویی است. این کتاب را نشر میراث ماندگار منتشر کرده است.
درباره کتاب بررسی دلالت نهی بر فساد در معاملات
فقها در راه استنباط احکام فقهی، خود را نیازمند متدی یافتند که بتواند راهگشای آنان در این مسیر ناهموار گردد. آنان هنگامی که برای نخستینبار به موشکافی در ادله دست زدند دچار تشتت آرا و تضاد نظرات فقهی شدند. اختلافات دامنهدار فقهی آنان را میآزرد و در فکر چارهجویی برمیآورد، سرانجام دانستند که باید، معیار و روشی بر پایه ارزشهای شناخته شده و پذیرفته به وجود آورند تا در مقام استنباط و بررسی ادله فقهی به کار گیرند تا از لغزش و انحراف محفوظ بمانند. پیدایش این اندیشه و احساس این نیاز، منجر به آفرینش قواعد علم اصول فقه گردید.
علم اصول فقه تنها علمی است که راه استدلال درست برای اثبات حکم شرعی را به ما میآموزد و این فایده بزرگی است که هیچ فقیهی نمیتواند در راه استنباط احکام شرعی، خود را بینیاز از آن احساس کند.
خواندن کتاب بررسی دلالت نهی بر فساد در معاملات را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
علاقهمندان به موضوعات دینی و نقش آنها در معاملات تجاری میتوانند این کتاب را مطالعه کنند.
بخشی از کتاب بررسی دلالت نهی بر فساد در معاملات
«۱. یک نظریه آن است که علاقه بین الفاظ و معانی ذاتی است. یعنی اگر بگویند چرا تصور لفظ سبب تصور معناست میگوییم این امر به دست کسی نبوده و نیست، بلکه لفظ بالطبع و بالذات دلالت بر معنا دارد؛ چنانکه وجود آتش سبب برای وجود حرارت است. اشکالی که بر این نظریه وارد میشود، آن است که چرا هر انسانی از هر لفظی انتقال به معنا پیدا نمیکند؟ پس این راهحل در همهجا پاسخگوی ما نیست و تفسیر جامع و کاملی بهحساب نمیآید. انسان عربی از لفظ عجمی چیزی نمیفهمد، مگر آنکه زبان عجمی را بیاموزد و ما میدانیم که اگر ارتباط دو چیز تکوینی باشد، برای هر انسانی عاقلی قابلفهم است؛ چنانکه سوزانندگی آتش را همه میفهمند و آموختنی نیست. ولی در باب الفاظ چنین نیست و هر ملتی فقط آشنا به معانی الفاظ موجود در زبان خود است و از الفاظ خارجی بدون آموزش چیزی نمیفهمد. پس سببیت لفظ برای معنا از یک عامل خارجی ناشی شده است که بدون آن دلالت برقرار نمیشود.
۲. نظریه دوم آن است که دلالت الفاظ ناشی از وضع واضع اول است؛ بنابراین نظریه ذاتی بودن دلالت الفاظ از اساس باطل است و حق نیز همین است. ولی باید دید واضع اول کیست و چگونه این دلالت را برقرار کرده است؟ واضع اول در هر زبانی یا یک شخص معینی بوده است که او را پدر آن زبان میخوانند (چنانکه بعضی ادعا کردهاند واضع لغت عربی، یعرب بن قحطان و واضع لغت فارسی، کورش کبیر بوده است)، یا واضع اول اشخاص متعددی بودهاند؛ یعنی کسانی که آن زبان را ایجاد و نخستینبار به آن تکلم کردند و بعد بقیه مردم به آنها پیوستند و متابعت از آنها نمودند. بههرحال واضع اول، یکی باشد یا متعدد، الفاظ معینی را به معانی معینی تخصیص داده است و بهمجرد تخصیص او علاقه سببیت شکل گرفت.»
حجم
۱٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۶۲ صفحه
حجم
۱٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۶۲ صفحه