کتاب فرهنگ سازمانی و رسانه در هزاره سوم
معرفی کتاب فرهنگ سازمانی و رسانه در هزاره سوم
کتاب فرهنگ سازمانی و رسانه در هزاره سوم نوشتهٔ احمد سلامات در نشر عطران چاپ شده است.
درباره کتاب فرهنگ سازمانی و رسانه در هزاره سوم
امروزه رسانههای جمعی با مبادله افکار و عقاید عمومی و انتقال معلومات جدید در بستر فرهنگ تجلی پیدا کرده و بر ایجاد ارتباطات انسانی در صحنههای مختلف ازجمله سازمانها موثرند. فرهنگ بستری برای زمینهسازی تمامی استراتژیها است که هم داخل و هم برون سازمانی را تقویت و باعث توانمند سازی و ایجاد روابط صمیمانه بین کارکنان و مخاطبان و ذینفعان آن سازمان میشود و یا به دلیل عدم توجه به مباحث فرهنگی سازمان موجب تضعیف و کاهش مخاطبان خود میشود. فرهنگ از کلمه از culture و خود آن نیز از culturate یعنی کاشتن گرفته شده است و شامل ارزشها، هنجارها، بایدها، نبایدهای که یک جامعه نسبت به آن مقید است، میشود و کارکنان محیط بیرونی تغییر فرهنگ سازمانی را تحتتاثیر قرار میدهند. در واقع فرهنگ سازمانی همان چیزی است که به عنوان یک پدیده درست به اعضای تازهوارد آموزش داده میشود و آن بیانگر بخش نانوشته و محسوس سازمان است. ازجمله عوامل مرتبط با فرهنگ سازمانی استفاده از رسانه های جمعی هستند. رسانه و فرهنگ در ارتباطی تنگاتنگ و متقابل، انسان اجتماعی را شکل میدهند که درصحنههای مختلف بهخصوص سازمانها به کنش ارتباطی میپردازد.
کتاب فرهنگ سازمانی و رسانه در هزاره سوم را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب به علاقهمندان به کتابهای توسعهٔ کسب و کار پیشنهاد میشود.
بخشی از کتاب فرهنگ سازمانی و رسانه در هزاره سوم
فرهنگ در لغت به معنی عقل و بزرگی به کار رفته است و در اصطلاح، این واژه به معانی متعددی اطلاق شده است.
فرهنگ کلیّت درهمبافتی است که دانش، دین، قانون، اخلاقیات، آداب و رسوم و هرگونه توانایی عاداتی که آدمی به عنوان عضوی از جامعه به دست می آورد، شامل میشود (تیلور، ۱۸۷۱)
بنا به تعریف دیگر، فرهنگ الگوهای رفتاریست که از راه تقلید یا آموزش کسب میشود (هارت، ۱۹۲۵) به بیان دیگر، فرهنگ روش زندگی مردم یک جامعه است که دربرگیرنده ی الگوهای رایج تفکر و رفتار، شامل: ارزشها، اعتقادات، قواعد، رفتار نظام سیاسی، فعالیت اقتصادی و مانند آن است که از نسلی به نسل دیگر از طریق آموختن انتقال مییابد.
بنابراین، فرهنگ طرحی است که جامعه برای زیستن دارد؛ یعنی مجموعه صفات رفتاری و اکتسابی اعضای یک جامعه است که از خود نشان میدهند. مردم براساس فرهنگی که در آن رشد کرده اندو تربیت یافته اند، میاندیشند و عمل میکنند. ارزشها وباورهایی که فرد از خانواده، محیط و گروه اجتماعی اخذ میکند، در او حسّ اطمینان به وجود میآورد و او را قادر میسازد تا در آن جامعه زندگی و فعالیت کند؛ به بیان دیگر، پایه ی رفتارهای انسانی به شمار میرود.
فرهنگ مجموعهای از هماهنگیها، دانشها باورها، هنرها، اخلاقیات، قوانین،عادات، آداب و رسوم و بسیاری چیزهای دیگراست که انسان به عنوان عضوی ازجامعه کسب میکند. به بیان دیگر، فرهنگ حاصلجمع عناصر منتقل کننده از یکدیگر نیست؛ بلکه هر عنصر فرهنگی، با توجه به ارتباط آن با سایر اجزاء معنا پیدا میکند (تیلور، ۱۸۷۱)
فرهنگ افراد یک جامعه را قادر به پیشبینی رفتار یکدیگر میکند. این ویژگی بدین معنی است که هر فرد میتواند بر حسب رفتار و گفتار خود واکنشهای دیگران را پیش بینی کند. فرهنگ پدیدهای است که انسان فرا میگیرد و انتقال آن از نسلی به نسل دیگر، به روش اکتساب صورت میگیرد. فرهنگ وسیله ای است که رفتار و کردارافراد یک جامعه را هماهنگ میکند و باعث کنترل و ایجاد نظم در جامعه میشود.فرهنگ پدیدهای پویا، انتقالپذیر و پایدار است و فرایندی است که از طریق آموزش ازنسلی به نسل دیگر انتقال مییابد، تداوم پیدا کرده ودگرگون و متحول میشود.ویلیامز، فرهنگ را یکی از دو یا سه واژه ای میداند که بیشترین پیچیدگی را در زبان انگلیسی دارد (ویلیامز، ۱۹۷۶)
باروفسکی معتقد است که تلاشهای معطوف به تعریف فرهنگ شبیه تلاش برای به چنگ آوردن باد است .این استعاره ی جذاب بر این امر دلالت دارد که دستیابی به یک تعریف جامع از فرهنگ تا چه اندازه دشوار است (یاروفسکی، ۱۹۹۸)
حجم
۱٫۶ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۵۷ صفحه
حجم
۱٫۶ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۵۷ صفحه