علی اصغر حکمت
زندگینامه و معرفی کتابهای علی اصغر حکمت
علی اصغر حکمت (Ali-Asghar Hekmat) از کسانی است که در زمینههای آموزشی و فرهنگی به ایران خدمت کرده است. او ادیب، استاد دانشگاه و وزیر معارف در دورهی رضاشاه پهلوی بود. نخستین رئیس دانشگاه تهران، بنیانگذار کتابخانه ملی ایران و نشریهی فروغ تربیت از جمله افتخاراتی است که در تاریخ خدمتش ثبت شده است.
بیوگرافی علی اصغر حکمت
علی اصغر حکمت در فروردین ۱۲۷۲ در شیراز متولد شد. پدر او احمدعلی حکمتالممالک از مستوفیان شیراز بود و اجدادش از علمای شیراز بودند. مادرش فاطمه نام داشت و ملقب به احتجابالسلطنه بود. فاطمه دختر حاج میرزا حسن فسائی، نویسندهی کتاب فارسنامهی ناصری، بود.
تحصیلات
علیاصغر حکمت، تحصیلات مقدماتی خود را در مدرسهی منصوریه و مدرسهی مسعودیه در شیراز گذراند. او تا ۲۲ سالگی در شیراز تحصیل کرد؛ سپس رهسپار تهران شد. او همزمان در مدرسهی آمریکایی و نزد میرزا طاهر تنکابنی تحصیل میکرد. او نزد میرزا طاهر تنکابنی اصول فقه را آموخت. وقتی در سال ۱۲۹۷ از مدرسهی آمریکایی فارغالتحصیل شد، در وزارت معارف که همان وزارت آموزشوپرورش امروزی محسوب میشود، استخدام شد. او در این زمان به آموزش زبان انگلیسی در مدارس متوسطه و انتشار مقالات پژوهشی پرداخت. در سال ۱۳۰۳ رئیس ادارهی کارگزینی و بازرسی وزارت معارف شد و تا سال ۱۳۰۹ در این وزارت خدمت کرد. پس از مدتی برای مطالعه و تحقیق در امور قضایی رهسپار اروپا شد و در سال ۱۳۱۱ موفق شد در رشتهی ادبیات مدرک لیسانس خود را از دانشگاه سوربن پاریس دریافت کند. او در سال ۱۳۱۲ مسئولیت وزارت معارف را در دولت محمدعلی فروغی برعهده گرفت.
فعالیتها
حکمت بسیار دغدغهی آموزش و نوسازی فضای آموزشوپرورش کشور را داشت. او در ساخت دانشگاه تهران دست داشت و از کسانی بود که این موضوع را مطرح کرد که نبود دانشگاه در پایتخت یک مسئلهی اصلی است. او در یادداشتهای خود از این مسیر طاقتفرسا و مخالفت کسانی میگوید که مانع ساخت دانشگاه میشدند. او این مسیر سخت را پیمود و درنتیجه دانشگاه تهران در سال ۱۳۱۳ با شش دانشکده افتتاح شد. ابتدا چهار دانشکدهی پزشکی، ادبیات، حقوق و علوم برای پردیس دانشگاه در نظر گرفته شده بود؛ اما به پیشنهاد حکمت دو دانشکدهی مهندسی و الهیات نیز به جمع دانشکدهها اضافه شدند. او همچنین هشت دانشسرا را در شهرهای تهران، تبریز، کرمان، مشهد، شیراز، اهواز، ارومیه و خرمآباد و تعداد زیادی مدارس ابتدایی و متوسطهی مدرن را در تهران و مراکز استانها افتتاح کرد. این مجموعه فعالیتهای او نقش بسیار کلیدی در مدرنسازی سیستم آموزشی ایران داشته است.
حکمت در زمینههای دیگر فرهنگی نیز دستی بر آتش داشت و در این مسیر قدم برداشت. کمک به تأسیس فرهنگستان زبان فارسی، راهاندازی نهضت سوادآموزی برای بزرگسالان و موزهی مردمشناسی از جمله فعالیتها و کارهایی بود که او به انجام آنها اقدام کرده است. او همچنین از سال ۱۳۱۷ تا ۱۳۱۹ بهعنوان وزیر کشور منصوب شد.
پس از کنارهگیری رضاشاه در سال ۱۳۲۰، حکمت فعالیتهای سیاسی خود را پایان نداد و همچنان در این عرصه فعال بود. او در سالهای ۱۳۲۲ تا ۱۳۲۷ بهعنوان سفیر ایران در هند خدمت کرد. او بسیار به آثار باستانی و تاریخی علاقه داشت و در زمان سفارت خود در هند به آثار باستانی و تاریخی هند که به تاریخ ایران مربوط میشد بسیار توجه نشان داد و برای حفظ و نگهداری آنها تلاش میکرد.
