دانلود و خرید کتاب صوتی ماه مهربان
معرفی کتاب صوتی ماه مهربان
کتاب ماه مهربان، داستانی لطیف و زیبا از ماه دلتنگ است که دوست دارد با آدمها حرف بزند و مثل قدیمها با آنها وقت بگذارند. مرجان فولادوند نویسندهی این کتاب و اکبر نیکانپور، تصویرگر آن است. کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان این کتاب را منتشر کرده است.
دربارهی کتاب ماه مهربان
قبلتر از اینها، ماه همهی آدمها را میشناخت. آخر آنها هم وقت داشتند که با او بازی کنند. یا برایش چیزی بفرستند. مثلا دختر کوچولویی بود که روی بادبادکهایش خورشید نقاشی میکرد و آنها را میفرستاد برای ماه. یا پسربچهای که گم شده بود و دنبال ماه راه افتاده بود، تا برود و خانهشان را پیدا کند. قبلترها ماه مهربان کلی خاطره داشت که از آدمها تعریف کند. اما حالا اوضاع خیلی فرق کرده بود. بزرگترها همیشه گرفتار و مشغول بودند و کوچکترها هم مشق مینوشتند، یا تلویزیون تماشا میکردند... ولی آن شب فرق داشت. یک پسر کوچولو با صورت سفید و لپهایی گل انداخته به ماه نگاه میکرد...
کتاب ماه مهربان را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
ماه مهربان برای کودکانی که سالهای اول مدرسه را میگذارنند، جذاب و مناسب است.
دربارهی مرجان فولادوند
مرجان فولادوند، نویسندهی کودکان و نوجوانان، اسطورهشناس و شاهنامهشناس در جهرم فارس متولد شد. او دوره کارشناسی و کارشناسی ارشد ادبیات فارسی را در دانشگاه علامهی طباطبایی گذراند. و دکترای ادبیات را از دانشگاه الزهرا گرفت. مرجان فولادوند فعالیتهای بسیاری داشته است و کتابهای زیادی برای کودکان و نوجوانان نوشته. کتاب آرش؛ حکایت تیر انداختن مرد قصه گو، انتخاب شده در لیست افتخار ۱۰۰ کتاب برتر سال ۲۰۱۵-۱۰۱۶ از سوی دفتر بین المللی کتاب برای نسل جوان IBBY/، کتاب برتر سال ۹۰- ۹۱ از سوی ناشران، برگزیده پلاک طلای جایزه ادبی آذر یزدی و برگزیده جشنواره کتابهای تصویری (از ۱۳۵۷ تا ۱۳۹۰) از سوی دانشگاه شیراز است.
او همچنین داوری جایزه کتاب رشد، جایزه کتاب و کتاب کودک کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، جایزه کتاب پروین، عضویت در کیمتهی جوایز شورای کتاب کودک و عضویت در شورای انتخاب نامزد جایزه هانس کریستین اندرسن (انجمن نویسندگان کودک و نوجوان) را در کارنامهی خود دارد.
جملاتی از کتاب ماه مهربان
یک شب از شبهای پاییز، وقتی ماه بیحوصله و خوابآلود توی آسمان دنبال یک تکه ابر پنبهای نرم برای خوابیدن میگشت، چشمش به یک ساختمان خیلی بلند افتاد. توی طبقه دهم یک پنجره باز بود و پسربچهای با صورت گرد و لپهای صورتی، از آنها که مردم میگویند مثل ماه میماند، از پشت پردهای که پر از رنگهای درهم و برهم بود، داشت سرک میکشید
ماه خودش را زد به ندیدن، اما زیر چشمی مواظب پسرک بود که حال رفته بود پشت پرده و فقط نوک موهای سیخسیخش پیدا بود.
زمان
۱۱ دقیقه
حجم
۲۶٫۹ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
زمان
۱۱ دقیقه
حجم
۲۶٫۹ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
نظرات کاربران
عالی بود عاشقش شدم❤💋👄
خیلی عالی بود💜
داستان قشنگیه ولی اگه گوینده اش احساسی تر داستان رو تعریف میکرد خیلی بهتر میشد🙏
انتخاب بسیار بد موزیک و افکت صدای گوینده و عجله عجله خوندن، کل داستان و تحت شعاع قرار داده بود. بچه ها بیشتر تپش قلب میگیرند تا آرامش.
وقتی می خواندمش خیلی لذت میبردم و برای من که ۱۲ سالمه مفید بود
بسیار رمانتیک بود💖ماه بسیار صبور بود 💖
عالی بود
عالیه
زیاد جالب نبود یعنی بد نبود
صدا کودکانه تر شود