کتاب رهبری توزیعی و پسایندهای آن
معرفی کتاب رهبری توزیعی و پسایندهای آن
کتاب رهبری توزیعی و پسایندهای آن نوشته شیرین بزرگمهر بوذرجمهری است. کتاب رهبری توزیعی و پسایندهای آن به احساس خودکارآمدی و عملکرد شغلی میپردازد.
درباره کتاب رهبری توزیعی و پسایندهای آن
کتاب حاضر، با هدف بیان اهمیت و ضرورت توجه اساسی به سبک رهبری توزیعی و پسایندهای آن از سوی مدیران آموزشی از سویی و تشریح احساس خودکارآمدی و عملکرد شغلی معلمان از سوی دیگر نوشته شده است.
مطالب کتاب در چهار فصل طبقهبندی شده است. در فصل اول به سبک رهبری توزیعی پرداخته میشود. در این فصل تعاریف و ماهیت رهبری و رهبری توزیعی، سیر تاریخی شکلگیری رهبری توزیعی، ابعاد رهبری توزیعی و در نهایت مبانی نظری رهبری توزیعی بررسی میشود. موضوع فصل دوم حوزههای اصلی احساس خودکارآمدی افراد در سازمانها است. مفهوم عملکرد شغلی، اهمیت ارزیابی عملکرد، مدلهای عملکرد شغلی و استراتژیهای بهسازی عملکرد شغلی در فصل سوم بررسی میشود. در فصل آخر کتاب به نقش رهبری توزیعی بر احساس خودکارآمدی و عملکرد شغلی پرداخته شده است.
خواندن کتاب رهبری توزیعی و پسایندهای آن را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام فعالان حوزه کسب و کار پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب رهبری توزیعی و پسایندهای آن
امروزه موفقیت موقعیتهای رهبری تنها به تجربیات کاری و تخصصی بستگی ندارد؛ بلکه به توانایی آنان در مدیریت خود و دیگران، میزان انعطاف آنان در برخورد با تغییرات مداوم محیطی، نحوه و عملکرد آنان، توان روحیهبخشی و ایجاد رضایت در کارکنان بستگی دارد (کوپرز و ویبلر ، ۲۰۰۶). در واقع وظیفهی اصلی رهبر در سازمانهای امروزی، ایجاد انگیزه و نگرش مثبت در کارکنان، تقویت روحیه و افزایش حس همکاری و ارزشمندی در آنان است؛ لذا یکی از عوامل اساسی و مهم در توسعه و موفقیت سازمانها، سبک رهبری مدیران و صلاحیتهای آنان است (پالمر و همکاران، ۲۰۰۱). شاید به جرأت بتوان گفت که تا چند دهه قبل، در مقوله رهبری در سازمانهای آموزشی، تحقیقات و مطالعات کمتری نسبت به سایر سازمانها به عمل آمده است گاهی یافتههای آنها که چندان مشابهتی هم با آموزشوپرورش نداشته، به صورت هضم نشده در آموزشوپرورش به کار گرفته شده است. در دههی اخیر، توجه به رهبری آموزشی و موضوعات مرتبط با آن پررنگتر شده است. باید متذکر شد که رهبری در هیچ مجموعهای مانند آموزشوپرورش و به ویژه در مدارس تا این حد چالشبرانگیز و در عین حال قابل تأمل نیست. شاید نتوان موفقیت مدارس را به یک عامل محدود کرد، اما بیشک برای داشتن مدارس ممتاز، نیازمند توجه و بازنگری در رهبری مدارس هستیم. همزمان با اصلاح برنامههای درسی و اجرایی نمودن نهضت اثربخشی مدارس در اواخر قرن ۲۰، مفهومسازی و ساختار رهبری شروع به تغییر نمود. تأکید اصلی این تغییرات بر نقش مدیران، مطابق با دیدگاه سنتی مدیریت سازمانی و وظایف رهبری بود (احمدی، ۱۳۹۲).
پژوهشگران آموزشی که مدت طولانی ارتباط بین اهمیت رهبری مدرسه و موفقیت دانشآموز را بررسی کردند، دریافتند که رهبران آموزشی تأثیر قدرتمندی بر اثربخشی مدرسه و یادگیری دانشآموز دارند. در حقیقت رهبری مدرسه طوری دریافت شده است تا تأثیر معنیداری بر یادگیری دانشآموز داشته باشد (گرندا ، 2006). رهبری آموزشی مدرسه به عنوان نقشی در نظر گرفته شده که توسط مدیر مدرسه ایفاء می شود و به عنوان رهبران قوی و رهنمودی توصیف شدهاند که معمولاً در انجام فعالیتهای خود موفق هستند. برنامه درسی، آموزشی، اهداف یادگیری و وظایف، بخشی از پارادایم رهبری آموزش مدرسه بودند (هتچر ، ۲۰۰۵).
تاریخچه و سیر تحول مفهوم رهبری
رهبری همواره با انسان عجین بوده است. از زمانی که انسان به صورت بدوی و با شکار حیوانات روزگار میگذرانید، زمانی که دوام و بقای او به توان وی در هدایت نیرو در شکارگاه بستگی داشت و یا زمانی که گروههایی از خانوادههای صحرا نشین برای منبع تأمین غذا، نقل مکان میکردند، همواره رهبری وجود داشته است (رابینز ، ۲۰۰۱؛ ترجمه پارساییان و اعرابی، ۱۳۹۷).
علیرغم این واقعیت که رهبری از قدیمالایام یکی از محور های اصلی و مورد علاقه مورخین و فلاسفه علم بوده، ولی به زعم جانسون یکی از صاحب نظران برجسته در حیطه رهبری، نقطه عطف و شروع اصلی مطالعات مربوط به آن به ابتدای قرن بیستم و پژوهشهای گسترده و دامنه دار ماکس وبر آلمانی برمیگردد. وی این مطالعات را به سه دسته و مرحله اساسی تقسیم نموده و عنوان کرد که هر کدام از این مراحل برای خود از استراتژی پژوهشی خاص و متمایزی برخوردار بوده، ضمن اینکه در هر مرحله محققین توان پژوهشی خود را روی مسائل و موضوعات ویژه ای متمرکز نموده بودند،
حجم
۲٫۴ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۵۷ صفحه
حجم
۲٫۴ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۵۷ صفحه