بریدههایی از کتاب قصه گویی به روش پیکسار
نویسنده:دین موشوویتز
مترجم:صوفیا نصرالهی
ویراستار:شهرزاد رحیمی
انتشارات:چتر فیروزه
دستهبندی:
امتیاز:
۳.۱از ۹ رأی
۳٫۱
(۹)
از نقطهی امنتان خارج شوید: ناامنی بیشتر مساوی داستان بیشتر
f.r
اگر شما دربارهی موشی بنویسید که سعی دارد در یک فاضلاب آشپز شود، چه بسا داستان زیبا و حتی اصیل و دستاولی خواهید داشت اما لزوماً جالب یا دراماتیک نیست. اما اگر شما دربارهی موشی بنویسید که تلاش دارد در یک رستوران سطح بالا که به خاطر غذاها و نوشیدنیهایش مشهور است آشپزی کند، بلافاصله پرسشهای روایی ایجاد میشوند: چطور وارد رستوران شده است؟ چطور میتواند به شکل عادی آنجا کار کند؟ چه اتفاقی میافتد وقتی کسی او را میبیند؟ چه اتفاقی میافتد وقتی غذاهایش عالی و دلپذیر از کار درمیآیند؟ همهی این پرسشها منجر به داستانی میشود که مسیرهای رسیدن به آن میتواند کشف شود و محصولش را درو کرد. همهی چیزی که لازم دارد این است که کاراکتر را در چالشبرانگیزترین صحنهای قرار دهد که برایش امکانپذیر است.
f.r
بیشتر قصههای خوب حول و حوش تماشای کاراکتری میگردد که خارج از منطقهی امنش در تلاش و تکاپوست
Samane Ashrafi
کاراکترهای ناراحت در وضعیت نامساعد خیلی جذاب هستند، زیرا همهی ما دوست داریم احساس راحتی کنیم. و وقتی حضور بیدردسر و راحتمان از ما گرفته میشود، احتیاج داریم که این شرایط جدید را با کسی که هستیم و چیزی که از دست دادهایم تطبیق بدهیم. این تمایل صحنهها و تعارضهایی برای کاراکترها و داستانتان خلق میکند.
f.r
در یک سطح متفاوت و عمیقتر ایدهی شما باید کاراکترتان را وادار کند که به یک سفر احساساتی برود. شخصیت به اجبار از عناصر اصلیاش فاصله میگیرد و وادار میشود به سختی برای برگشت به منطقهی امنش تلاش کند. درست همان کاری که ما در زندگی انجام میدهیم. این تمایلْ کاراکتر را به حرکات، تصمیمات و احساساتی سوق میدهد که خوراک اصلی روایت داخلی داستانتان است.
f.r
پیکسار به شکل متوالی کشف میکند که قهرمان چه چیزی را بیشتر از همه میخواهد و بعد او را به طور دقیق در موقعیت مخالف آن قرار میدهد.
علیرضا
در واقع برای اینکه یک کاراکتر را ناراحت کنید، باید ضعف یا ترسی بیافرینید که میتوانید آن را مدیریت کنید و از آن بهره ببرید.
Samane Ashrafi
حتی قبل از اینکه چرخدندههای طرح داستان شروع به چرخیدن کنند، باید در زندگی یا جهان قهرمانتان مشکلی وجود داشته باشد.
Samane Ashrafi
همه چیز در فیلمنامهی شما باید به ایدهی مرکزیتان، به تعارض اصلیتان مرتبط باشد
Samane Ashrafi
ایگو با شکست سرآشپز گوستو و مرگش مشکلی ندارد که هر دو نتیجهی نقدی هستند که او نوشته است. برای هاردسکریبل احساسات دانشآموزانی که او با بیعاطفگی طردشان میکند کوچکترین اهمیتی ندارد.
هر دوی آنها در مورد اعتقاداتشان یکدنده و تزلزلناپذیر هستند.
همانطور که ایگو توضیح میدهد او فقط غذا را دوست ندارد، او عاشق غذاست. ایگو باور دارد که این شغل و وظیفهی اوست که غذای عالی را پیدا کند، آن را ارتقاء دهد و در عین حال به مردم دربارهی غذاهای سطح پایینتر هشدار بدهد. این هدف او از زندگی است. بله او بینهایت مغرور و پر از نخوت است که به همین دلیل وقتی گوستو دوباره محبوب میشود، آزردهخاطر و رنجیده و حتی از گوستو بیزار میشود. این رستوران بدی است، چطور دوباره محبوب و شلوغ شده است؟ او باید این اتفاق غلط را درست کند. اما او هدفش این نیست که لینگویینی و رمی را نابود کند
valencia
باید از همهی بینش و ابتکارتان برای خلق موجودی متمایز و خاطرهانگیز استفاده کنید. موجودی که داستانش، ظاهرش و جهانش منحصر به فرد باشد و مهمتر از همه شخصیتهایتان باید به ایدهها، ارزشها و مردم اهمیت دهند و به شکل ایدهآل از یک نقطهنظر ثابت و جزماندیش خارج باشند. وقتی عقاید شخصیتهایتان ریشه در تجربیاتشان به خصوص تجربیات دردناک داشته باشد، به آنها عمق میبخشد و درنتیجه کاری میکند واقعیتر به نظر برسند.
zarre
شخصیتهای فیلم باید نقیصههایی داشته باشند اما در میان همان نقصهایشان شما تقریباً هیچوقت یأس و شکستپذیری را پیدا نخواهید کرد. شخصیتهای فیلمهای پیکسار هیچوقت تسلیم نمیشوند.
علیرضا
هدف قهرمان میتواند در طول قصهتان تغییر کند.
علیرضا
فیلمهای پیکسار به طور معمول ساختار چند لایه دارند که شامل داستان اکشن ماجراجویانهی مرگ یا زندگی، داستان پیوند میان افراد و چالشهای احساسی درونی میشود.
علیرضا
حجم
۱۱۰٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۳۰ صفحه
حجم
۱۱۰٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۳۰ صفحه
قیمت:
۴۲,۰۰۰
تومان