
دانلود و خرید کتاب صوتی هتی هارمونی کارآگاه نگرانی
معرفی کتاب صوتی هتی هارمونی کارآگاه نگرانی
کتاب صوتی «هتی هارمونی کارآگاه نگرانی» نوشتهٔ الیزابت اولسن و رابی آرنت با ترجمهٔ زهرا خدامروتی و گویندگی معصومه عزیزمحمدی توسط نشر مهرسا منتشر شده است. این کتاب در دستهٔ داستانهای کودک و نوجوان قرار میگیرد و با زبانی ساده و داستانی جذاب، به موضوع اضطراب و نگرانی کودکان در موقعیتهای جدید، بهویژه روز اول مدرسه، میپردازد. «هتی هارمونی» شخصیت اصلی داستان است که با راهکارهای خلاقانه و ابزارهای مختلف، به دوستانش کمک میکند تا بر نگرانیهایشان غلبه کنند. نسخهی صوتی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب هتی هارمونی کارآگاه نگرانی
این کتاب داستانی کودکانه است که با محوریت شخصیت «هتی هارمونی»، به دغدغههای رایج کودکان دربارهٔ شروع مدرسه و مواجهه با موقعیتهای جدید میپردازد. نویسندگان، الیزابت اولسن و رابی آرنت، با خلق فضایی شاد و آموزنده، تلاش کردهاند تا مفاهیم مهمی مانند شناخت احساسات، مدیریت اضطراب و اهمیت دوستی را به مخاطبان خردسال منتقل کنند. ساختار کتاب بهگونهای است که هر بخش به یکی از نگرانیهای رایج کودکان میپردازد و راهحلی عملی و ملموس برای آن ارائه میدهد. روایت داستان با حضور حیوانات مختلف و ابزارهای سادهای مانند توپ ضداسترس، آینه و تمرینهای تنفسی، به کودک کمک میکند تا با ترسها و نگرانیهایش روبهرو شود و آنها را مدیریت کند. قالب کتاب، داستان مصور و روایی است و با تصویرگریهای رنگارنگ و شخصیتهای دوستداشتنی، فضای دلنشینی برای کودکان فراهم آورده است. «هتی هارمونی کارآگاه نگرانی» نهتنها برای کودکان، بلکه برای والدین و مربیان نیز میتواند راهنمایی برای گفتوگو دربارهٔ احساسات و اضطرابهای کودکان باشد.
خلاصه کتاب هتی هارمونی کارآگاه نگرانی
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند! داستان با آغاز اولین روز مدرسه در دبستان جنگل شروع میشود؛ جایی که برخی از بچهها هیجانزدهاند و برخی دیگر دلشوره دارند. «هتی هارمونی»، کارآگاه نگرانی، آماده است تا به دوستانش کمک کند. اولین پروندهٔ او، خارپشت فلفلی است که از تنها ماندن و پیدا نکردن دوست جدید نگران است. هتی با استفاده از تورهای خیالی، به او کمک میکند تا نگرانیهایش را به شکل پروانههایی تصور کند و با بازی و تمرکز بر لحظهٔ حال، آنها را از ذهنش دور کند. در ادامه، سیمور دندونی با نگرانی از پاسخدادن به سؤال معلم و صحبتکردن جلوی کلاس به سراغ هتی میآید. هتی با دادن یک توپ ضداسترس به او، راهی برای آرامکردن بدن و ذهنش پیدا میکند. سیمور با فشاردادن توپ، احساس آرامش بیشتری میکند و اعتمادبهنفسش بالا میرود. خود هتی نیز با ترس از سرسرهبازی روبهرو میشود. او با نگاهکردن به آینه و پذیرش ترسش، یاد میگیرد که شجاعت یعنی روبهروشدن با نگرانیها. در پایان روز، دانکن نمکی با دیدن اتوبوسهای زیاد مدرسه دچار اضطراب میشود. هتی این بار با آموزش تنفس عمیق، به او کمک میکند تا آرام شود و راهش را پیدا کند. داستان با این پیام به پایان میرسد که ذهن ما از نگرانیها قویتر است و با شناخت و مدیریت احساسات، میتوانیم بر آنها غلبه کنیم.
چرا باید کتاب هتی هارمونی کارآگاه نگرانی را بشنویم؟
این کتاب با روایت داستانی ساده و ملموس، به کودکان کمک میکند تا احساسات خود را بهتر بشناسند و با اضطرابها و نگرانیهای روزمرهشان کنار بیایند. ابزارهایی که در داستان معرفی شدهاند، مانند تمرین تنفس، بازی با توپ ضداسترس و تمرکز بر لحظهٔ حال، راهکارهایی عملی برای مدیریت استرس هستند که کودکان میتوانند بهراحتی آنها را در زندگی روزمره بهکار بگیرند. همچنین، والدین و مربیان با شنیدن این کتاب میتوانند روشهای مؤثری برای گفتوگو با کودکان دربارهٔ احساسات و نگرانیهایشان بیاموزند و فضای امنتری برای بیان احساسات ایجاد کنند.
شنیدن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای کودکان پیشدبستانی و دبستانی که با اضطراب و نگرانیهای روز اول مدرسه یا موقعیتهای جدید روبهرو هستند، مناسب است. همچنین والدین، مربیان و مشاورانی که به دنبال راههایی برای کمک به کودکان در مدیریت احساسات و اضطرابهایشان هستند، میتوانند از این کتاب بهره ببرند.
بخشی از کتاب هتی هارمونی کارآگاه نگرانی
«سلام هتی. من خارپشت فلفلی هسنم. برای روز اول مدرسه خیلیخیلی دلشوره دارم. انگار یکعالمه پروانهی دستپاچه توی شکمم بالبال میزنند. اگر زنگ تفریح هیچکسی با من بازی نکند چی؟ اگر هیچ دوست جدیدی پیدا نکنم چی؟» هتی گفت: «نگران نباش، بیا کنار میلهی پرچمی که روبهروی مدرسه است. من هم خیلی زود میآیم و میبینمت.» به نظر میرسید این مورد هم شبیه پروندههای ترس و دلشورهی قبلی باشد. همینکه هتی خارپشت فلفلی را دید، فوری دوتا تور بزرگ از بین وسایلش بیرون کشید. او یکی از تورها را به خارپشت داد و یکی را برای خودش نگه داشت. خارپشت فلفلی گیج شده بود. «پروانهها که بیرون نیستند. آنها توی شکمم هستند.» پروانهها با پرندهها و زنبورها بالا و پایین پریدند و جستوخیز کردند. روی گلها نشستند و حتی از درختها بالا رفتند. خارپشت فلفلی و هتی داشتند با پروانهها بازی میکردند...
زمان
۱۴ دقیقه
حجم
۳۳٫۸ مگابایت
قابلیت انتقال
دارد
زمان
۱۴ دقیقه
حجم
۳۳٫۸ مگابایت
قابلیت انتقال
دارد