محمدجعفر پوینده
زندگینامه و معرفی کتابهای محمد جعفر پوینده
محمد جعفر پوینده (Mohammad-Ja'far Pouyandeh) نویسنده، مترجم و جامعهشناس ایرانی است که آثار بسیاری در حوزههای ادبیات، فلسفه و روانشناسی کودک ترجمه کرده است. او عضو فعال کانون نویسندگان ایران بود و در فعالیتهای این کانون نقش پررنگ داشت. پوینده در دوران دانشجویی و پس از آن در فعالیتهای سیاسی و اجتماعی شرکت فعال داشت و بهعنوان یک روشنفکر، همواره دغدغهی مسائل اجتماعی و سیاسی کشور را داشت.
بیوگرافی محمدجعفر پوینده
محمدجعفر پوینده در ۱۷ خرداد ۱۳۳۳ در اشکذر یزد در خانوادهای با شرایط اقتصادی نامساعد متولد شد. او از دهسالگی در کنار تحصیل برای کمک بهخانواده مجبور به کارکردن شد و به مشاغلی همچون دستفروشی پرداخت و مدتی هم بهعنوان شاگرد خرازی کار کرد. پوینده از دوران کودکی دلبسته و شیفتهی ادبیات شد و مطالعه را از همان دوران آغاز کرد.
دانشجوی فعال
در سال ۱۳۴۹ دیپلم گرفت و و در همان سال در رشتهی حقوق قضایی در دانشگاه تهران پذیرفته شد .محمدجعفر پوینده در دوران تحصیل در دانشگاه تهران تحت تأثیر اندیشههای روشنفکرانی چون «عبدالحسین علیآبادی»، «سعید حکمت» و «حمید عنایت» قرار گرفت. فضای دانشگاه در آن دوران، فضایی سرشار از جوشش فکری و سیاسی بود. اتاقهای کوهنوردی که بهعنوان پایگاههای فعالیتهای دانشجویی شناخته میشدند، محلی برای گردهمآمدن دانشجویان با گرایشهای مختلف سیاسی و اجتماعی بود. پوینده با وجود عدم وابستگی به حزب یا گروه خاصی، به دلیل گرایشهای چپ و آزاداندیشانهاش به این جریان نزدیک بود. او پس از دریافت مدرک لیسانس، در سال ۱۳۵۳ برای ادامهی تحصیل به دانشگاه سوربن در فرانسه رفت و مدرک فوقلیسانس جامعهشناسی را از این دانشگاه دریافت.
فعالیتهای حرفهای پوینده
پوینده در اوج انقلاب اسلامی به ایران بازگشت و با اعتقاد به نقش فرهنگ و آموزش در تحول جامعه، به فعالیتهای فرهنگی و روشنفکری پرداخت. به عبارت دیگر، پوینده نهتنها بهعنوان یک مترجم و نویسنده، بلکه بهعنوان یک فعال سیاسی و اجتماعی نیز شناخته میشد که به دنبال ایجاد جامعهای عادلانه و آزاد بود. محمدجعفر پوینده از طرفداران جریان چپ در ایران بود، اما به ایدههای سنتی مارکسیسم باور نداشت و هرگز به سازمان یا حزبی سیاسی نپیوست. او مدافع سرسخت دموکراسی، حقوق بشر و آزادی نامحدود اندیشه و بیان بود. او با ترجمهی آثار اندیشمندانی چون لوکاچ، گلدمن و هورکهایمر، تلاش میکرد تا به نقد تفکر چپ سنتی بپردازد و راهکارهایی برای تحقق آرمانهای آزادی و عدالت ارائه دهد. پوینده پس از تحصیلات دانشگاهی میتوانست به اتکای مدرکش شغل پردرآمدی داشته باشد، اما علاقهاش به ادبیات و فلسفه او را به سوی ترجمه و نوشتن کشاند. محمدجعفر پوینده ترجمه را از ۲۵سالگی و با آثار بالزاک شروع کرد و در فاصلهی حدود ده سال، ۲۷ کتاب نسبتاً سنگین و دشوار را از فرانسه به فارسی ترجمه کرد. در اواخر دههی ۱۳۶۰ بود که جامعهی ایران جنگ را پشت سر گذاشته بود و پوینده ترجمهی متون ادبی را رها کرد؛ چراکه ترجمه در حوزهی نظریه و فرهنگ را ضروریتر دید. او زندگی و وقت خود را وقف ترجمهی آثار مختلف فلسفی و ادبی کرد، اما برخی از ترجمههای او هنوز منتشر نشدهاند. زندگی پرفرازونشیب محمدجعفر پوینده، همواره با چالشها و سختیهایی همراه بود. ریزش سقف