دانلود و خرید کتاب صوتی مغز خنیاگر

کتاب صوتی مغز خنیاگر نوشته و حاصل گویندگی مهدی خواجوی است و رادیو گوشه آن را منتشر کرده است؛ کتابی درمورد هنر مهارکردن مغز و رهایی از آشفتگی‌ها. این کتاب خلق مهار احساسات نامطلوب و تنش‌ها را آموزش داده است.

درباره کتاب صوتی مغز خنیاگر

کتاب صوتی مغز خنیاگر را حاصل مطالعه‌ٔ مدارهای مختلف مغزی در طی این سالیان بدانید. نویسنده کوشیده است این موضوع را پله‌به‌پله برای مخاطبان جا بیندازد. مهدی خواجوی در این کتاب صوتی سعی کرده است راهکارهای تمرین مهار مغز یا همان ذهن در مفهوم کارکرد مغز را تا حد امکان تبیین کند. این کتاب در واقع درمورد هنر مهارکردن مغز و رهایی از آشفتگی‌ها سخن گفته است. بی‌قراری، اضطراب، سرگشتگی، احساس بیهودگی، افسردگی، حسرت، نشخوار ذهنی مداوم، از این شاخه به آن شاخه پریدن و...، امراض مزمن و همه‌گیری است که برایشان قرص، راهکار و نسخهٔ واحدی وجود ندارد. در این کتاب صوتی هم به آن نسخه دست نخواهید یافت؛ چراکه شاید برای ریشه‌کن‌شدن این بیماری باید مغز انسانْ مرحلهٔ دیگری از تکامل را طی کند! روزی که مغز شما در مسیر طبیعی تکامل، مهار خنیاگرانه‌اش را به یک ویژگی ساختاری تبدیل کند، تا آن روز شما مجبورید برای دست‌یابی به این مهار خودتان دست‌به‌کار شوید. کتاب صوتی مغز خنیاگر را دستورالعمل بالازدن آستین‌هایتان در نظر بگیرید.

نویسندهٔ این اثر صوتی، مطالعات بسیاری درمورد علوم اعصاب و آناتومی مغز (نوروآناتومی) و مدارهای مغزی در طی سالیانی که دانشجوی پزشکی بود، داشته است. این کتاب و رسیدن به تئوری ذهنی مهار به‌عنوان کار اصلی مغز انسان هوشمند، حاصل مطالعهٔ مدارهای مختلف مغزی در طی این سالیان بوده است. به نظر این نویسنده هر گاه فردی نسبت به موضوعی آگاه شد، آن‌گاه می‌تواند راه اختصاصی خودش را برای مهار آشفتگی‌های درونی خودش پیدا کند. مهدی خواجوی معتقد است که ما تا آگاه نشویم که ترمزِ یک وسیلهٔ متحرک کجا است، نمی‌توانیم آن را از حرکت باز داریم؛ پس آگاهی از داشتن یک قابلیت باعث می‌شود تا افراد مختلف هر کدام به‌شیوهٔ خود بتوانند از آن بیشترین استفاده را بکنند. او در کتاب صوتی «مغز خنیاگر»، برایند مطالعات و پژوهش‌های متعدد خود را در قالب نظریهٔ مهار بیان کرده است. او این نظریه را به‌روشنی و با بیانی واضح و روان همراه با مثال‌های فراوان از زندگی افراد عادی جامعه به مخاطب خود توضیح داده و گام‌به‌گام او را راهنمایی می‌کند تا به درک درستی از این نظریه برسد؛ سپس شنوندهٔ اثر را ترغیب می‌کند راهکارهایی را که در این کتاب صوتی برای مهار ذهن و مغز معرفی شده است، به کار گیرد تا آشفتگی‌های درونی‌اش را مهار کند و هر گاه به تنشی درونی مبتلا شد، باتوجه‌به دانسته‌هایش بتواند شیوهٔ منحصربه‎‌فرد خودش را برای مهار آن احساسات نامطلوب و تنش‌ها خلق کند.

