کتاب بزرگترین راز

کتاب بزرگترین راز نوشتهٔ راندا برن و ترجمهٔ زهرا نظری است و انتشارات عطر کاج آن را منتشر کرده است. این کتاب به شما روش‌هایی برای پایان‌دادن به رنج‌ها و کشف خوشبختی پایدار آموزش می‌دهد.

درباره کتاب بزرگترین راز

بزرگ‌ترین راز اثری خارق‌العاده و جدید است که افشاگری‌ها و روش‌هایی برای پایان‌دادن به رنج‌ها و کشف خوشبختی پایدار ارائه می‌دهد.

سنت‌های باستان می‌دانستند که برای پنهان‌کردن هر رازی باید آن را در معرض دید قرار داد، جایی که کسی آن‌جا را جست‌وجو نکند. میلیاردها نفر در کره‌ٔ زمین جست‌وجو کرده‌اند؛ اما تعداد کمی از آن‌ها حقیقت را یافته‌اند. این تعداد بسیار کم هستند و در آرامش و شادی دائمی زندگی می‌کنند.

بقیه‌ٔ ما نیز، خواه متوجه این موضوع باشیم یا نباشیم، هر روز از زندگی خود را بی‌وقفه در جست‌وجوی این حقیقت بوده‌ایم. چه رازی می‌تواند این‌قدر تغییر‌دهنده‌ٔ زندگی باشد؟ کدام کشف واحد راهی مستقیم برای پایان‌دادن به درد و رنج ارائه می‌دهد؟

بزرگ‌ترین راز جهشی کوانتومی است که خواننده را به فراتر از جهان مادی و به قلمرو معنوی، جایی که همه‌ٔ احتمالات وجود دارد، هدایت می‌کند. در صفحات کتاب بزرگ‌ترین راز این موارد را می‌یابید:

روش‌های فوق‌العاده‌ای که می‌تواند بلافاصله ما را از ترس‌ها، شک‌ها، اضطراب‌ها و درد‌ها رهایی بخشد.

خواندن کتاب بزرگترین راز را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به کسانی که می‌خواهند به رنج‌های زندگی‌شان پایان دهند پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب بزرگترین راز

«از میان میلیاردها انسان بر روی کرهٔ زمینمان، فقط تعداد اندکی حقیقت را کشف می‌کنند. آن‌ها از هرگونه پریشانی و منفی‌نگری به دورند و در صلح و سعادت ابدی زندگی می‌کنند. بقیهٔ ما، چه متوجهش باشیم یا نباشیم، کل زندگی‌مان را به طور پیوسته در جست‌وجوی این حقیقت بوده‌ایم.

علی‌رغم این واقعیت که در مورد این راز بزرگ نوشته‌اند و در طول تاریخ بسیاری از حکیمان، پیامبران و رهبران مذهبی به آن اشاره کرده‌اند هنوز هم بسیاری از ما از بزرگ‌ترین دستاوردی که می‌توانیم داشته باشیم بی‌اطلاعیم. از اشخاصی که این دستاورد را با ما در میان گذاشتند می‌توان به بودا، کریشنا، لائوتسه، حضرت مسیح، یوگاناندا، کریشنا مورتی و دالایی لاما اشاره کرد.

در حالی که هر یک روش تعلیم متفاوت اما متناسبی با زمان خود داشتند، همگی به یک حقیقت اشاره کرده‌اند؛ حقیقتی دربارهٔ ما و حقیقت نهان در پشت جهانمان.

«در برخی آیین‌ها این حقیقت به طور غیرشفاف و غیرمستقیم بیان شده است، اما با وجود این در قلب هر آیینی این حقیقت نهفته است.» مایکل جیمز، از کتاب سعادت و هنر هستی.

این راز بزرگ در مقابل ما قرار دارد، از هر چیزی حتی از نفس کشیدن هم به ما نزدیک‌تر است و با این حال ما قادر به دیدنش نیستیم!

«با این حال در سنت کاشمیر شایویت به این داستان به این شکل اشاره شده که بزرگ‌ترین راز از هر چیزی نهان‌تر و در عین حال از هر چیزی عیان‌تر است.» روپرت اسپیرا، از کتاب آگاه بودن از آگاهی.