اتاق اجارهاش که تنها چند ماه پیش از قتل او رخ داد، نمادی از شرایط سخت زندگی و کار او بود. او در یادداشتی در مقدمهی کتاب «تاریخ و آگاهی طبقاتی»، فشارهای اقتصادی زندگیش را چنین بیان کرده است: «ترجمهی کتاب تاریخ و آگاهی طبقاتی را در اوج انواع فشارهای طبقاتی و در بدترین اوضاع مادی و روانی ادامه دادم. شاید هم مجموعه همین فشارها بود که انگیزه و توان به پایانرساندن ترجمهی این کتاب را در وجودم برانگیخت و راستی چه تسلایی بهتر از به فارسی درآوردن یکی از مهمترین کتابهای جهان در شناخت دنیای معاصر و ستمهای طبقاتی آن. تا چه قبول افتد و چه در نظر آید.» محمدجعفر پوینده یکی از امضاکنندگان نامهای مشهور به «ما نویسندهایم» بود؛ نامهای که به هدف تحقق آزادی اندیشه و بیان و فکر و مبارزه با سانسور توسط ۱۳۴ نویسندهی ایرانی نوشته و امضا شده بود.
قتل و مرگ تراژیک محمدجعفر پوینده
زندگی محمدجعفر پوینده، به طرز فجیعی در ۱۸ آذر ۱۳۷۷ به پایان رسید. او که از منزل خارج شده بود، ده روز بعد جسدش در روستای بادامک شهریار پیدا شد. گزارش پزشکی قانونی علت مرگ را خفگی اعلام کرد و قتل او در رده قتل های زنجیرهای دهه هفتاد شمرده میشود. پیکر پوینده در آرامگاه امامزاده طاهر در کرج دفن شد. محمدجعفر پوینده بهعنوان یکی از روشنفکران و نویسندگان برجستهی ایران، نقش مهمی در گسترش فرهنگ و اندیشه در جامعه ایفا کرد. ترجمههای او از آثار کلاسیک ادبیات جهان و آثار متفکران و فیلسوفان تأثیر بسیاری بر جامعهی روشنفکری ایران داشت.
«فریبرز رئیسدانا»، نویسنده و متفکر مارکسیست، در توصیف محمدجعفر پوینده و محمد مختاری (از دیگر روشنفکران کشتهشده) گفته است: «آنها نمایندگان راستین نظریهی آزادی بودند که خفه شدند. این هر دو فرزندان جنبش اجتماعی رادیکال و متعلق به تفکر چپ مستقل و آزاداندیش به شمار میآیند. پوینده کارهای کسانی چون لوکاچ و گلدمن و هورکهایمر را ترجمه میکرد تا بتواند جزماندیشی چپ را بزداید و برای آزادی و عدالت راهجویی کند.»
مروری بر کتابها و آثار محمد جعفر پوینده
ترجمههای محمدجعفر پوینده را به دستهی کلی میتوان تقسیم کرد: رمانهای کلاسیک، آثار متفکران نئومارکسیست و آثاری که مرتبط با روانشناسی کودکان است. در ادامه شرح مختصری از آثار او ارائه شده است.
کتاب پیردختر
رمان «پیر دختر» بهعنوان یکی از قطعات پازل بزرگ «کمدی انسانی» بالزاک، تصویری دقیق و جامعی از جامعهی فرانسه در قرن نوزدهم ارائه میدهد. محمدجعفر پوینده این رمان را از فرانسوی به فارسی برگردانده و توانسته روح و جهانبینی بالزاک را به بهترین شکل ممکن به زبان فارسی منتقل کند.
کتاب تاریخ و آگاهی طبقاتی
کتاب «تاریخ و آگاهی طبقاتی» اثر جرج لوکاچ، نقطهعطفی در تاریخ اندیشهی مارکسیستی است. این کتاب با تحلیل عمیق از آگاهی طبقاتی و نقش آن در تاریخ، به یکی از منابع اصلی مارکسیسم غربی تبدیل شد. لوکاچ در این اثر، با تلفیق فلسفهی هگل و مارکس، به تبیین ماهیت آگاهی طبقاتی و نقش آن در تحولات اجتماعی پرداخته است. با این حال، این کتاب همواره با چالشها و انتقاداتی همراه بوده است. برخی منتقدان، لوکاچ را به ایدئالیسم متهم کرده و معتقدند که او از واقعیتهای مادی غافل شده است. خود لوکاچ نیز در سالهای بعد، برخی از نظرات اولیه خود را تعدیل کرد و به نقد برخی از مفاهیم این کتاب پرداخت.
