عادل فردوسیپور
چه کسی فکر میکرد پسر جوانی که حیرت و تحسین مرحوم منوچهر نوذری را در برنامه «از کی بپرسم» برانگیخته بود چند سال چنان با خاطرات فوتبالی یک ملت آمیخته شود که بخشی از حافظه جمعی ما را شکل دهد. نوذری از او پرسیده بود: «بازیکن سرشناس تیم ملی برزیل که بیش از هزار گل به ثمر رسانده است؟» و او جواب داده بود: «ادسون آرانتس دونا سیمنتو ملقب به پله» همین جواب کامل و جامع بود که باعث شد نوذری به او بگوید، اسپانیایی حرف میزنی؟ آن پسر جوان، چند سال بعد با نام عادل فردوسی پور به یکی از مشهورترین و محبوبترین چهرههای دنیال فوتبال ایران تبدیل شد.
عادل فردوسی پور متولد ۱۱ مهر ۱۳۵۳ در کرمان حالا دیگر نامی آشنا برای همه است. نامی که البته حذفش از تلویزیون طی سالهای اخیر باعث شده به شکل دیگری در یادها بماند.
عادل پیش از آن که پایش به تلویزیون و گزارشگری باز شود روزنامهنگار بود. بچه درسخوان عاشق فوتبال که با مخالفت صریح خانواده در برابر علاقهاش روبرو بود، سعی کرد زندگی و علاقه را با هم جلو ببرد. بعد از گرفتن دیپلم با معدل بالا از دبیرستان البرز در کنکور شرکت کرد و در رشته مهندسی صنایع دانشگاه صنعتی شریف پذیرفته شد. او تحصیلاتش را در همین رشته تا کارشناسی ارشد ادامه داد ولی دکترای خود را در حوزه مدیریت رسانه از دانشگاه تهران گرفت. اما فوتبال لحظهای رهایش نمیکرد. پایاننامه کارشناسی ارشدش «پیشبینی نتایج مسابقات فوتبال با استفاده از تحلیلهای رگرسیونی» بود و همزمان با تحصیل با نشریات ورزشی هم همکاری میکرد. نخستین روزنامه، ابرار ورزشی بود. او مطالبی را درباره فوتبال ترجمه میکرد و در این روزنامه به چاپ میرساند. آن سالها دانشجوی سال سوم کارشناسی زبان انگلیسی بود. اما گزارشگری هدفی نبود که در صفحات روزنامه بتواند آن را دنبال کند. برای همین چند بار در آزمون گزارشگری صدا و سیما شرکت کرد تا بالاخره قبول شد. تا پیش از آن مجلات سروش جوان، همشهری جوان و روزنامه جام جم از جمله نشریاتی بودند که عادل فردوسی پور با آنها همکاری میکرد ولی وقتی پایش به تلویزیون باز شد رفتهرفته روزنامهنگاری را کنار گذاشت، هرچند هنوز هم دست به قلم بود و برای نشریاتی مثل مجله ورلد ساکر یادداشت مینوشت.
نخستین گزارش عادل فردوسی پور در تلویزیون در جریان بازی فوتسال جام رمضان در سال ۱۳۷۴ انجام شد. بعدها مسابقات تنیس را هم گزارش میکرد و در برنامه منتخب ورزشی هم گزارشگر بود اما چیزی که باعث شد هم مخاطبان و هم مدیران وقت تلویزیون توجهشان به او جلب شود اطلاعات وسیعی بود که درباره بازیکنها و تیمهای خارجی داشت. برای همین در جام ملتهای آسیا ۱۹۹۶ او به عنوان اطلاعاتدهنده در کنار سایر گزارشگران مشغول کار شد و بالاخره توانست بعد از چند بار گزارش کردن بازی برای چند دقیقه، گزارش یک بازی کامل را بر عهده بگیرد و قصه گزارشگریهای عادل فردوسی پور شروع شد.
چیزی که او را به شهرت رساند گزارشهایش در جام جهانی ۱۹۹۸ و تسلطش به زبان انگیسی بود. وقتی دیگر گزارشگران حتی اسم بازیکنها را اشتباه تلفظ میکردند او کسی بود که نه تنها درست اسمها را به زبان میآورد که بسیاری حاشیههای خبری و حرفهای آنها را هم در اختیار مخاطب میگذاشت.
برنامه نود؛ دومین گام بلند عادل فردوسی پور در تلویزیون
طرح و ساخت برنامه نود دومین گام بلند عادل فردوسی پور در تلویزیون بود. سال ۱۳۷۸ او طرح برنامه نود را به مدیریت گروه ورزش شبکه سه داد و بیست روز بعد برنامه ساخته شد.
نود، فقط یک برنامه بود. گاهی میشد از خلالش به ضعفهای اجتماعی و فسادهای کلی که جامعه را فراگرفته بود پی برد. وقتی آدم ها در برابر رکگویی و پرسشهای فردوسیپور دروغ میگفتند یا سعی میکردند واقعیت را وارونه جلوه دهند ما بخشی از خودمان را در آن برنامه میدیدیم. البته ساخت و اجرای نود برای او همیشه دردسر داشت. بارها از طرف مدیران صدا و سیما بازخواست شد، آدمهای معروف فوتبال بابت برنامه و حرفهایش به او اعتراض کردند یا تهمت زدند و فدراسیونهای وقت فوتبال هم از دستش به فغان بودند، عادل فردوسیپور اما کار خودش را میکرد. هیچ چیز را به صداقت ترجیح نمیداد و بسیاری از استانداردهای معمول برنامه های صداوسیما را بالاتر میبرد. همین چیزها بود که نود را برای مردم برنامهای از جنس دیگر کرد. تماشاگرانش سال به سال زیادتر شدند و رکوردها را جابجا میکرد.
