دانلود کتاب‌های آرتور کانن دویل

آرتورکانن دویل

عکس آرتورکانن دویل

درباره زندگی و کتاب های آرتور کانن دویل

برخی از شخصیت‌های جاودانه در تاریخ ادبیات انگلیسی نه تنها امتحان خود را در دوران خلقشان پس داده‌اند، بلکه در طول قرن‌ها حتی درخشان‌تر و محبوب‌تر نیز شده‌اند. در فهرست چنین شخصیت‌های باشکوهی بدون تردید نام کارآگاه شرلوک هلمز که توسط سر آرتور ایگناتیوس کانن دویل خلق شده است، در جایگاه‌های نخست قرار می‌گیرد. آرتور کانن دویل نویسنده‌ی مشهور اسکاتلندی است که ۶۰ داستان معمایی با حضور کارآگاه بسیار محبوب تمام دوران‌ها، یعنی شرلوک هلمز و دستیار وفادارش، واتسون نوشت. کانن دویل از نظر حرفه‌ای یک پزشک بود که بعدها به یک نویسنده‌ی مشهور و موفق تبدیل شد.

بیوگرافی آرتور کانن دویل

آرتور کانن دویل در تاریخ ۲۲ می ۱۸۵۹، در یک خانواده‌ی مرفه و سختگیر ایرلندی-کاتولیک در ادینبورگ اسکاتلند چشم به جهان گشود. اگرچه خانواده‌ی دویل در دنیای هنر از احترام زیادی برخوردار بودند، اما پدرش چارلز که یک الکلی مادام‌العمر بود، دستاوردهای زیادی برای صحبت درباره‌ی آن‌ها نداشت. مادر دویل، مری، زنی سرزنده و تحصیل‌کرده بود که عاشق کتاب خواندن بود. او همچنین از گفتن داستان‌های عجیب‌و‌غریب برای پسر جوانش بسیار لذت می‌برد. شور و شوق زیاد و نمایش بازی کردن او در حین تعریف کردن این داستان‌های عجیب، تخیل آرتور را برانگیخته کرد. خود دویل بعدها در زندگی‌نامه‌اش نوشته است: «در دوران کودکی‌ام، تا آن‌جایی که می‌توانم چیزی را به خاطر آورم، داستان‌های زنده‌ای که مادرم برای من تعریف می‌کرد چنان واضح ظاهر می‌شوند که حقایق واقعی زندگی من را پنهان می‌کنند.»

در ۹ سالگی، دویل طی یک خداحافظی غم‌انگیز با پدر و مادرش، به انگلستان فرستاده شد، جایی که از سال ۱۸۶۸ تا ۱۸۷۰ در یک مدرسه‌ی مقدماتی یسوعیان به تحصیل پرداخت. دویل سپس در کالج استونی هرست تحصیل کرد. پنج سال بعدی بر اثر تجربه‌ای که دویل در مدرسه‌ی شبانه‌روزی به دست‌ آورد بسیار وحشیانه و دردناک محسوب می‌شد، زیرا بسیاری از همکلاسی‌هایش او را مورد آزار و اذیت قرار می‌دادند و خود مدرسه نیز تنبیه‌های بدنی بی‌رحمانه‌ای را علیه دانش‌آموزان خود اعمال می‌کرد. با گذشت زمان، دویل استعداد و آرامش خود در داستان‌سرایی یافت و مخاطبان مشتاقی را از میان دانش‌آموزان جوان‌تر مدرسه نیز پرورش داد.

