کتاب مهد فراموشی
معرفی کتاب مهد فراموشی
کتاب مهد فراموشی نوشته محمد حمیدزاده است. این کتاب مجموعهای شعر نو است که انتشارات متخصصان منتشر کرده است.
درباره کتاب مهد فراموشی
کتاب مهد فراموشی اثری جذاب برای تمام علاقهمندان به شعر معاصر است که شاعر در آن تواناییاش در شناخت و استفاده از زبان فارسی را به نمایش گذاشته است. او با تسلطش به زبان فرسی تعبیرات زیبا ساخته است. او تمام احساساتش را در این کتاب به نمایش گذاشته است.
شعر زبان احساسات و روح انسان است و شاعر میتواند بیپرده با زبان احساساتش سخن بگوید. شعر شما را از زندگی روزمره جدا میکند و این فرصت را به شما میدهد که در میان سختیهای زندگی روزمره خودتان را پیدا کنید. شعر فرصت پیدا کردن عشق در میان زندگی ماشینی است.
خواندن کتاب مهد فراموشی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام علاقهمندان به شعر معاصر پیشنهاد میکنیم
بخشی از کتاب مهد فراموشی
تنها چیزی که هنوز فراموش نشده است
داستان است
داستانها وجه مشترک همهچیز هستند
داستانها مبدأ، مقصد و سرنوشت همهچیز هستند
داستانها همه ریشه در واقعیت دارند
همهی موجودات، همهی انسانها و در اصل همهچیز
داستان مخصوص به خودش را دارد
هرکجا هم که داستانی باشد
یقیناً نویسندهای هم خواهد بود
و من نویسندهی داستانی هستم
که خودم در آن حضور داشتم
که خودم در آن نقشی داشتم
و هر آنچه که مینویسم
بر اساس اتفاقاتی هستند که برای خود من رخ دادهاند
داستان ما از آن روزی آغاز میشود
که هیچچیز در جهان بهجز خداوند وجود نداشت
و خداوند تصمیم گرفت که خلقت را خلق کند
پس خداوند تاریکی و نور را خلق کرد
در قلمرو تاریکی همهچیز را از تاریکی آفرید
و در قلمرو نور همهچیز را از نور
تمام چیزهایی که ما اکنون در واقعیت و یا در خیال
آنها را میبینیم و یا تصور میکنیم
و حتی چیزهایی که ما هرگز ندیدهایم و هرگز هم تصور نکردهایم
از انواع سرزمینها، انواع موجودات، انواع گیاهان و حیوانات
و بسیاری چیزهای دیگر که تا خودتان
آنها را از نزدیک نبینید نمیتوانید آنها را درک کنید
چراکه هیچ واژهای نمیتواند آنها را توصیف کند
در قلمرو تاریکی و نور وجود داشتهاند
و وجود دارند و وجود هم خواهند داشت
اگر خواستید آنها را ببینید
تنها چشمانتان را ببندید
تاریکی را با تاریکی ببینید و نور را با نور
آنگاه همهچیز را خواهید دید
خداوند تاریکی و نور را خلق کرد
و وسعت قلمرو تاریکی و نور را بینهایت قرار داد
و تنها همین دو قلمرو و مرز میان آنها وجود داشت
در ابتدا مرز بین تاریکی و نور تنها یک مرز بود
حجم
۴۲٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۲۸ صفحه
حجم
۴۲٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۲۸ صفحه
نظرات کاربران
بدترین کتاب شعری بود که خوندم، خالی از معنا و مفهوم و دونگیات مطلق ذهن بیمار نویسنده