شنیدن کتاب صوتی مغز خنیاگر را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب صوتی را به دوستداران مطالعه درمورد مغز انسان و حوزهٔ روان‌شناسی عمومی پیشنهاد می‌کنیم.

درباره مهدی خواجوی

مهدی خواجوی، متخصص جراحی مغز و اعصاب و زادهٔ ۱۳۵۷ در خرمشهر است. او پزشکی عمومی خود را از دانشگاه علوم پزشکی اصفهان و بورد تخصصی خود را از دانشگاه علوم پزشکی مشهد گرفته است. تحصیلات تکمیلی در زمینهٔ جراحی‌های میکروسکوپی مغز و نخاع را در سال ۲۰۱۲ در فنلاند گذراند و دارای بورد فوق‌تخصصی جراحی مغز و اعصابِ جامعهٔ جراحان مغز اتحادیهٔ اروپا (EANS) شد. او در کتاب «مغز خنیاگر»، برایند مطالعات و پژوهش‌های متعدد خود را در قالب نظریهٔ مهار بیان کرده است. او این نظریه را به‌روشنی و با بیانی واضح و روان همراه با مثال‌های فراوان از زندگی افراد عادی جامعه به مخاطب خود توضیح داده و گام‌به‌گام او را راهنمایی می‌کند تا به درک درستی از این نظریه برسد.

بخشی از کتاب صوتی مغز خنیاگر

«چرا به کلاس موسیقی می‌رویم ولی اغلب بعد از ده جلسه رهایش می‌کنیم. باشگاه رفتن هم همین‌طور است، مراقبه و یوگا هم همین‌طور، طبیعت هم همین‌طور، کلاس زبان هم همین‌طور، همه‌چیز را خیلی زود رها می‌کنیم. خیلی زود از همه‌چیز دل‌زده و خسته می‌شویم. چرا؟ شاید چون اصول در مسیر بودن را بلد نیستیم. چون رانندگی با مغز خود را بلد نیستیم، چون نمی‌دانیم باید روی چه مقاصدی متمرکز شویم و چه مقاصدی را حذف کنیم و برای رسیدن به مقصد درست حتی مسیریابی درست را هم بلد نیستیم و حتی با انتخاب مقصد و مسیر درست باز هم نمی‌دانیم در مواجهه با کدام موانع باید ترمز بگیریم و یا چه‌قدر ترمز را فشار دهیم و در جاده با چه سرعتی برانیم. همه‌ی این خطاها، همه‌ی این غرق‌شدن در مقاصد مختلفی که ذهن پرسه‌زن و بازی‌گوش‌مان به ما معرفی می‌کند و همه‌ی این مسیرهای تاانتهانرفته و تلاش برای ورود به مسیرها و مقاصد ناشناخته به علت «ترس از عقب ماندن از دیگران» است که هر روز بر اضطراب‌های‌مان می‌افزاید و همه‌ی این نرسیدن‌هاست که افسرده‌تر و مأیوس‌تر و ناامیدتر از قبل‌مان می‌کند و همه‌ی این‌ها تا جایی پیش می‌روند که رفته‌رفته به انسانی منفعل و منزوی و درمانده تبدیل می‌شویم. اما از سوی دیگر باید نیمه‌ی پر لیوان را هم دید. در این میان افرادی خاص -هرچند اندک- را هم می‌بینیم که درون‌شان پر از شور و شوق و آرام شاست؛ افرادی که آهنگ‌های مغزی زیبای‌شان، یا همان بخوانید طرز فکر سازماندهی‌شده‌شان، باعث شده سبک زندگی بسیار جذابی داشته باشند. آرامش درون‌شان همچن موسیقی سنتی و کلاسیک، فعالیت‌های کاری‌شان همچون موسیقی راک و تفریحات‌شان همچون موسیقی پاپ همه را مسحور خود می‌کند و در این‌جاست که بایدپرسید به‌راستی چه چیزی در این افراد هست که این‌چنین موزون و هارمونیک ساز زندگی را می‌نوازند و این‌قدر زیبا با آن می‌رقصند و دیگران را هم به رقص درمی‌آورند.»