دانلود رایگان کتاب فریدون که هدف از خلقت ما بود سهیل کارآگاه
تصویر جلد کتاب فریدون که هدف از خلقت ما بود

کتاب فریدون که هدف از خلقت ما بود

معرفی کتاب فریدون که هدف از خلقت ما بود

داستانی که می‌خوانید به مرحله داوری مردمی مسابقه بین‌المللی طنز «جهان تازه دم» راه پیدا کرده است. «جهان تازه دم» اسم بخش طنز کتاب‌های نشر چشمه است. این بخش از سال ۹۴ فعالیتش را شروع کرده و تمرکزش بیشتر روی داستان‌های طنز است.

این مسابقه با همکاری نشر چشمه و طاقچه برگزار شده و اولین دورهٔ آن است. هدف این مسابقه کشف استعدادهای جدید در طنزِ داستانی است.

۳ داستان طنز را داورها انتخاب می‌کنند و یک داستان نیز برنده جایزه مردمی می‌شود. جایزه نقدی برنده منتخب مردم؛ معادل ۱۰۰۰ بات تایلند است. علاوه بر این مجموعه کامل کتاب چاپی حرفه نویسنده را از طرف نشر چشمه دریافت می‌کند و یک سال اشتراک طاقچه بی‌نهایت نیز به او هدیه داده می‌شود.

چطور داوری کنیم؟

در مدت ۱۵ روز ۱۸۳ اثر برای این مسابقه فرستاده شد. داورها بعد از بررسی اولیه ۲۰ اثر را برای داوری مردمی انتخاب کردند. برای اینکه بتوانید در این رای‌‌گیری شرکت کنید، فقط کافی است که آثار رسیده به مرحله داوری مردمی را بخوانید و به اثر منتخبتان رای دهید.

از روز پنجشنبه ۶ خرداد تا ۹ خرداد وقت دارید در رای‌گیری شرکت کنید. نتایج مسابقه ۱۰ خرداد در شبکه‌ها اجتماعی طاقچه و نشر چشمه اعلام می‌شود. پیشنهاد می‌کنیم برای اینکه از در جریان اطلاع‌رسانی‌های مسابقه قرار بگیرید، اینستاگرام طاقچه و نشر چشمه را دنبال کنید. پس از مشخص شدن برنده‌ها با آن‌ها تماس گرفته می‌شود تا برای فرستادن جایزه هماهنگی‌های لازم انجام شود.

برای شرکت در رای‌گیری روی تصویر بنری که با عنوان «رای دادن به داستان منتخب» در صفحه داستان‌های مسابقه قرار داده شده، کلیک کنید تا به صفحهٔ رای‌گیری بروید. در صفحه رای‌گیری می‌توانید به داستان‌ یا داستان‌های منتخبتان رای بدهید. اگر در طاقچه ثبت‌نام نکرده‌اید، قبل از ورود به صفحه رای‌گیری بهتر است در طاقچه ثبت‌نام کنید.

چند پیشنهاد برای اینکه داوری بهتری داشته باشید

شما در این مرحله یکی از داورها مسابقه هستید. برای اینکه بتوانید انتخاب بهتری داشته باشید، پیشنهاد می‌کنیم معیارهای برای خودتان در نظر بگیرید، تا بر اساس آن بتوانید آسان‌تر رای بدهید. این پیشنهادها شاید برای شما کمک کننده باشند؛

- اگر متنی غلط املایی و نگارشی داشت، نمره‌ای ازش کم نمی‌شود اما متنی که شسته‌ رفته باشد و اصول نگارشی را رعایت کرده باشد، می‌تواند به عنوان یک نکته مثبت به حساب بیاید.

- موضوع مسابقه داستان طنز است. بنابراین هر چه متن از لحاظ پرداخت داستانی، شوخی و موقعیت‌های طنز غنی‌تر باشد شانس بیشتری خواهد داشت. در این مسابقه حتی می‌توان گفت طنز بودن، بر داستانی بودن ترجیح بیشتری دارد و در موارد مشابه داستانی که موقعیت و زبان طنز بهتری دارد می‌تواند امتیاز بیشتری بگیرد.