هنگامی که دویل در سال ۱۸۷۶ از کالج استونی هرست فارغ‌التحصیل شد، والدینش انتظار داشتند که او راه خانواده‌اش را دنبال کند و هنر را به عنوان پیشه‌ی زندگی خود برگزیند، بنابراین زمانی که دویل تصمیم گرفت به جای برطرف کردن انتظار والدین خود، در دانشگاه ادینبورگ رشته‌ی پزشکی را دنبال کند، والدین او شگفت‌زده شدند. در مدرسه‌ی پزشکی، آرتور کانن دویل با مربی خود، پروفسور دکتر جوزف بل آشنا شد و بعدها قدرت مشاهدات و تدریس او، دویل را برای خلق شخصیت کارآگاه تخیلی مشهور خود، شرلوک هلمز، الهام بخشید. در دانشگاه ادینبورگ، دویل همچنین این شانس را پیدا کرد که با همکلاسی‌ها و نویسندگان دیگری از جمله جیمز بری و رابرت لوئیس استیونسون ملاقات کند. زمانی که دویل دانشجوی پزشکی بود، با داستان کوتاهی به نام راز دره ساساسا، اولین فعالیت‌های خود را در حوزه‌ی نوشتن و ادبیات تجربه کرد. پس از آن داستان دوم او یعنی داستان آمریکایی در نشریه‌ی انجمن لندن منتشر شد.

در طول سال سوم دانشکده پزشکی دویل، او در یک کشتی شکار نهنگ که به سمت دایره‌ی قطب شمال حرکت می‌کرد، به عنوان جراح کشتی مشغول به کار شد. این سفر حس ماجراجویی دویل را بیدار کرد، احساسی که دویل آن را در داستانی به نام کاپیتان ستاره‌ی قطبی نیز گنجاند.

در سال ۱۸۸۰، دویل بار دیگر به دانشکده‌ی پزشکی بازگشت. او در دانشگاه ادینبورگ به طور فزاینده‌ای بر روح‌گرایی یا «دین ذهنی» سرمایه‌گذاری کرد، یک سیستم اعتقادی که بعدها سعی کرد از طریق مجموعه‌ای از آثار مکتوب خود نیز آن را گسترش دهد. دویل تا زمانی که در سال ۱۸۸۱ مدرک لیسانس پزشکی خود را دریافت کرد، مذهب کاتولیک رومی خود را تقبیح کرده بود.

اولین شغل پردرآمد آرتور کانن دویل به عنوان یک پزشک در موقعیت یک افسر پزشکی در کشتی بخار مایوبا بود که از لیورپول به آفریقا سفر می‌کرد. دویل پس از حضور در کشتی مایوبا، مدتی در پلیموث انگلستان اقامت گزید. زمانی که دویل تقریبا از تمام سرمایه‌اش استفاده کرده بود، به پورتسموث نقل مکان کرد. او چند سال بعد را در تلاش بود تا با متعادل کردن حرفه‌ی پزشکی در حال رشد خود، به عنوان یک نویسنده نیز شناخته شود. دویل چندی بعد پزشکی را به طور کامل کنار گذاشت تا تمام توجه و وقت خود را صرف نوشتن و ایمان خود کند.

در سال ۱۸۸۵، دویل در حالی که هنوز در تلاش برای تثبیت شدن به عنوان یک نویسنده بود، با همسر اول خود، لوئیزا هاوکینز آشنا شد و با او ازدواج کرد و این زوج صاحب یک دختر و یک پسر شدند. در سال ۱۸۹۳ لوئیزا به سل مبتلا شد و سرانجام در سال ۱۹۰۶ بر اثر همین بیماری درگذشت. سال بعد، دویل با زنی به نام ژان لکی ازدواج کرد و از او نیز صاحب دو پسر و یک دختر شد.

در سال ۱۸۸۶، آرتور کانن دویل که به تازگی ازدواج کرده بود و هنوز در تلاش برای تبدیل شدن به یک نویسنده بود، شروع به نوشتن رمان اسرارآمیز کلاف در هم کرد. دو سال بعد، این رمان به اتود در قرمز لاکی تغییر نام داد و در سالانه‌ی کریسمس بیتون منتشر شد. اتود در قرمز لاکی، که برای نخستین بار شخصیت‌های بسیار محبوب کارآگاه شرلوک هلمز و دستیارش واتسون در آن معرفی شدند، سرانجام شناخت و تثبیتی را که دویل به عنوان یک نویسنده در آرزوی آن بود، برای او به ارمغان آورد. اتود در قرمز لاکی نخستین داستان از ۶۰ داستانی بود که دویل در طول دوران نویسندگی خود درباره‌ی شرلوک هلمز نوشت. همچنین، در سال ۱۸۸۷، دویل دو نامه را در رابطه با گرایش خود به معنویت، به یک مجله‌ی هفتگی به نام نور ارسال کرد.

