دانلود و خرید کتاب غوغا المیرا عطایی
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
کتاب غوغا اثر المیرا عطایی

کتاب غوغا

دسته‌بندی:
امتیاز:
۵.۰از ۱ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب غوغا

کتاب الکترونیکی غوغا نوشتهٔ المیرا عطایی در انتشارات ماهواره به چاپ رسیده است. این کتاب رمانی عاشقانه و اجتماعی است که مخاطب را ساعت‌ها با خود همراه می‌کند. 

درباره کتاب غوغا

و هنگامی که به واژه‌ها پیوستی و مرا در ژرفای نامفهوم کلمات تنها گذاشتی و چه آسان اجازه دادی که با نامت غریبه شوم و در سکوت اتاقم نامت را با لکنت و اشک بر زبان رانم... و چه آسان با کلمات پیوند خوردی و چه زود واژهٔ مرگ را برای خود هجا کردی و معنایش را با رضایت در مغز گنجاندی که هم نفسهایت همانهایی که همسایه ظلم شدند در غیبت حضورت مرا شوم نامیدند... که پای من دست تو را کوتاه ساخت که اگر نبود غوغای مرگت زمین را سوگوار نمی‌ساخت و هیچ خانمی بوجود نمی‌آمد و معنای واقعی غوغا شکل می‌گرفت که تو پاکترینی و خداوند زیباپسند...

کتاب غوغا را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

علاقه‌مندان به رمان‌های عاشقانه از این کتاب لذت خواهند برد.

بخشی از کتاب غوغا

آفتاب داغ و سوزان مرداد ماه در شهر غوغایی راه انداخته بود و تاب و توان راه رفتن را از هر عابری میگرفت، برگ درختان هرازگاهی با هرم نسیم تابستانی تکانی به تن بی جان خویش میدادند و او همگام با سایهٔ خمیدهٔ قامتش به دنبال پلاک پنج خانه ها را یک به یک از نظر می‌گذراند. چشم که گرداند دوسه نفری را دید که بی رمق و فرورفته در افکار ریز و درشتشان با شانه هایی افتاده به سمت خانه هایشان قدم برمیداشتند و اوخسته تر از همیشه از کنار دیوار های آجری که پیدا بود سالها از عمرشان گذشته کاغذ آدرسی را در مشتش می‌فشرد و می‌گذشت. گردی سیاه چشمانش که تا آن لحظه گویی چیزی را بر روی زمین آسفالت گر گرفته میکاویدند معطوف کاغذ در دستش شد (خیاطی احمدی). پانزده ساله بود که در یکی از خیاط خانه‌های محل به عنوان نظافتچی مشغول به کار شد. آن روزها روزهای اوج بی‌کاری و بی‌عاری پدرش بود گویی به نوعی جنون بی قیدی برای تبیه خودش مبتلا شده بود واین دخترک بیچاره بود که باید به تنهایی بار سنگین زندگی محقرشان رابه دوش می‌کشید، زندگی محقری که تنها بارش حسرت و غم و غصه بود. باری که شانه‌های نحیف او را خمیده کرده بود... روز اولی که در آن خیاط خانهٔ کوچک و خفه پا نهاد با سیلی از باید و نباید ها رو به رو شد محیط کاری مسمومی که چاشنی تمام حرف هایشان فحش های رکیکی بود که در گوش دختر زنگ میزد و تنها چیزی که از کار در آنجا عایدش شد خاطرهٔ سیاه آخرین روز بود، روزی که با تهمت دزدی بدون آنکه ریالی مزدش را دهند بیرونش کردند! و سوزش سیخ داغی که در خانه کف پایش برای تنبیه نهادند که دیگر دزدی نکند! امضای آن خاطرهٔ کدر شد. پس از آن با کمک یکی از خیرین محل در تولیدی لباس با عنوان بسته بند مشغول به کار شد اما از بخت بدش هرچه او کار کرد مخارج بالا و بالاتر رفت و حالا نیز برای تامین دوماه اجاره خانهٔ عقب افتاده و مخارج درمان بیماری خانم به دنبال شغل دوم نیز بود.

نظرات کاربران

Mahda TT
۱۴۰۱/۰۱/۲۴

کتاب خیلی عالی بود خیلی روان نوشته شده بود از موضوعات تکراری رمان های مرسوم خارج بود پیشنهاد میکنم بخونید

بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۳۴۱٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۳۶۰ صفحه

حجم

۳۴۱٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۳۶۰ صفحه

قیمت:
۱۰,۰۰۰
تومان