کتاب تاریخ به مثابه فرهنگ و توسعه
معرفی کتاب تاریخ به مثابه فرهنگ و توسعه
کتاب الکترونیکی «تاریخ به مثابه فرهنگ و توسعه» نوشتهٔ محمد سلماسیزاده در انتشارات میثاق فرزانگان چاپ شده است. اين كتاب نخستين اثر از مجموعهای است كه تلاش دارد ترقی و پیشرفت را با رویكردی تاریخی تبیین و در خدمت همه انسانها قرار دهد. از عنوان و محتوای کتاب همچنین این ادعا آشکار میشود که مباحث مربوط به توسعه که امروزه یکی از مهمترین مباحثی است که بیشینه ملل دنیا بر روی آن سرمایهگذاری میکنند، بیتوجه به تاریخ و فرهنگ هر کشور و بهرهمندی عالمانه از یافتههای پژوهشی آن امكانپذير و كارآمد نخواهد بود.
درباره کتاب تاریخ به مثابه فرهنگ و توسعه
این کتاب تبیینی است تاریخی از جریان نوسازی و پیشرفت در ایران معاصر. محدوده زمانی آن عمدتاً سده ۱۹ میلادی است. قرنی که ایرانیان آن را با جنگ آغاز کردند و با جنبش قانونخواهی به پایان بردند. مدعای اصلی نویسنده آن است که تاریخ دانشی است که میتواند در خدمت اساسیترین نیاز بشر قرار گیرد یعنی پیشرفت و ترقی و دستیابی به زندگی بهتر و با کیفیتتر. چالش نویسنده بر استوار ساختن دادههای تاریخی با بنیانهای نظری مرتبط با مباحث تجدد و توسعه بوده است و رویکرد عمده پژوهش تلاش برای بهرهمندی از تبیینهای عقلانی همین موضوع است.
کتاب تاریخ به مثابه فرهنگ و توسعه را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب به دانشجویان تاریخ و علاقهمندان به مطالعه در حوزهٔ تاریخ و فرهنگ پیشنهاد میشود.
بخشی از کتاب تاریخ به مثابه فرهنگ و توسعه
پیوند خردورزی، پیشرفت و فرهنگ با تاریخ
یکی از عاملهای اساسی پیدایش مفهوم تازهی فرهنگ،پدید آمدن مفهوم پیشرفت در تاریخ بود در دوره رنسانس خوش بینی به انسان و پیشرفت مستمر آدمیان جایگزین نگرشهای بدبینانه به تاریخ، انسان و جامعه گشت و خرد گرایی، پیشرفتهای علمی و انباشت ثروت اساس چنین پیشرفتی انگاشته شدند (تاریخ تبیین گر فرهنگ و تحلیل گر خردمندیهایی است که اساس پیشرفت مستمر آدمیان را تشکیل میدهد، این تبیین تنها از تاریخ برمی آید که میتواند یک حرکت طولی - زمانی مستمر را بکاود و از ارایه تصاویر منقطع و گسسته از پیشرفت خود داری کند، علوم تجربی به دلیل جزئی نگر بودن و جامعه شناسی به خاطر گرفتار آمدن در زمان حال چنین قابلیتی را ندارند).
چنین است که تاریخ علمی با خردورزی و فرهنگ و پیشرفت پیوندی ناگسستنی مییابد و به گفته یکی از اندیشمندان معاصر :
"اندیشمندان جدید به مدد تاریخ علت پیشرفت بشر را رهایی "عقل" از قید باورهایِ جزمیِ نابخردانهی پیشینی و همه گیر شدن روشن اندیشی و خرد ورزی معرفی کردند. در ۱۷۶۵ ولتر اصطلاح فلسفه تاریخ را به منظور چنین تبیینی بنا نهاد و با تالیف رساله "آداب و رسوم و روحیات ملت ها"، گرایش خود به مطالعه علمی جامعههای بشری را نشان داد. کتاب سویس ایزلین به نام "تاریخ بشر" که در ۱۷۶۸ منتشر شد و کتاب "طرح یک بررسی تاریخی از پیشرفت روح بشر" از کوندرسه در ۱۸۰۱ و "فلسفهی تاریخ" از هگل در ۱۸۳۷ نیز چنین تبیینهایی را دنبال میکرد (البته هریک به روش خود). کوشش همهی این آثار یافتن گوهر تاریخ پیش روندهی انسان بود یعنی تاریخی جهان روا (Universal) که برای شناخت آن میباید بسیاری از فرهنگها و تمدنها را با یکدیگر سنجید تا فرمولهای کلی سیر پیشرفت را بدست آورد."
حجم
۱٫۶ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۲۸۵ صفحه
حجم
۱٫۶ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۲۸۵ صفحه