کتاب ستاره
معرفی کتاب ستاره
کتاب ستاره نوشتهٔ میلاد قاسمی در انتشارات متخصصان به چاپ رسیده است.
درباره کتاب ستاره
کتاب ستاره در یازده فصل به شرح زیر نوشته شده است:
فصل اول: ترس
فصل دوم: تابلو لعنتی
فصل سوم: ز یر نور چراغ
فصل چهارم: آبی
فصل پنجم: وداع
فصل ششم: برگشت
فصل هفتم: دیدار
فصل هشتم: شب سرد
فصل نهم: بمان
فصل دهم: خیلی زود دیر میشود
فصل یازدهم: آغوش
کتاب ستاره را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به علاقهمندان به داستانهای ایرانی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب ستاره
دیگر آن ترس قبلی را نداشتم. جلوتر رفتم تا به ساختمان اصلی رسیدم. قبل از ورود به ساختمان باید حدود دوازده، سیزده پله طویل و بلند طی میشد تا وارد ساختمان میشدیم به همون تعداد هم پله البته خیلی کوچکتر بهطرف پایین و زیرزمین میرفت که حتی بهطرف آن زیرزمین نگاه نکردم. درسته که کمی دلوجرأت پیدا کرده بودم اما نه آنقدر که بهسمت زیرزمین بروم. خلاصه بدون معطلی آن پله بهسمت بالا را طی کردم و کلید ساختمان را به در انداختم و سریع چرخاندم.
با همان کفشها وارد هال کوچک شدم. با همان ترفند حیاط کلیدهای لامپ را یافتم و چراغ هال را روشن کردم. سرد بود. مشخص بود که بابا خیلی وقت است که از آنجا رفته بود. بعد از هال ایندفعه لوستر پذیرایی را روشن کردم. پذیرایی بزرگی بود و انتهای آن آشپزخانه قرار داشت یعنی روبهروی همان هال کوچک. سمت راست مبلمان شده بود که تلویزیون هم در آنجا قرار داشت و سمت چپ پلکان پیچوخمداری بود که بهسمت بالا هدایت میشد. مستقیم بهطرف آشپزخانه رفتم و کمی آب نوشیدم. حالا دیگر نمیترسیدم و تمام فکرم متوجه بابا بود. روی میز غذاخوری وسط آشپزخانه کاغذی را یافتم و بیدرنگ آن را گشودم. بابام نوشته بود:
` پسرم، سام جان، یکی از دوستان قدیمیام حال خوشی ندارد و سخت مریض است امروز بهم خبر دادند که میخواهد قبل از مرگش مرا ببیند.
به همین دلیل به آنجا میروم. خارج از شهر است. دست بر قضا عمه خانم هم مریض است و کمی کسالت دارد. مثل اینکه سرما خورده. نخواستم بهت بگم که به آنجا بروی. پس در خانه بمان و مزاحم عمهات نشو. بهتره استراحت کنه. تو هم ماشاالله بزرگ شدی و کمکم دیگه باید روی پای خودت بایستی. شام درست کردم تو یخچاله، گرم کن و بخور. مواظب خودت باش.
حجم
۴۳۴٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۵۸۷ صفحه
حجم
۴۳۴٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۵۸۷ صفحه
نظرات کاربران
هر قسمتش غیرقابل پیش بینی بود. قبل ازین که به اخر داستان نزدیک بشه، برام سوال بود چرا حتی اسمش ستاره است، دو سه فصل اخرو بدون مکث خوندم و با بعضی از جمله ها کارکتارا احساساتی شدم.
بسیار عالی قلم فوق العاده روان نویسنده بسیار خواندن کتاب را برای خواننده شیرینتر میکند.توصیه میشه که حتما این کتاب رو بخونید و نهایت لذت رو از داستان زیبای این کتاب ببرید.
توصیفات عالی انگار داشتم فیلم میدیدم
بسیار عالی
با تحقیقی که من کردم کتاب دیگری از این نویسنده پیدا نشد و این اولین کتاب ایشون بوده برای اولین رمان یک نویسنده سطح بسیار بسیار بالایی داشت و میشه گفت جوری این رمان نوشته شده و داستان سرایی شده
چقدر عالی چقدر غم انگیز و پر فراز و نشیب🌹
بیشتر شبیه انشا بود
واقعا کتاب خیلی قشنگیه و من خیلی دوست داشتم. و کتاب های دیگه ی هم که از انتشارات متخصصان خوندم و واقعا لذت بردم: کتاب های جنگل جادویی، بلور دخت ایرانی و خود این کتاب را بهتون پیشنهاد میکنم.