دانلود کتاب صوتی جنگجوی رویا با صدای سیما خوش چشم + نمونه رایگان
تصویر جلد کتاب صوتی جنگجوی رویا

دانلود و خرید کتاب صوتی جنگجوی رویا

نویسنده:ویدا اروجی
انتشارات:نشر سماوا
امتیاز:
۳.۰از ۲ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب صوتی جنگجوی رویا

کتاب صوتی جنگجوی رویا نوشتهٔ ویدا اروجی است. سیما خوش چشم گویندگی این داستان نوجوان صوتی را انجام داده و نشر سماوا آن را منتشر کرده است.

درباره کتاب صوتی جنگجوی رویا

ویدا اروجی در کتاب صوتی جنگجوی رویا داستانی برای نوجوانان روایت کرده است. شخصیت اصلی این داستان دختری به نام «وریا» است؛ دختری که تصمیم دارد تبدیل به مشهورترین نویسندهٔ جهان شود. او رؤیای داشتن یک کتاب‌فروشی برای کودکان را نیز در سر می‌پروراند؛ یک کتاب‌فروشی‌ که کودکان در آنجا جمع شوند و درباره‌ٔ داستان‌هایی که خوانده‌اند، صحبت کنند. وریا در تلاش است تا به معنای زندگی پی ببرد. او خوشحال است که کسی نمی‌تواند خیال‌ها و رؤیاهای او را بشنود. مادرش همیشه از می‌خواهد که در آینده شغل خوب و درآمد عالی داشته باشد و به او تذکر می‌دهد که با خیال و رؤیا نمی‌تواند برای خود لوازم زندگی بخرد، اما وریا مدام خواب می‌بیند و درگیر مشکلات و فشار عصبی مدرسه است. او تنفقط در پی خوشحالی است، اما هیچ درک روشنی از معنای آن ندارد. آیا او می‌تواند از این آشفتگی رها شود؟ این کتاب صوتی را بشنوید تا بدانید. 

شنیدن کتاب صوتی جنگجوی رویا را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب صوتی را به نوجوانانی که به خواندن داستان‌های فانتزی و تخیلی علاقه دارند، پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب صوتی جنگجوی رویا

«سلام خیلی خوش اومدین. خیلی خوشحالم که امروز شما رو اینجا می‌بینم. به‌خاطر همراهی و تشویق‌ها و محبت‌های همه‌تون سپاسگزارم. ربان را با قیچی بریدم. خوشحال بودم. خیلی خوشحال. بابا دست روی شانه‌ام گذاشت و گفت ممنونم وریا. اگر تو نبودی این رویا هرگز برآورده نمی‌شد. بچه‌ها و تمام کسانی که آمده بودند برای افتتاح کتاب‌فروشی با خوشحالی وارد شدند. بابا پشت میز ایستاده بود و با ذوق و شوق به سوالات دیگران جواب می‌داد دور تا دورم را نگاه کردم. توی رویای بابا ایستاده بودم و اولین کتاب خودم آن‌جا روی میز به شکل قشنگی چیده شده بود. مامان با نگرانی لبخند کمرنگی زد و به همراه خانم کیک‌فنجانی به سمت کتاب‌ها رفت. می‌دانستم هنوز می‌ترسد و هنوز فکر می‌کند من به زودی شکست می‌خوردم و مجبورم یک حسابدار معمولی شوم. خانم کیک‌فنجانی به دکمه‌ی صورتی رنگ روی مانتویش اشاره کرد و لبخند زد. می‌دانستم چند بار با مامان تلفنی حرف زده بود تا راضی‌اش کند با من آشتی کند. کتاب‌فروشی را جوری درست کرده بودی که بچه‌ها بتوانند بنشینند یا دراز بکشند و کتاب بخوانند. با هم در مورد کتاب‌ها حرف بزنند. اما این کتاب‌فروشی راز دیگری هم داشت. از فکر آن راز دلم پرپر زد.»

زمان

۵ ساعت و ۳۳ دقیقه

حجم

۷۶۳٫۷ مگابایت

قابلیت انتقال

دارد

زمان

۵ ساعت و ۳۳ دقیقه

حجم

۷۶۳٫۷ مگابایت

قابلیت انتقال

دارد

قیمت:
۵۰,۰۰۰
۳۵,۰۰۰
۳۰%
تومان