کتاب وقتی بهترین تو کافی نیست

کتاب الکترونیکی «وقتی بهترین تو کافی نیست» نوشتهٔ کوین لمان با ترجمهٔ مهدی قراچه‌داغی در نشر البرز چاپ شده است.  شاید فردی با ویژگی کمال‌طلبی را بشناسید. چنین شخصی طرح‌های فراوانی را آغاز می‌کند بدون آنکه کارش را به پایان رساند و شعارش این است: «برای انجام این کار یک روز، یک سال یا دو سال وقت دارم.» اگر به میز کارش نگاهی بیندازید، نشانه‌های شکست یک فرد کمال‌طلب را می‌بینید: میزی پر از کارهای ناتمام.

درباره کتاب وقتی بهترین تو کافی نیست

کتاب وقتی بهترین تو کافی نیست دربارۀ بسیاری از افراد است که هر اندازه که تلاش می‌کنند، واقعاً به تصویر ذهنی خوبی از خودشان نمی‌رسند. احساس می‌کنند بی‌کفایت هستند و عیب‌وایراد فراوان دارند. درحالی‌که این‌طور نیست. آنان شهروندانی عادی و مولد هستند که فقط گمان می‌کنند هیچ‌وقت به جایی نمی‌رسند. حتی وقتی موفق می‌شوند، احساس می‌کنند بخت یاری‌شان کرده است، وگرنه شکست می‌خوردند.

 این گونه‌های شخصیتی روشی منحصربه‌فرد برای شکستِ خود دارند. اجازه دهید به دانشجویی که با این ویژگی‌ها همخوان است، نگاهی بیندازیم. این فردِ جوان باید برای امتحان نهایی‌اش آماده شود. او در طول روز به خودش می‌گوید که تمام شب را به درس‌خواندن خواهد گذراند. غروب که از راه می‌رسد می‌نشیند تا انبوهی از کتاب و جزوه‌های درسی‌اش را بخواند، اما دقایقی بعد یادش می‌آید که باید پیراهن یا کتش را در کمد آویزان کند. چقدر احتمال دارد که دوباره به مطالعه‌اش بازگردد؟ صفر؟ اصلاً؟

این کتاب برای همه کسانی نوشته شده است که به خود تردید دارند و احساس بی‌کفایتی می‌کنند. مهم نیست این احساس در آنان چقدر قوی و ثابت یا ضعیف و پراکنده است. من می‌خواهم کمکتان کنم تا چرخۀ شکست و ناکامی را بشکنید. می‌خواهم به پدران و مادران بیاموزم چگونه خودتحسینی و داشتن نگاه مثبت به خود را در ذهن فرزندانشان القا کنند. می‌خواهم بدانید چگونه اسیر این چرخۀ معیوب و دور باطل شده‌اید. کمال‌طلبِ مغلوب می‌تواند از یأس و شکست فاصله بگیرد. به شما نشان خواهم داد چطور این ممکن است.

کتاب وقتی بهترین تو کافی نیست را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

مطالعهٔ این کتاب به افراد کمال‌گرا پیشنهاد می‌شود.

بخشی از کتاب وقتی بهترین تو کافی نیست

از کسی که می‌داند بپرسید

مقصودم چیست؟ آنچه می‌دانم این است که من باتوجه‌به حرفه‌ام و نیز تجربه‌های شخصی‌ام این کتاب را نوشته‌ام. وقتی می‌خواهید به سفری تفریحی بروید، می‌توانید از دفترچه‌های راهنما و تبلیغات پررنگ‌ولعابِ آژانس‌های مسافرتی کمک بگیرید یا با کسی مشورت کنید که قبلاً به مقصد موردنظر شما رفته است. بی‌تردید این دو باهم فرق می‌کنند و برای شما توصیهٔ فردی که تجربهٔ اقامت و سفر به آن محل را داشته است، اهمیت بیشتری دارد. بسیار خب... به شما می‌گویم که من همان فرد هستم.

دراین‌باره بعداً بیشتر سخن می‌گویم، اما پیش از آن می‌خواهم اطمینان دیگری به شما بدهم: کسانی که گمان می‌کنند از عهدهٔ انجام کاری برنمی‌آیند، اغلب در شمار باهوش‌ترین، جذاب‌ترین و مولدترین مردم هستند. اگر شما یکی از کسانی هستید که خود را بی‌کفایت می‌دانید، احتمالاً خبر خوبی است!

برای مثال، فردی به نام جوآن۵ را می‌شناسم که زنی خون‌گرم، باهوش و بسیار زیبا با موهایی طلایی و چشمانی آبی بود. تقریباً هیچ ویژگی بدی نداشت و به‌سختی می‌توانستید عیب‌وایرادی در او پیدا کنید.

اما او هیچ‌یک از حسن‌های خود را نمی‌دید. او درونش زنی مفلوک بود و از اندوه و تنهایی شدید رنج می‌برد. خود را زنی شکست‌خورده و ناکام می‌دانست.

او ناامیدانه دنبال همسری می‌گشت که دوستش بدارد. همهٔ روابط پیشین او به شکست انجامیده بود.

واقعیت این بود که جوآن، مانند بسیاری از کسانی که پیش‌تر دیده بودم، درون دوری باطل گرفتار شده بود و احساس می‌کرد از عهدهٔ کاری برنمی‌آید.