کتاب بزرگمهر حکیم
معرفی کتاب بزرگمهر حکیم
کتاب بزرگمهر حکیم اثری از احمد علامه فلسفی است که درباره زندگی یکی از مهمترین چهرههای سیاست، حکمت و اندیشه ایران یعنی بزرگمهر حکیم نوشته شده است. این اثر در انتشارات فراروان شناسی منتشر شده است.
درباره بزرگمهر حکیم
بزرگمهر حکیم، فرزند سوخرا و وزیر خسرو انوشیروان پادشاه ساسانی در سده ۶ میلادی بود. او رئیس مشاوران ویژه دربار و پاسبان شخصی شاه و رئیس دربار بوده است. منابع فارسی و عربی، او را دارای خِرَد استثنایی و اندرزهای حکیمانه توصیف کردهاند.
برخی از پژوهشگران بزرگمهر را با برزویه طبیب یکی دانستهاند که این نظر از سوی دیگر پژوهشگران رد شدهاست. برخی او را با «بُرْزْمِهر» یکی میدانند. طبق گفته فردوسی و ثعالبی، بزرگمهر هنگامی که در مرو به تحصیل میپرداخت، به دربار انوشیروان فراخوانده شد. انوشیروان از او خواست تا خواب او را تعبیر کند؛ و بزرگمهر نیز به درستی این کار را انجام داد. همین امر سبب شد تا بزرگمهر به عنوان مشاور و وزیر شاه انتخاب شود. گشودن راز شطرنج، مهمترین کار بزرگمهر وزیر بود. منابع دوران اسلامی، بزرگمهر را وزیر، دانشمند، قهرمان میهنی، دانای اسرار کشف نشده و آگاه از دانشهای پزشکی و ستارهشناسی توصیف میکنند که این امر سبب شرمساری حکومتهای هند و روم در برابر ایران بودهاست.
خواندن کتاب بزرگمهر حکیم را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن کتاب بزرگمهر حکیم را به تمام علاقهمندان به شناخت مشاهیر اندیشه ایرانی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب بزرگمهر حکیم
نقل شده است وقتی که انوشیروان بر بزرگمهر؛ وزیر با تدبیر خود خشم نمود، بر او تنگ گرفت و او را به زندانی تاریک افکند و دستور داد که جامه زبر و خشن بر وی بپوشانند. و با غل و زنجیر دست و پایش را ببندند و روزی دو قرص نان جوین و یک جام آب و مقداری نمک به او بدهند و به جاسوسان خود سپرد هر سخنی که حکیم گفت، شاه را از آن سخن آگاه سازند. حکیم مدتی بر این حال ماند و ابدا سخنی بر زبان نیاورد و لب به شکایت وجزع باز نکرد. و به هیچ وجه از کسی استعانت نطلبید.
انو شیروان جمعی را فرستاد که با او گفتگو کنند و از احوالش جویا شوند و هر چه شنیدند بی کم و کاست، به شاه برسانند. آنها نزد حکیم رفته و گفتند: چندی است که در محنت و غم، روزگار می گذرانی امّا با این حال، چرا رنگ چهره ات مانند روز نخست است و هیچ تغییری نکرده و ضعفی در تو مشاهده نمی شود، حکمتش چیست؟
حکیم گفت: این مقاومت و تحمّل به خاطر معجونی است که برای خود درست کرده ام و دایم از آن استفاده می کنم و در اثر آن مانند روز نخست هستم.
آنها سؤال کردند اجزای آن معجون چیست؟
حکیم گفت: نخستین جزء آن اعتماد و اطمینان بر کرم خداوند است.
دوم: رضا به قضای خداوند و اینکه آنچه مقدر باشد خواهد شد.
سوم: استقامت و پایداری را بهترین چیز برای امتحان یافتم.
چهارم: امید نجات از سختی و فشار و اینکه از این ساعت تا ساعت دیگر و از این ستون تا ستون دیگر فرج است.
در نومیدی بسی امید است
پایان شب سیه سپید است
پنجم: اگر صبر نکنم چه کنم.
ششم: توجه به افرادی که کارشان سخت تر از من است.
فرستادگان شاه، سخنان حکیم را به شاه رساندند، شاه چون این سخنان را شنید دستور داد او را از زندان آزاد کردند و دوباره به او مقام بالایی داد. (منتهی الآمال، ج ۲، ص ۳۷۵. در قسمت زندگانی امام دهم. سفینهٔ البحار، ج ۲، ص ۳.)
آن دل که تویی در، وی غمخانه چرا باشد
چون گشت ستون مسند، حنّا نه چرا باشد
غمخانه دلی باشد، کان بی خبر است از تو
چون جای تو باشد دل، غمخانه چرا باشد
بیگانه کسی باشد، کاو با تو نباشد یار
آن کس که تواش یاری، بیگانه چرا باشد (فیض کاشان)
برای تمام رنج هایی که می بری صبر کن...
صبر, اوج احترام به حکمت خداوند است ...
حجم
۶۱٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۶۴ صفحه
حجم
۶۱٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۶۴ صفحه
نظرات کاربران
سلام دوستان قسمت هایی از کتاب تکرار مکررات است .در کل کتاب خوبیه برای شناخت حکیم بزرگ ایرانی ولی حیف که اطلاعات کمی از این حکیم بزرگ بر جای مانده است .
عالیه ولی جاهای مهم خیلی جالب بود