در کنار فعالیتهای حکومتی و سیاسی میتوان علیاصغر حکمت را از ادیبان و نویسندگان ایران در دوران معاصر بهحساب آورد. او کتابهایی را تألیف و ترجمه کرد. این علاقه حتی به کارهای حکومتی او و ایدههایش نیز راهیافته بود. او برای تشویق و توبیخ کارمندان وزارت امور خارجه این قانون را گذاشته بود که اعضای این وزارتخانه پس از بازگشت از سفر خود به ایران در جلسهای خاطرات خود را بیان کنند. روزهای پنجشنبه جلسات سخنرانی در باشگاه وزارت امور خارجه با نظر حکمت دایر شد.
حکمت سه دختر به نامهای پروین، پریچهر و پریوش داشت. او در شهریور ۱۳۵۹ زمانی که ۸۸ساله بود درگذشت و در مقبرهی خانوادگیشان در باغ طوطی شاه عبدالعظیم به خاک سپرده شد.
ماجرای علیاصغر حکمت و صادق هدایت
در سالهای پیش از چاپ بوف کور، صادق هدایت با مشکلاتی از سوی حکومت وقت مواجه شد. یکی از این ماجراها به انتشار کتاب وغوغ ساهاب در سال ۱۳۱۳ بازمیگردد که هدایت آن را با همکاری مسعود فرزاد منتشر کرد. این اثر طنزآمیز که به طور عمدی ساختار زبان و قواعد ادبی را بههمریخته بود، واکنش منفی مقامات را برانگیخت. علیاصغر حکمت، وزیر معارف وقت، این کتاب را مهملنویسی خواند و شکایتی رسمی علیه هدایت به شهربانی تسلیم کرد.
در آن زمان، سازمان امنیت به شکل امروزی وجود نداشت، اما بخشی از شهربانی به نام تأمینات مسئول رسیدگی به چنین پروندههایی بود. هدایت به این نهاد احضار شد و تحتفشار قرار گرفت. خانواده پرنفوذ او که در دستگاههای لشکری و کشوری موقعیتهایی داشتند، به حمایت از او برخاستند، اما در نهایت وی مجبور شد تعهدی کتبی بدهد که دیگر هیچ اثری را در ایران منتشر نکند. این محدودیت، هدایت را به ترک کشور و سفر به هند سوق داد. در این سفر که با واسطهگری شین پرتو انجام شد، او ضمن فاصلهگرفتن از مشکلات داخلی، نسخهای محدود از بوف کور را برای نخستینبار در هند منتشر کرد.
نگاهی به کتابها و آثار علی اصغر حکمت
علیاصغر حکمت مرد بسیار پرکاری بود. او سمتهای مختلفی را برعهده داشت؛ اما در کنار مشغلههای بسیار زیادش به علاقهی خود یعنی ادبیات نیز بسیار بها میداد. او چند کتاب را از خود به یادگار گذاشته است و حتی کارهایی چون ویراستاری و ترجمه و سرودن شعر را نیز در پروندهی کارهای ادبی خود دارد.
«بیاد هند» از نسخههای قدیمی بهجایمانده از آثار حکمت است که در آن تصاویری از موزههای دهلی گنجانده شده است. نسخهی اسکنشدهی این کتاب را در اختیار پژوهشگران و علاقهمندان گذاشته است.
حکمت در کتاب «دو شاهکار ادبیات جهان: رومئو و ژولیت ویلیام شکسپیر، لیلی و مجنون نظامی گنجوی» به مقایسهی این دو اثر باارزش پرداخته است. علیاصغر حکمت به واسطهی علاقهی خود به ادبیات مطالعات بسیاری در این زمینه داشت. او در مطالعات خود بین این دو اثر شرقی و غربی شباهتهایی را یافت و بر آن شد تا در کتابی به شرح و تفصیل شباهتها و تفاوتهای این دو عشقنامه بپردازد. او شروع به مطالعه کرد و در میان منابع عربی تحقیق خود را آغاز کرد. او یک سال و خردهای برای نگارش این کتاب وقت گذاشت. در این کتاب او ترجمهای از نمایشنامهی رومئو و ژولیت را ارائه کرده و با نگاهی مقایسهای و تطبیقی این دو اثر گرانبها را در جنبههای مختلف بررسی کرده است.
