کتاب علاءالدین و چراغ جادو

کتاب علاءالدین و چراغ جادو نوشته مونی لیم است که با ترجمه بنفشه کاظمی منتشر شده است. کتاب علاءالدین و چراغ جادو داستانی مشهور است با تصاویری جذاب که کودکان را به دنیای قصه می‌برد.

درباره کتاب علاءالدین و چراغ جادو

روزی روزگاری، زن بیوه فقیری با پسرش زندگی می‌کرد. نام پسر علاءالدین بود. او خیلی دوست داشت خیالبافی کند. مادرش همیشه به او توصیه می‌کرد، برود و شغلی پیدا کند، اما علاءالدین اصلا ً به حرف‌های مادرش گوش نمی‌داد. یک روز، مردی به خانه‌شان آمد. مرد دروغگو به آنها گفت که عموی علاءالدین است. علاءالدین و مادرش هم حرف‌های مرد را باور کردند و مرد را به خانه‌شان راه دادند و از او پذیرایی کردند. مرد از علاءالدین خواست به او کمک کند تا به غاری بروند و چراغی قدیمی را پیدا کند. علاءالدین قبول کرد. آنها با هم به غاری رفتند. مرد حلقه‌ای به علاءالدین داد و به او گفت: هر وقت احساس خطر کردی، این حلقه را بردار و به آن دست بزن.  علاءالدین چراغ را پیدا کرد و عموی علاءالدین به او گفت که چراغ را به او بدهد، ولی علاءالدین این کار را نکرد. عموی علاءالدین او را در غار زندانی کرد و از آنجا رفت. حالا او باید راه نجاتی پیدا کند.

خواندن کتاب علاءالدین و چراغ جادو را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام کودکان علاقه‌مند به داستان پیشنهاد می‌کنیم.