کتاب رهبری برای عصر خرد
معرفی کتاب رهبری برای عصر خرد
کتاب رهبری برای عصر خرد نوشته کریستوفر ام. برنسون است که در انتشارات راز نهان به چاپ رسیده است. این اثر درباره رهبری در عصر کنونی سخن میگوید.
درباره کتاب رهبری برای عصر خرد
همچنان که جهان پیرامونمان آشفتهتر میشود، استنباط ما از رهبری تغییر میکند. تغییرات آشفته و بیرحمانه، اهمیت توجه کردن به نه تنها زمینه، بلکه به شخص خود رهبر را نیز، برجسته ساخته است. خصوصاً اینکه نویسندگان به نام در عرصه رهبری، اکنون به اهمیت توانمندی رهبر در عمل کردن غریزی و شهودی نسبت به نیازهای محیط پیرامونشان اذعان میکنند.
این کتاب، به شیوهای بسیار سلیس و روان، جدیدترین دیدگاهها در زمینه رهبری موفق را گردهم آورده است. تأکید این اثر بر تحقیقاتی است که بر سازمانهای آموزش پیشدانشگاهی تمرکز دارند. تاکید کتابهای تالیف شده در این حیطه باید بر مسائل مربوط به رهبری در تمام سطوح سیستمهای آموزشی باشد و به سبکی نوشته شوند که برای محققان، کارشناسان آموزشی و سیاستگذاران در سرتاسر جهان، قابل دسترس باشند.
خواندن کتاب رهبری برای عصر خرد را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
علاقهمندان به کتابهای حوزه مدیریت و رهبری مخاطبان این کتاباند. بخشی از کتاب رهبری برای عصر خرد.
بخشی از کتاب رهبری برای عصر خرد
این فصل، توضیح میدهد که چطور بازسازی کردن، بهجای فقط مفهومیسازی مجدد درک و استنباط ما از رهبری، ضروری است. مفهومیسازی مجدد، تنها به یک تغییر در تفکر شناختی ما نیاز دارد، در حالی که بازسازی، ارزشها و اعتقادات اصولی ما را به چالش میکشد. اگر بخواهیم فکر را با عمل تطبیق دهیم، باید ارزشها و عقاید را تغییر دهیم که این کار ایجاب میکند که نه تنها درک خود از رهبری را مجدداً مفهومسازی کنیم، بلکه به بازسازی آن نیز بپردازیم بهطورکلی، رهبری و خصوصاً رهبری آموزشی، ناپایدار است. رهبری دچار بحران شده است. روند رو به رشد ادبیات معاصر که بسیاری از مشکلات جدی در پایداری و ثبات رهبری را مطرح میکنند، نشانه واضحی از این بحران است. جهان آشفتهای که هر روز با آن مواجه هستیم، ضعفها در تئوری رهبری ما را آشکار میسازند. تنشها و فشارهای زیادی که به رهبرانمان وارد میشود، به ما میگویند که تئوری رهبری ما،همچنان ناقص و ناکارآمد است. اگر تئوری رهبری ما اشتباه باشد، پس چگونه میتوانیم بهدرستی عملکرد رهبری را هدایت کنیم؟ یک شکاف جدی، بین عملکرد رهبری و تئوری رهبری ما وجود دارد. در نتیجه، رهبران ما تمایل دارند که نه تنها از پس وظایف خود برآیند، بلکه از غرایز خود نیز پیروی کنند و کارها را به طور حسی یا شهودی انجام دهند. با عرض تاسف، به نظر میرسد که از سال ۱۹۸۵، زمانی که وارنبنیس و برتنانوس بهعنوان اولین افراد به این نکته اشاره کردند که ما هنوز واقعاً رهبری را درک نکردهایم، تغییرات اندکی رخ داده است. علاوهبراین، مدیران ما، زمانی که بنیاد عملکرد رهبریشان، یعنی به کارگیری غریزه و شهود، با تئوری رهبری، در تقابل است، با شرایط گیجکنندهای روبرو میشوند. درحالیکه ممکن است طبیعتا جایگاه حقیقی غریزه و شهود را در رهبری موثر قبول کنیم، تئوری رهبری ما بهطور سنتی از تأیید کردن این رابطه، اجتناب میورزد. تئوری رهبری ما، بهطور عمده در قرن گذشته، رهبران را به سمت عملکرد تجویز شده، به جای شیوههای خردگرایانه، هدایت میکرد. ما از رهبرانمان انتظار داشتیم که بر طبق عرف و رسوم بیان شده ظاهری که عمدتاً تلاش میکرد مانع به کارگیری حس غریزی یا شهودی شود، عمل کنند. تئوری رهبری ما قصد داشته است که این دیدگاه را تثبیت کند که رهبری موثر و کارآمد، اساساً در مورد «رفتار است تا عمل» و در نتیجه «مرجع بوروکراسی (دیوانسالاری)، روانشناسی، تکنیکی ـ منطقی بیش از حد مورد تأکید قرار گرفته است» (سرجیووانی ۲۰۰۷) . تئوری رهبری ما، بیشتر بر این موضوع تأکید داشته است که به رهبر گفته شود که باید چه کاری انجام دهد، بهجای اینکه به او کمک شود تا درک کند چگونه، خودش میتواند رهبری کارآمدتر باشد. در نتیجه، رهبری ما بیشتر شبیه یک دستور آشپزی است تا یک راهنما، چرا که مسائل موقعیت و فردیت را نادیده میگیرد.
حجم
۲٫۸ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۲۷۲ صفحه
حجم
۲٫۸ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۲۷۲ صفحه