هزاران سال است که ما موفق به دریافت حقیقت نشده‌ایم، چون به چیزی که درست روبه‌روی ماست با دقت نگاه نکرده‌ایم. مشکلاتمان، ماجراهای زندگی‌مان، رفت‌وآمدهایمان و رویدادهای دنیا به‌راحتی ما را پریشان می‌کنند، و از داشتن بزرگ‌ترین دستاوردی که همین‌جا پیش روی ماست غافل شده‌ایم - دستاوردی که می‌تواند ما را از رنج به سوی شادی مداوم سوق دهد.

چه رازی می‌تواند این‌قدر زندگی‌ات را تغییر بدهد؟ چه کشفی می‌تواند به رنج پایان دهد، یا صلح و سعادت ابدی را برایت به ارمغان آورد؟ ‌

خیلی ساده است، رازی که هویت واقعی‌ات را فاش می‌کند.

ممکن است فکر کنی که شخصیت خود را می‌شناسی، اما اگر فکر می‌کنی فردی با یک نام هستی که سن مشخص، نژاد خاص، شغل، سابقهٔ خانوادگی و تجربیات زندگی مختلف را دارد، پس از افشای این حقیقت که واقعاً چه کسی هستی شگفت‌زده خواهی شد.

«تنها راهی که با آن کسی می‌تواند به تو کمک کند، به چالش کشیدن ایده‌های توست.» آنتونی دی مولو، اس. جی، از کتاب آگاهی: گفت‌وگو با اساتید.

همهٔ ما باورهای نادرست زیادی را در طول زندگی‌مان پذیرفته‌ایم و آن عقاید و باورهای نادرست ما را اسیر خود کرده‌اند. به ما گفته‌اند که در جهان محدودیت و کمبود وجود دارد - که پول، زمان، منابع، عشق، یا سلامتی به اندازهٔ کافی وجود ندارد: «زندگی کوتاه است»، «تو فقط یک انسان هستی»، «باید سخت کار کنی و برای رسیدن به خواسته‌هایت تقلا کنی». در زندگی «ما در حال از دست دادن منابع هستیم»، «جهان پر از آشوب است»، «جهان را باید نجات داد»، اما لحظه‌ای که حقیقت را ببینید، بی‌اعتمادی از بین می‌رود و خوشبختی از میان ویرانه‌ها سر برمی‌آورد.‌

شاید به این فکر می‌کنی که «زندگی من به طور خوشایندی در جریان است، پس چرا باید بزرگ‌ترین راز را بدانم؟» به نقل از مرحوم آنتونی دی مولو، از کتاب چون زندگی شما آشفته است!

ممکن است با این حرف من مخالف باشی. شخصاً تا وقتی آنتونی دی مولو منظورش را دقیقاً بیان نکرده بود، فکر نمی‌کردم زندگی‌ام آشفته باشد.

تا به حال ناراحت شده‌ای؟ تا به حال استرس داشته‌ای؟ تا حالا نگران شده‌ای؟ تا حالا مضطرب، دلخور یا زخمی شده‌ای؟ آیا تا به حال غمگین یا افسرده شده‌ای؟ آیا همین حالا غمگین یا ناراحت هستی؟ اگر هر کدام از این احساسات را در هر زمانی تجربه کنی، پس به گفتهٔ آنتونی دی مولو زندگی‌ات آشفته است!

فکر کن طبیعی است که در طول روز دچار احساسات منفی شوی، اما قرار نیست زندگی به این شکل ادامه پیدا کند. می‌توانی کاملاً آسوده از درد، ناراحتی، نگرانی و ترس؛ در شادی مداوم زندگی کنی.

زندگی به ما نشان می‌دهد که در هر موقعیت چالش‌انگیزی که در زندگی برایمان پیش می‌آید، به‌خصوص موقعیت‌های بسیار سخت و پیچیده، راهی برای رهایی از درد و رنج وجود دارد که ما آن را نمی‌بینیم.

ما در مشکلاتمان غرق شده‌ایم، و از همان چیزی که درست در مقابل ماست غافل می‌شویم که راه رهایی از تمام مشکلات برای همیشه است!»