کتاب اعلامیهی جهانی حقوق بشر و تاریخچه آن
اعلامیهی جهانی حقوق بشر، همچنان پس از گذشت چندین دهه، یکی از مهمترین اسناد بینالمللی است. کتاب «اعلامیهی جهانی حقوق بشر و تاریخچه آن» با بررسی تاریخچه و اهمیت این اعلامیه، به ما یادآوری میکند که مبارزه برای حقوق بشر، یک مبارزهی دائمی است. در دنیای امروز که شاهد نقض گسترده حقوق بشر هستیم، مطالعهی این کتاب میتواند به ما در درک بهتر چالشهای پیش رو و راههای مقابله با آنها کمک کند.
کتاب درآمدی بر جامعهشناسی ادبیات
محمدجعفر پوینده با ترجمهی کتاب «درآمدی بر جامعه شناسی ادبیات»، گنجینهای از اندیشههای بزرگترین نظریهپردازان حوزهی جامعهشناسی ادبیات را در اختیار فارسیزبانان قرار داده است. این کتاب با گردآوری مقالاتی از اندیشمندانی چون لوسین گلدمن، ژاک لنار، جورج لوکاچ و میخاییل باختین، به علاقهمندان جامعهشناسی ادبیات و کمک میکند تا به درک عمیقتری از ارتباط بین ادبیات و جامعه دست یابند. ترجمهی روان و دقیق پوینده، این کتاب را به یکی از منابع مهم برای پژوهشگران و دانشجویان این حوزه بدل کرده است.
کتاب جامعه، فرهنگ، ادبیات
کتاب «جامعه، فرهنگ، ادبیات» مقالاتی در باب ادبیات و فرهنگ در بر دارد. در بخش اول این اثر متفکرانی همچون ژان پیاژه، هربرت مارکوزه و میشل لووی نگاهی به زندگی، آثار و اندیشهی گلدمن داشتند و در بخش دوم گزیدههایی از نوشتههای گلدمن جمعآوری شده است.
کتاب سپیدهدمان فلسفهی تاریخ بورژوایی
کتاب «سپیدهدمان فلسفهی تاریخ بورژوازی» نوشتهی ماکس هورکهایمر، همزمان با انتخاب او بهعنوان ریاست مؤسسهی «تحقیقات اجتماعی فرانکفورت» (۱۹۳۰)، نگاشته شد. اعضای این مؤسسه با نظریهی انتقادی به تحلیل و نقد سرمایهداری و فاشیسم میپرداختند. هورکهایمر در این کتاب به مباحثی از آرای ماکیاولی، هابز، ویکو و هگل پرداخته است.
کتاب مکتب بوداپست
مکتب بوداپست، زادهی تفکرات جورج لوکاچ و میراث فکری مارکسیسم است. این مکتب که در دههی ۱۹۶۰ در مجارستان شکل گرفت، در ابتدا به توسعهی اندیشههای لوکاچ پرداخت، اما خیلی زود به نقد و بازاندیشی جدی آنها روی آورد. اعضای این مکتب که اغلب شاگردان یا همکاران لوکاچ بودند، با نگاهی انتقادی به تجربههای سوسیالیسم واقعی، به دنبال بازتعریف مارکسیسم و ارائهی راهکارهایی برای چالشهای پیش روی جوامع مدرن بودند.
کتاب اگر فرزند دختر دارید...
کتاب «اگر فرزند دختر دارید...» در چهار فصل، به بررسی تأثیر عوامل اجتماعی و فرهنگی بر رشد و شخصیت دختران میپردازد. نویسنده با توجه به دوران نوزادی تا ورود به مهدکودک، به بررسی باورها، رفتارها و نهادهای اجتماعی میپردازد که به تبعیض جنسیتی دامن میزنند. این کتاب با ارائهی مثالهای فراوان و تحلیل دقیق، به والدین و مربیان کمک میکند تا بتوانند محیطی امن و برابر برای رشد دختران فراهم کنند؛ محیطی که تبعیض جنسیتی در آن جایی نداشته باشد.