کتاب دگردیسی ها
معرفی کتاب دگردیسی ها
کتاب دگردیسی ها نوشتهٔ مری زیمرمن و ترجمهٔ نازنین میهن است و نشر آماره آن را منتشر کرده است. این کتابْ نمایشنامهای اساطیری است.
درباره کتاب دگردیسی ها
نمایشنامهٔ دگردیسی ها اثر زیمرمن با استناد بر کتاب افسانههای دگردیسی که توسط شاعر نامدار رومی اووید در سال ۸ میلادی سروده شده، شکل گرفته است.
زیمرمن آثار نمایشی و اپرایی مختلفی را نوشته و کارگردانی کرده و دگردیسی ها در میان آثارش جایزهٔ تونی را در سال ۲۰۰۲ در بخش کارگردانی از آن خود کرد.
این متن که اقتباسی از افسانههای دگردیسی اووید است، روایت از اسطورههای یونانی را با قلمی شاعرانه بازگو میکند. زیمرمن در بیشتر آثار خود ادبیات کهن را با ساختار اجرایی مدرن عجین میسازد و شیوهٔ جدیدی از اجرا را به نمایش میگذارد.
دگردیسی ها با ترکیب افسانههای یونانی و روزمرهٔ آدمیان این روزگار روایتی شاعرانه و عاشقانه را به صحنه میآورد، انتخاب افسانهها، زبان و اشعار و همچنین طراحی صحنهٔ منحصربهفرد خود زیمرمن از شاخصههای بارز این نمایشنامه هستند.
در قسمتهایی از ترجمهٔ این متن از ترجمهٔ آقای میرجلال الدین کزازی که افسانههای دگردیسی اووید را به فارسی برگرداندهاند، اقتباس و در قسمت پاورقی ذکر منبع شده است.
خواندن کتاب دگردیسی ها را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران نمایشنامههایی با درونمایههای اساطیری و کهن پیشنهاد میکنیم.
درباره مری زیمرمن
مری زیمرمن کارگردان تئاتر و اپرا زادهٔ نبراسکای آمریکا یکی از اعضای اصلی گروه تئاتر Lookinggalss و از بنیانگذاران Goodman Theatre در شیکاگو و همچنین استاد و مدرس هنرهای اجرایی در دانشگاه Northwestern است. او در حال حاضر یکی از اعضای هیئتمدیرهٔ هنرهای اجرایی و نمایشی در این دانشگاه است.
بخشی از دگردیسی ها
«(زنی کنار استخر زانو میزند و به تصویر خودش در آب خیره نگاه میکند. سرش را بالا میآورد و تماشاگران را مورد خطاب قرار میدهد.)
زن: " بر سر آن بودم که دگردیسی جانداران را به ریختهای نو باز بگویم. ای خدایان! (زیرا این دیگر گشتها، آری! آنها نیز، پدید آوردهٔ شماست)، در این کار و کردار، مرا یار و دمساز باشید و روند بی گسست سرودهٔ مرا، هم از بنیاد جهان تا این زمان که زمان زندگانی من است، راه نمایید."
(دانشمند با روپوش سفید آزمایشگاه در حال تکان دادن شیشهایی حاوی خاک و آب وارد میشود. سخن میگوید و به سمت جلو حرکت میکند، شیشه را روی زمین میگذارد و محتویات شیشه از هم جدا میشوند)
دانشمند: "پیش از آنکه دریا و خشکی پدید آیند و آسمان که جهان هستی را، طبیعت را، در همهٔ گستره گیتی فرو میپوشد، آنچه فرادید میآمد، مگر نمود و چشماندازی یگانه نبود؛ آنچه آن را "آشوب آغازین" نامیده اند. هیچ تیتانی هنوز گیتی را از روشنایی بهره نمیداد و فوئبه، با پیشرفتی پایدار، ماه ُنَوش را که هر روز ریختی نوتر مییافت، نمیافزود و ستبری نمیداد. زمین، شناور در هوا و تراز یافته به پاسِ گرانی خویش، آویخته و دروا نبود. به همان سان، زمین از استواری و دریا از روانی و هوا از روشنایی بیبهره بود: هیچ چیز ریخت و پیکرهٔ ویژه اش را نیافته بود و پاس نمیداشت."
نه دلیلی وجود داشت و نه نظمی، تا در نهایت، خدایی پدیدار شد (زئوس از بالای آسمان دیده میشود که سیگاری روشن میکند) درخشان، پرتویی از نور به زمین تاباند و زمین و آسمان را از هم تمییز داد و میان آب و خاک جدایی افکند.
زن: هنگامی که این تمایزات صورت گرفت و میان عناصر هماهنگی و آشتی پدید آمد، آسمان ستارگان را در صورهای فلکی خود.
(چلچراغ بالای استخر روشن میشود.)
به مانند تصویری منظم و چشمک زن به رخ کشید. دریا از ماهیهای درخشان جان گرفت، جنگل و مراتع از جانوران و هوا از پرندگان آوازخوان. هر کدام از مخلوقات در جای خود کاشانه گرفتند.
زئوس: بهشتی به نظر میرسید، جز یک چیز که فقدانش محسوس بود، کلمات.
زن: از این رو
(میداس از میان درها وارد میشود)
زن: انسان زاده شد. او زاده شد تا
(میداس به سمت جلو حرکت میکند و درون استخر قدم میگذارد)
زن: سخن بگوید.
زئوس: عدهایی میگویند خدای آفریدگار، انسان را از "بذر مینویی خود" خلق کرد و دنیا را کامل گرداند.
دانشمند: عده ایی دیگر مدعی هستند که ما از نظم طبیعی عناصر بوجود آمدهایم.
(دو زن رختشوی، سبد لباس به دست وارد میشوند.)
زن: اما به هر دلیل، ما انسانها خلق شدیم، بلند و ایستاده، با سرهایی افراشته که به خاک زیر پایمان خیره نیست، بلکه از غرور یا نوستالژی به بالا و رو به آسمان است.»
حجم
۴۱٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۰۰ صفحه
حجم
۴۱٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۰۰ صفحه
نظرات کاربران
کتاب جالبی به نظر میرسه لطفا در بی نهایت قرار بدین