دانلود و خرید کتاب صوتی پسری که گل میکاشت
معرفی کتاب صوتی پسری که گل میکاشت
کتاب صوتی پسری که گل میکاشت، داستان خانوادهی عجیب و غریب خانوادهی بواگن است که تک و تنها در کوه تنهایی زندگی میکردند و همه قبول داشتند که آنها کمی عجیب و غریب هستند. جن ویتویچ داستان پسری که گل میکاشت را نوشته است و مترجم آن کوثر خدامی است. نسخه صوتی این داستان را انتشارات آوا رسا منتشر کرده است.
دربارهی کتاب صوتی پسری که گل میکاشت
جن ویتویچ در کتاب پسری که گل میکاشت، داستان خانوادهی بواگن را نوشته اشت که در کوه تنهایی زندگی میکردند. کوه تنهایی جای عجیبی بود. باید از جاده که از وسط درختهای بلند رد شده بود، عبور میکردی و از روی نهر خرس سیاه به سمت کوه تنهایی میرفتی. جایی در اعماق جنگل. خانهی رینک بواگن و خانوادهاش. در حقیقت خانوادهی بواگنها تنهای آدمهایی بودند که آنجا زندگی میکردند. تک و تنها. اصلا شاید هم به خاطر همین بود که آنها کمی عجیب و غریبتر از بقیه بودند. ممکن بود دلیل دیگرش این باشد که چون مدتها بود تنها در خانهای در کوه زندگی میکردند، عجیب و غریب شدهاند. بهرحال همهی اهالی شهر روی یک چیز توافق کرده بودند و آن این بود که این خانواده، استعدادهای مرموز و عجیبی دارند.
کتاب صوتی پسری که گل میکاشت را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
کتاب صوتی پسری که گل میکاشت برای کودکانی که به مدرسه میروند جذاب و شنیدنی است. اگر دوست دارید دربارهی مفاهیمی مثل پذیرش و احترام به دیگران با کودکتان صحبت کنید، این داستان برای شما مناسب است.
جملاتی از کتاب صوتی پسری که گل میکاشت
پای راستش حدودا دو و نیم سانتیمتر کوتاهتر از پای چپش بود. به خاطر همین موضوع هیچکسی خیلی با او صمیمی نمیشد و دلش نمیخواست با او بازی کند. رینک با خودش فکر کرد: «من میتونم کمکش کنم. اون پسر خوبیه و باید بتونه مثل بقیه راه بره!»
بچههای کلاس در مورد رینک حرفهای مختلفی میزدند. چون او در حال انجام کارهایی بود که نمیخواست کسی بفهمد. مثلا فاستر شرینک گفت: «عمو جونش یک مار زنگی خونگی داره که اسمش را گذاشته لوسی و شبها پایین تختش میخوابد.»
شیرلین اسمیس خندید و گفت: «مادر از یک کیف بولینگ به عنوان کیف زنونه استفاده میکنه.»
گرترود پراک گفت: «تازه مادربزرگش هم پیش گرگها بزرگ شده!»
زمان
۱۳ دقیقه
حجم
۱۸٫۷ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
زمان
۱۳ دقیقه
حجم
۱۸٫۷ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد