دانلود و خرید کتاب آبدارچی میلیاردر ویگن خاچیکیان
تصویر جلد کتاب آبدارچی میلیاردر

کتاب آبدارچی میلیاردر

دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۰از ۱ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب آبدارچی میلیاردر

کتاب آبدارچی میلیاردر نوشتهٔ ویگن خاچیکیان است. انتشارات کنکاش این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این رمان، به لحاظ سروشکل، خود را از بسیاری از رمان‌های دیگری که خوانده‌ایم متمایز کرده است؛ زیرا همهٔ این رمان، به‌صورت گفت‌وگویی میان چند شخصیت مختلف نوشته شده است.

درباره کتاب آبدارچی میلیاردر

کتاب آبدارچی میلیاردر را ویگن خاچیکیان که در سال ۱۳۱۸ به دنیا آمده، در سال ۱۳۹۹ در شهر اصفهان منتشر کرده است.

این کتاب که نزدیک به ۵۰۰ صفحه دارد، رمانی است که به بخش‌هایی جداگانه تقسیم شده است. هر یک از بخش‌ها نیز عنوانی دارند.

ویژگی متمایزکنندهٔ رمان آبدارچی میلیاردر در مقایسه با رمان‌های دیگر این است که نویسنده، سراسر این رمان را به‌صورت گفت‌وگویی نوشته است؛ به بیان دیگر، ویگن خاچیکیان در نگارش داستان، بسیار کمتر از آنچه خوانندگانِ هر رمانی انتظار و عادت دارند، از توصیف استفاده کرده است؛‌ کتاب راوی مشخصی ندارد و انگار نویسنده گاه برای مشخص‌شدن روند گفتگوها یا بیان ذهنیات شخصیت‌ها از توصیف استفاده کرده است. این گفت‌وشنود شخصیت‌هاست که قصه را پیش می‌برد.

با وجود اینکه کتاب، سروشکلی همچون نمایشنامه دارد، نمی‌توان آن را در حوزهٔ ادبیات نمایشی قرار داد؛ زیرا توضیح صحنه، فهرستی از شخصیت‌ها، اشارهٔ جداگانه‌ای به مکان و زمان در ابتدا، میانه یا پایان کتاب حاضر وجود ندارد؛ در ابتدای کتاب، توصیفی را پیش از آغاز دیالوگِ شخصیت «پروانه» می‌خوانیم اما این نوشتار را نمی‌توان «دستور صحنه» در نظر گرفت؛ چون اتفاقاً حد و حدود صحنهٔ تئاتر را به ذهن متبادر نکرده و در تاکسی، خیابان و... می‌گذرد و نیز خطاب به گروه اجرایی نوشته نشده و مخاطب آن خوانندهٔ کتابی در قالب داستان است.

قصه از آنجا آغاز می‌شود که پروانه، نزدیک یک مهدِکودک، تلفنی با «عباس» دربارهٔ زنی که در آبدارخانه کار می‌کند، صحبت می‌کند. او می‌گوید که این زن، به خوبی کار می‌کند و به کودکان هم علاقه‌مند است.

پروانه و عباس، زوجی هستند که هنوز ازدواج نکرده‌اند اما به خاطر مشکلات مالی، دوران سخت و دشواری را می‌گذرانند؛ دورانی که برای گذر از آن، فکر فروش تاکسی را به ذهن عباس آورده است. در این میان، خانم آبدارچی برای کمک به این زوج داوطلب شده است.

مهین خانم، شهین خانم، زهرا خانم، سحر خانم، فاطمه خانم، معصومه، اردلان، رئیس دانشگاه اقتصاد، رئیس کلانتری، افسر و... از دیگرشخصیت‌های رمان آبدارچی میلیاردر هستند.

رمان با یک تک‌گویی (مونولوگ) از زبان پروانه به پایان می‌رسد.

خواندن کتاب آبدارچی میلیاردر را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

خواندن این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر ایران پیشنهاد می‌کنیم.

بخش‌هایی از کتاب آبدارچی میلیاردر

«پروانه: خواستی صبر کنی ببینم چقدر پول دارم.

اردلان: ببین دنیا چی شده خانم میلیاردر میخواهد بداند چقدر پول دارد. من دو تا بلیط گرفتم و میروم.

پروانه: بسیار عالی. دور دنیا.

اردلان: بله دور دنیا.

پروانه: یادت باشد همه سوغاتی خواهند خواست.

اردلان: به من مربوط نیست.

بعد از سه ماه در یکی از کشورها یک روز صبح پروانه که از اطاق هتل بیرون آمد دو کارگر را دید که در راه رو کار میکنند یکی دستش در رفت و ساعتش خورد به دیوار و شکست کارگر نگاهی به ساعت انداخت در آورد دوباره نگاه کرد رفت پیش زباله دان و ساعت را انداخت در آن. این اتفاق ندانسته در خاطر پروانه ثبت شد. پروانه از خود پرسید چرا در همان موقع اردلان صدا زد پروانه حواس پروانه رفت به صدا زدن اردلان.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۲٫۰ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۵۰۲ صفحه

حجم

۲٫۰ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۵۰۲ صفحه

قیمت:
۳۵,۰۰۰
تومان