کتاب چهارصد
معرفی کتاب چهارصد
کتاب چهارصد نوشتۀ قاسم اکبر منادی است. این کتاب را انتشارات پارس تاک در سال ۱۳۹۹ منتشر کرده است.
درباره کتاب چهارصد
در اواخر جنگ ارتش بعث با کمکهای بدون پایان کشورهای غرب و شرق و عربی با داشتن نزدیک به چهارهزار تانک جدید و مدرن که اکثر آنها تانکهای سنگین و مجهز روسی (شوروی سابق) تجهیز شده بود و مدافعان وطن در مقابل هر چهار تانک پیشرفته، تنها یک تانک داشتند. ولی این برتری عددی هیچوقت باعث نشد، ارتش بعث در جنگ دست بالا را بگیرند و این بهخاطر جوانان و دلیر مردانی بود که با شجاعت و جسارت مثالزدنی در مقابل آنها سینه سپر کردند.
خواندن کتاب چهارصد را به چه کسی پیشنهاد می کنیم؟
این کتاب به علاقهمندان دفاع مقدس و ادبیات پایداری پیشنهاد میشود.
بخشهایی از کتاب چهارصد
کیومرث سوار موتور پرشی، خودش آماده می کنه تا برای چندمین بار به روی دیوار مرگ بره و مردم رو سرگرم و شاد کنه.
همکار کیومرث: بنزین موتور رو چک کردی.
میگم: وسط دیوار موتور خاموش نشه سقوط آزاد کنی، بدون چتر نجات!!
کیومرث: مگه بار اولمه، بدون بنزین هم همون بالا میمونم.
بعد یه هندل به موتور پر سر و صداش میزنه، موتور با صدای تپتپ روشن می شه. کیومرث هم چند تا گاز بهش میده تا صدای موتور یهرو بشه، و موتور صاف کار کنه.
بعد به همکارش میگه بهتر بری بیرون یه بارخدایی نکرده با چرخهای موتور بدون بنزین در حال سقوط برخورد نکنی.
بعد کمکم از دیوار مرگ شروع به بالارفتن می کنه. با گاز دادن بیشتر به موتور سرعت موتور زیاد میشه و بهطرف بالای دیوار میره، آنجا مردم هیجانزده دارن نمایش دیوار مرگ رو نگاه میکنند.
بعضی از تماشاگران اسکناس پنجاه تومنی یا صد تومنی از جیبشون درمیارن، با دست بهطرف دیوار مرگ دراز میکنند.
کیومرث هم که چند سالی هست روی دیوار مرگ نمایش میدهد.
با حرکتهای نمایشی به بالای دیوار میاد و پولها رو از دست مردم میگیره. وقتی موتور به تماشاگران نزدیک میشه، هیجان بیشتری تماشاگران رو می گیره، و با سوت و دست کیومرث رو تشویق میکنند.
کیومرث با آمدن وسط دیوار مرگ گاز موتور رو قفل می کنه و دستهاشو از هم باز می کنه، بعد از چند دور خودش هم بلند میشه.
و روی دو پا روی زین موتور میایسته. وایستاده چند دور دیگه روی دیوار مرگ میزنه. هیجان تماشاگران به اوج خودش میرسه.
کیومرث هم روی زین موتور می شینه و کمکم از دیوار مرگ پایین میاد.
تماشاگران با سوت و دست و با گفتن کیومرث، کیومرث اونو تشویق میکنند.
دوست کیومرث، دستمال خیس به اون میده تا صورتش که دودی و کمی سیاه شده تمیز کنه.
حاضرین، موقع رفتن از کیومرث تشکر میکنند.
بعضی هم با دوربین عکاسی با کیومرث و موتورش عکس یادگاری میگیرند.
کیومرث چند سالی با موتور کراس و پرشی حرکات آکروبات انجام میده، و مردم رو سرگرم میکنه. «قبلاً هم جز تیم ملی موتورسواری بوده»
وقتی کیومرث با موتورش که یه نوع کراس ۴۰۰ پرشی است، بهطرف خونه میره در بین راه با خیلی از دوستان و آشنایان سلام و علیک می کنه و براشون دست بلند می کنه.
حجم
۱۹۱٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۶۶ صفحه
حجم
۱۹۱٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۶۶ صفحه