ارادت علی اصغر حکمت به شاعران ایرانی در آثارش بسیار دیده میشود. او در کتاب «نورالدین عبدالرحمن جامی» آثار منثور و منظوم این محقق و شاعر بزرگ ایرانی را بررسی کرده است.
کتاب «سعدینامه» مجموعهمقالاتی است که در سال ۱۳۱۶ به کوشش وزارت معارف و مجلهی تعلیموتربیت و به مناسبت هفتصدمین سال نگارش گلستان سعدی منتشر شدند. یکی از مقالات علیاصغر حکمت در این کتاب نیز موجود است.
کتاب امثال قرآن نوشتهی علیاصغر حکمت، پژوهشی دربارهی ضربالمثلها، حکایات اخلاقی و تمثیلات دینی در قرآن کریم است. این اثر نشان میدهد که چگونه امثال قرآنی با زبانی لطیف و بیانی ادبی، مفاهیم اخلاقی و دینی را به شیوهای تأثیرگذار منتقل میکنند. نویسنده در این کتاب، سه دستهی اصلی از این امثال را بررسی کرده است: حکایات اخلاقی که آموزههای تربیتی دارند، ضروب الامثال که برای توضیح مفاهیم به کار میروند و تمثیلات دینی که در قرآن برای بیان معانی رمزی و عرفانی آمدهاند. حکمت تلاش کرده تا اهمیت بلاغی و ادبی این امثال را در درک بهتر آموزههای قرآنی نشان دهد.
ترجمههای علی اصغر حکمت
علیاصغر حکمت ترجمههای آثار باارزشی را در رزومهی خود دارد. یکی از آنها کتاب «تاریخ جامع ادیان» اثر جان بایرناس است. این کتاب یکی از کاملترین کتابهایی است که در زمینهی تاریخ ادیان، دینشناسی و دینپژوهی وجود دارد و یکی از منابع بسیار مهم در این زمینه محسوب میشود. این کتاب از دریچهی نگاه یک فرد مسیحی روشنفکر نوشته شده است و شامل مروری کلی دربارهی تاریخ ادیان مختلف و بهویژه مبدأ و خاستگاه آنها است. نویسنده در چهار بخش به بررسی ادیان جهان پرداخته است. بخش اول شامل مرور ادیان و جایگاه دین در دورههای پیش از تاریخ و فرهنگهای ابتدایی است. او در این بخش، ویژگیهای ادیان ابتدایی را با ادیان امروزی مقایسه کرده است. بخش دوم به طور اختصاصی به مذاهب و ادیان هند پرداخته و تکتک آنها را معرفی کرده است. بخش سوم مخصوص ادیان خاور دور است؛ ادیانی چون تائو، کنفوسیوس و شینتو. بخش آخر نیز ادیان خاور نزدیک یعنی ایران، عربستان، منطقه عمومی بیتالمقدس و شام و مصر قدیم را در بردارد. ادیانی چون زرتشتی، یهودی، مسیحیت و اسلام در این بخش قرار دارند.
حکمت در کتاب «داستانهای شکسپیر» که توسط نشر جامی منتشر شده، به بازنویسی شانزده نمایشنامه از ویلیام شکسپیر پرداخته است. او این نمایشنامهها را با زبانی ساده و گیرا به شکل داستانی بازنویسی کرده است تا مخاطب بهراحتی با آثار این نویسندهی بزرگ ارتباط برقرار کند. در کتاب دیگری با نام «پنج حکایت» حکمت پنج تا از معروفترین نمایشنامههای شکسپیر را با هنرمندی هرچهتمامتر بازآفرینی کرده است. گویی نویسندهای ایرانی این داستانها را نوشته است. تاجر ونیزی، مکبث، رومئو و ژولیت، اتللو و هملت پنج نمایشنامهای هستند که او آنها را با نثر اصیل و خاص زمان خود بازآفرینی کرده است.
از دیگر ترجمههای باارزش علیاصغر حکمت، ترجمهی کتاب رستاخیز اثر لئو تولستوی است. رستاخیز داستان مواجههی انسان با گذشتهی تلخ و تاریک و اشتباهات خود است. شاهزاده دمیتری نکلیودف طی اتفاقی برای جبران اشتباهات خود دست به تلاش میزند. او به دنبال رستگاری است؛ اما آیا انسان میتواند رستگاری حقیقی را از طریق نجات شخصی دیگر پیدا کند؟ نشر نگاه این کتاب را با ترجمهی حکمت منتشر کرده است.