دویل از سال ۱۸۸۷ تا ۱۹۱۶ به مشارکت فعالانه در جنبش معنویت‌گرایی ادامه داد و در این مدت سه کتاب نوشت که کارشناسان آن‌ها را عمدتا زندگی‌نامه‌ای می‌دانند. این کتاب‌ها عبارت‌اند از فراتر از شهر (۱۸۹۳)، نامه‌های استارک مونرو (۱۸۹۵) و یک دوئت با آواز گاه‌گاه (۱۸۹۹). پس از دستیابی به موفقیت به عنوان یک نویسنده، دویل تصمیم گرفت از حوزه‌ی پزشکی بازنشسته شود. در طول این دوره، او علاوه بر این کتاب‌ها، تعداد محدودی رمان تاریخی از جمله رمانی درباره‌ی دوران ناپلئونی به نام سایه‌ی بزرگ در سال ۱۸۹۲ و معروف‌ترین رمان تاریخی خود، رادنی استون را در سال ۱۸۹۶ نوشت.

این نویسنده‌ی پرکار همچنین چهار کتاب از محبوب‌ترین کتاب‌های شرلوک هلمز خود را در طول دهه ۱۸۹۰ و اوایل دهه ۱۹۰۰ نوشت: نشانه‌ی چهار (۱۸۹۰)، ماجراهای شرلوک هلمز (۱۸۹۲)، خاطرات شرلوک هلمز (۱۸۹۴) و سگ شکاری باسکرویل‌ها (۱۹۰۱). در سال ۱۸۹۳، آرتور کانن دویل برای آن که بتواند بیشتر بر نوشتن در باب معنویت تمرکز کند، سعی کرد شخصیت شرلوک هلمز خود را از بین ببرد، با این حال، در سال ۱۹۰۱، دویل دوباره شرلوک هولمز را در رمان سگ شکاری باسکرویل‌ها گنجاند و بعدها او را در رمان ماجراجویی در خانه‌ی خالی به زندگی بازگرداند تا این شخصیت سودآور بتواند ثروتی را برای دویل به ارمغان آورد تا هزینه‌ی کار تبلیغاتی دویل تامین شود. دویل همچنین تلاش کرد تا ایمان خود را از طریق مجموعه‌ای از آثار مکتوب، متشکل از انقلاب جدید (۱۹۱۸)، پیام حیاتی (۱۹۱۹)، سرگردانی یک روحانی (۱۹۲۱) و تاریخ معنویت‌گرایی (۱۹۲۶) گسترش دهد.

در سال ۱۹۲۸، دوازده داستان پایانی آرتور کانن دویل درباره شرلوک هلمز در مجموعه‌ای با عنوان کتاب پرونده شرلوک هلمز منتشر شد.

دویل که در اواخر عمر خود به آنژین صدری مبتلا شده بود، سرسختانه هشدارهای پزشک خود را نادیده گرفت و در پاییز ۱۹۲۹، یک تور معنوی را در هلند آغاز کرد. او با درد قفسه سینه‌ی شدیدی به خانه بازگشت و این درد به قدری شدید بود که پس از این تجربه، دویل تقریبا به طور کامل در خانه خود در کرابورو انگلستان بستری شد.

آرتور کانن دویل که برای آخرین بار در ۷ ژوئیه ۱۹۳۰ از خواب برخاست، سرانجام در حالی که با یک دست قلب خود را گرفته بود و گلی را در دست دیگر خود داشت، در باغ شخصی خود چشم از جهان فروبست.