کتاب رویکرد روانشناختی در نقد نوین
معرفی کتاب رویکرد روانشناختی در نقد نوین
کتاب رویکرد روانشناختی در نقد نوین نوشته بسام قطوس است که با ترجمه زینه عرفپور منتشر شده است. کتاب رویکرد روانشناختی در نقد نوین بررسی موردپژوهانه ناقدان مصری به همراه فرهنگنامه اصطلاحات است.
درباره کتاب رویکرد روانشناختی در نقد نوین
کتابی که پیش رو دارید ترجمهای است از کتاب المنهج النفسی فی النقد الحدیث ـ النقاد المصریون نموذجاً نوشتهٔ دکتر موسی عبدالرحمن بسام قطوس، و تلاشی است درجهت بررسی پیدایش یکی از شیوههای نقد ادبی نوین در مصر، یعنی شیوهٔ نقد روانشناختی که بهعنوان یکی از شیوههای نقدی، چه در سطح نظری و چه در سطح تطبیقی، اهمیت خاص خود را داراست. نویسنده با هدف «تحلیل روانشناختی متون ادبی»، در سه فصل به معرفی بنیانگذاران نقد روانشناختی ادبیات و مفاهیم روانشناختی و تبیین پیوند میان ادبیات و روانشناسی و بررسی جایگاه نقد روانشناختی متون ادبی در مصر پرداخته است.
در این کتاب، نگارنده ابتدا بهصورت موجز به نحوهٔ پیدایش رویکرد روانشناختی در نقد ادبی پرداخته، سپس در مرحلهٔ بعد آثار نقدی روانشناسانهٔ ناقدان برجستهٔ مصری را بهشکل دقیقی مورد تحلیل و بررسی قرار میدهد.
مترجم فرهنگنامهای از اصطلاحات روانشناختی متن کتاب تهیه کرده و آن را در پایان کتاب افزوده که به سه زبان عربی، فارسی، و انگلیسی تنظیم شده است تا پژوهشگران این حوزه بتوانند از آن بهرهٔ کافی ببرند.
خواندن کتاب رویکرد روانشناختی در نقد نوین را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام علاقهمندان به نقد روانشناختی پیشنهاد میکنیم
درباره بسام قطوس
بسّام موسی عبدالرحمن قطُّوس در سال ۱۹۵۶ م در فلسطین، در شهر عَرَّابة واقع در استان جنین بهدنیا آمد، وی در دانشگاه اردن به تحصیل در رشتهٔ زبان و ادبیات عربی پرداخت و مدرک لیسانس را در سال ۱۹۷۹ م و مدرک فوقلیسانس خود را در سال ۱۹۸۴ م و مدرک دکترا را در سال ۱۹۸۸ م گرفت.
وی مدتی بهعنوان استاد نقد نوین در گروه زبان و ادبیات عربی دانشگاه کویت حضور داشت و هماکنون استاد دانشگاه الیرموک اردن است.
بخشی از کتاب رویکرد روانشناختی در نقد نوین
یونگ تجربههای اجدادی موجود در ناخودآگاه جمعی را که بهشکل تصاویری در رؤیاها و خیالپردازیهای ما ظاهر میشوند، کهنالگو مینامد. (۹)«بعضی از کهنالگوها که یونگ به آنها علاقه داشت، عبارتاند از: کهنالگوی جادو، قهرمان، ستاره، خویشتن، مادر، کودک، خدا، مرگ، قدرت و پیر خردمند. بعضی از کهنالگوها کاملاً تحولیافتهتر از بقیه هستند و بنابراین بهطور مداوم بر روان ما اثر میگذارند و این کهنالگوها شامل نقاب مادینهروان و نرینهروان، سایه و خویشتن هستند».
آلفرد آدلر که بنیانگذار مکتب روانشناسی فردی است، با استاد خود فروید در این موضوع اختلاف دارد که «غریزهٔ جنسی تنها دلیل بروز عقدههای روانی و سرچشمهٔ اصلی هنر باشد و بر این باور است که احساس کمبود دلیل اصلی بروز عقدههای روانی و سرچشمهٔ اساسی هنر همان غریزهٔ خودنمایی یا قدرتطلبی یا مالکیتطلبی است».
بههرحال، باید گفت که در بررسی شیوهٔ نقد روانشناختی بهعنوان یکی از مهمترین سبکهای نقد ادبی با کار دشواری روبهرو هستیم؛ چراکه این نوع نقد بسیار تخصصی است و حتی اصطلاحاتی که منتقدان این شیوه بهکار میبرند برای بسیاری از مخاطبان عادی غریب و تاحدی نامفهوم است که در این راه آگاهی از نظریات و اصطلاحات زیگموند فروید بسیار مهم است.
باوجوداین، تحلیل روانشناختی البته درکنار دیگر شیوههای نقد میتواند سرنخهای بسیاری را برای فهمیدن و حل مسائل و معماهای یک اثر در اختیارمان قرار دهد. زرینکوب بر این عقیده است که اینگونه برخورد با آثار ادیبان در فهم برخی زوایای پنهان کلام و حالات روحی آفرینندگان اثر هنری مفید است، «اما حصر توجه در این طرز نگرش نیز ناچار مانع از دریافت درست و کامل ارزشهای یک اثر خواهد بود. بهعلاوه شخصیت نویسنده هرگز بهکلی با شخصیت قهرمانهای داستانهایش یکی نیست، چنانکه رمزهای (Symbols) شاعرانه هم با رمزهایی که نزد بیماران روانی وجود دارد در همه حال از یک گونه نمیتواند باشد، بهعلاوه تکیهکردن بر این طرز دید نوعی سادهانگاری در کار انتقاد است»؛ بنابراین منتقد درکنار تحلیل روانشناختی آثار ادبی بهتر است به ابعاد زیباشناختی و جامعهشناختی آنها توجه نشان دهد تا بهنوعی بتواند بررسی دقیقتری از آثار داشته باشد و آنها را صرفاً زاییدهٔ بیمارهای روحی آفرینندگانشان تلقی ننماید.
حجم
۳۸۳٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۱۸ صفحه
حجم
۳۸۳٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۱۸ صفحه