- شوخی‌های تاریخ‌مصرف‌دار، مثل شوخی‌ها و اصطلاح‌هایی که در شبکه‌های اجتماعی استفاده می‌شود یا نوع طنزی که با اتفاق‌های روز شوخی می‌کند (طنز مطبوعاتی) برای این مسابقه چندان مناسب نیست و این شکل از طنزها می‌توانند امتیاز پایین‌تری داشته باشند.

- متن‌ها را با دید کشف استعداد بخوانید و آن‌ها را با شاهکارهای ادبی مقایسه نکنید.

- اگر می‌توانید ابتدا همهٔ آثار را بخوانید و بعد اثر محبوبتان را انتخاب کنید.

به جز رای دادن پیشنهاد می‌کنیم، وقتی متن‌ها را می‌خوانید نظر یا پیشنهادتان را زیر همان داستان در قسمت نظرها بنویسید. پیشنهادها و نظرهای شما می‌تواند به نویسنده‌های تازه‌کار کمک کند تا نقاط قوت و ضعفشان را بهتر بشناسند و بتوانند داستان‌های بهتری در آینده بنویسند.

اگر نظری در مورد برگزاری خود مسابقه نیز دارید در شبکه‌های اجتماعی طاقچه و نشر چشمه می‌توانید پیام بگذارید.

(:Ne´gar:)
۱۴۰۰/۰۳/۰۷

درد داشت . و یک طنز واقعی بود . قلم نویسنده پایدار .

乙_みG
۱۴۰۰/۰۳/۲۶

ایول ایول! هم نکته آموزنده داشت( راجع به فریب ذهنی اینکه وقتی حتی قفس برداشته میشه ذهن هنوز خودشو تو قفس میبینه و اینا) هم طنز ب نسبت خوبی داشت. ایول خیلی خوشم اومد. خیلی خوب بود خسته نباشید

کاربر 1412664
۱۴۰۰/۰۳/۰۸

طنز تلخ و قابل لمس.

Mohammad Bagheri
۱۴۰۰/۰۵/۱۳

داستان جذابی در مورد تبعیض بین فرزندان بود.

یحیی
۱۴۰۰/۰۳/۰۹

یک داستان طنز از همه جهت متوسط

کتاب‌دوست
۱۴۰۰/۰۳/۰۹

داستان خوبی بود. یکی از سه داستانی بود که هر پنج ستاره رو بهش دادم. شروع عالی، تعلیق مناسب داشت. شخصیت پردازی خوب بود، پایان می‌تونست بهتر باشه. خلاقیت نویسنده رو در انتخاب اسم دوست داشتم. در کل لذت بردم.

sarina
۱۴۰۰/۰۳/۰۷

خیلی بامزه بود 😂👌🏻❤️

آیناز ر
۱۴۰۰/۰۳/۱۶

متن اصلا جذاب نبود نتونسته بود تو قالب داستان کوتاه ابتدا و پایانی داشته باشه انگار فقط یه موضوع مطرح کرده باشه که به نظرم این داستان حتی صد سال پیش هم جذاب نبوده در کل خوشم نیومد کاش از کلمه ها

- بیشتر
faatemeehyd
۱۴۰۰/۰۳/۰۸

حس میکردم نویسنده رفته برنامه ی ماه عسل و داره زندگی شو تعریف میکنه :( حقیقت جامعه بود و البته نمیشد بهش گفت طنز!

maryami
۱۴۰۰/۰۳/۰۸

درد داشت.

من خجالتی بودم. در صورت آدم‌ها کم‌تر نگاه می‌کردم و در مدرسه بچه‌های دیگر را که اسمشان را بلد نبودم، «ببین» صدا می‌کردم: ببین! زنگ خورد، باهم بریم خونه
乙_みG
حتماً جای خاصی از بدنش از طلا است که مال ما نیست.
علی رضا
آن‌سال که انضباطش را نوزده و هفتادوپنج گرفته‌بود، رفت و خشتک مدیرش را کراوات کرد
علی رضا
در درون ما اما هیچ‌چیز تغییر نکرده‌است.
علی رضا

حجم

۹٫۷ کیلوبایت

تعداد صفحه‌ها

۵ صفحه

حجم

۹٫۷ کیلوبایت

تعداد صفحه‌ها

۵ صفحه

قیمت:
رایگان