حدود بیست سال عادل فردوسی پور هر دوشنبه با نود میهمان خانههای مردم بود. میگفتند هر قسمت از برنامهاش به طور متوسط ده میلیون بیننده داشته است. نظرسنجیهای پیامکیاش همیشه غوغا بود و سیل نظرها به سویش روان.
اما در کنار نود، او به کارهای دیگری هم میرسید. همزمان در دانشگاه تدریس میکرد، کتاب ترجمه میکرد، و گزارشگر بود. فینال سه جام جهانی ۲۰۰۲، ۲۰۰۶ و ۲۰۱۰ در ذهن ما با صدای او گره خورده است. وقتی برای سال جام جهانی ۲۰۰۶ آلمان به این کشور سفر کرد، دیگر در نقطه اوج گزارشگری بود. او هم سه بازی ایران در آن جام را گزارش کرد و هم ده بازی دیگر.
بابت این تلاش شبانهروزی توانست جوایز گوناگونی را از آن خود کند. از بهترین گزارشگر فوتبال گرفته تا بهترین مجری ورزشی، بهترین چهره تلویزیونی و بهترین تهیهکننده. مصاحبههای عادل فردوسی پور با اغلب بزرگان فوتبال چه در ایران و چه در خارج از ایران، بخشی دیگر از کارنامه کاری اوست که توجه را به خود جلب میکند. از علی دایی، علی پروین، سردار آزمون و... تا کارلوس کیروش و لوییس فیگو، ساموئل اتوئو، ژاوی هرناندز و... همه کسانی بودند که روبروی او بر صندلی نشستند و به پرسشهای بیپروایش پاسخ دادند. میزان ارسال پیامهای متنی بینندگان برنامه ۹۰ برای شرکت در نظرسنجیهای فردوسیپور فقط تا سال ۲۰۱۱، به طور متوسط در هر برنامه حدود دو میلیون نفر اعلام شده است.
کتابهایی که عادل فردوسیپور ترجمه کرد
اما فوتبال تنها چیزی نبود که عادل فردوسی پور در آن موفق بود. بخش دیگری از هویت کاری او با ترجمه گره خورده است. نخستین کتابی که ترجمه کرد فوتبال علیه دشمن بود. اثری نوشته سایمون کوپر با درونمایهای ورزشی-سیاسی که در سال ۸۹ توسط نشر چشمه راهی بازار نشر شد. کتاب با استقبالی بینظیر روبرو شد و بارها و بارها به چاپ رسید. کتاب دیگری که با نام او به عنوان مترجم منتشر شد کتاب جامع فوتبال است که دانشنامه چهارصد صفحهای و تمامرنگی درباره فوتبال است. این کتاب را هم نشر بهشت منتشر کرد.
با این حال او در حوزه ترجمه تنها به فوتبال بسنده نکرد. هنر شفاف اندیشیدن یکی از آثاری است که در حوزه روانشناسی زندگی فردی با ترجمه او به چاپ رسید و در بیست و هشتمین نمایشگاه کتاب رونمایی شد. ازدحام جمعیت در غرفه نشر چشمه و استقبال از این کتاب بار دیگر نشان داد که او نبض مخاطب را به خوبی در دست دارد و میاند که چه کار باید بکند. این کتاب هم بارها و بارها تجدید چاپ شده است. او پس از آن، دو کتاب دیگر از همین نویسنده، رولف دوبلی، ترجمه کرد و گویندگی نسخهی صوتی هردوی آنها را هم برعهده گرفت؛ هنر خوب زندگی کردن و پیگیر اخبار نباشید.
در عین حال عادل فردوسی پور همیشه رابطهای نزدیک با سینما و تئاتر داشته است. حضورش در نمایش «فنز» به کارگردانی محمد رحمانیان و صداپیشگی به عنوان یک گزارشگر فوتبال که نقشش را پرویز پرستویی بازی میکرد نشان داد که او در این زمینه هم استعداد دارد.
شهرت و اعتبار او حالا دیگر محدود به مرزهای ایران نمیشود. وقتی در ۲۸ آذر ۱۳۹۹ صفحه فارسی اینستاگرام کنفدراسیون فوتبال آسیا اعلام کرد که قرار است بازی فینال لیگ قهرمانان آسیا ۲۰۲۰ که بین پرسپولیس و اولسان هیوندای با گزارش او به صورت لایو انجام خواهد شد، اکانت اینستاگرام کنفدراسیون منفجر شد. تا زمان شروع مسابقه بیش از دو میلیون و نهصد هزار نفر این صفحه را فالو کرده بودند و رکورد تعداد بازدیدهای این لایو از مجموع بازدید فینال در پلفترمهای ایرانی بیشتر بود. چهارمیلیون و ششصد هزار نفر، بیننده این لایو بودند. اتفاقی که از آن به عنوان نقطه عطف تاریخ رسانه ایران تعبیر شده است.