کتاب بوسه از قطره باران
معرفی کتاب بوسه از قطره باران
کتاب بوسه از قطره باران سرودهٔ عیسی نوریان در انتشارات نظری چاپ شده است.
درباره کتاب بوسه از قطره باران
من فلسفه ابرهای آسمان را می دانم شاعران هم سهمی از جهان دارند و آن ابر و آسمان است. این درآمیختگی شاعرانه باران می شود. تمام کوچهها پُر از شاعر است به هنگامی که باران می بارد. آن که شاعر نیست هم بارانی که میشود لب به واژه پراکنی میزند. می پَریشَد مستانه سخن میگوید. این خاصیت آسمان ابری باران زده است.
اگر چه در کوچه خیابان دیوانه خطاب میشوم اما باران که میبارد از آن میخوانم. و تکانتکان به این و آن سوی در تلاش برای بوسیدن آنم.
خلاصه ترین عشق با ماست: بوسه.
من از این عشق بارش عشق میآموزم، آن چنان که باران بر خوب و بد یکسان میبارد. من نیز می بارم بغض را، اشک را، واژه را.
تا به حال باران را بوسیدهای؟ از هر لب لعلی شیرین تر، از هر نگاه مگویی غلیظتر، از هر سخن نغزی با مسماتر، از هر قندی نبات تر.
شاید این چنین است که می سرایم، باران خورده را می تراوم، هر که شعر میگوید باران خورده است. چه سیراب و سیلاب واژگانی، منتها این حجم از آن مرگ ندارد که تمام آن زندگیست، بندگیست ...
از خروش شاعران بترسید که باران تمام عالَم را خورده اند، بوسیده اند و سپس می تراوند و میپریشند و میسرایند و مست از قطره باران، اگر در کوچه خیابان آنی را دیدید که تکان تکان هواپران، جست و گریزان پخش و پریشان، دهان دهان غنچهکنان، میدود، می شود، منم که بوسه از قطره باران میگیرم.
کتاب بوسه از قطره باران را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب به علاقهمندان به شعر معاصر پیشنهاد میشود.
بخشی از کتاب بوسه از قطره باران
گودالِ شعر
ای دل،
بگیر گوشِ ترس را
و بیرون کن از عقل ،
تا که من ،
پنهان نگردم پشتِ دیوارِ شور ،
یا گودالِ شعر ،
و عقل آبستنِ نور گردد
و من نیز
رها کنم ملعبه خیال را
نه شعری بگویم ،
و نه دَر کوچه شاعری
سَرگرم واژه بازی ...
من
رمضان کریم آمد و رفت
و من همواره نیافتم کلام خالق را
تا سر بگیرم این بی سَر و پایی ام را
و اینک خاکم به سَر ، آری ؛
الهی منِ رسیده به آخر به تَه ،
کلامت را ، این مرهم را
می گذارم بَر سَرِ پایانم ،
بَر سَرِ تمام ها ،
این مَنِ بی سَر و تَه
حجم
۰
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۷۰ صفحه
حجم
۰
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۷۰ صفحه