کتاب درس های ده دقیقهای زندگی برای فرزندان
معرفی کتاب درس های ده دقیقهای زندگی برای فرزندان
کتاب درس های ده دقیقه ای زندگی برای فرزندان نوشته جیمی میلر است که با ترجمه شهناز ایلدرمی منتشر شده است. با کتاب درس های ده دقیقهای زندگی برای فرزندان ۵۲ بازی جذاب برای آموزش ارزشهای انسانی به فرزندانتان را میآموزید.
درباره کتاب درس های ده دقیقهای زندگی برای فرزندان
یکی از راههای پرورش فرزندانی که در آینده بزرگسالانی شاد و کارآمد شوند این است که موازین اخلاقی را به فرزندانمان آموزش دهیم و شالودهای استوار از عقایدی را به آنها بیاموزیم تا در صورت نیاز به تصمیمگیری و مواجهه با چالشهای زندگی، آن موازین اخلاقی از درون راهنمایشان باشند.
کتاب درس های ده دقیقهای زندگی برای فرزندان روشی مناسب برای شناساندن و معرفی فضیلتهای انسانی به کودکان است. این کتاب مجموعهای از ارزشهای فردی و اجتماعی را گردآوری کرده و ما را راهنمایی میکند تا آنها را از طریق بازی به کودکانمان بیاموزیم. فرزندان ما با کمک این بازیهای بسیار ساده میتوانند بهطور عینی به اهمیت این فضیلتها پی ببرند و به این خاطر که آنها این ارزشها را به وسیلهٔ بازی (و نه در کلاس درس یا فضای خشک آموزشی) میآموزند، خواهناخواه تاثیر بیشتری بر آنها خواهد داشت.
خواندن کتاب درس های ده دقیقهای زندگی برای فرزندان را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام والدین که نگران آینده کودکانشان هستند پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب درس های ده دقیقهای زندگی برای فرزندان
در زندگیتان هیچ کاری مهمتر از کاری که در خانه انجام میدهید، وجود ندارد. گفته شده است: «اگر همهٔ ما روی تمام مشکلاتی که در جامعهمان است کار کنیم و واحد بنیادی خانواده را فراموش کنیم، مانند این است که روی تایتانیک صندلیهای حصیری بچینیم». ما در همین آزمایشگاه زندگی و آزمایشگاه خانههایمان است که مهمترین درسهای زندگیمان را یاد میگیریم. افرادی که روزها و شبهایمان، صمیمانهترین و سختترین لحظاتمان را با آنها میگذرانیم، کسانی هستند که بهوسیلهٔ آنها پتانسیل روابط ارزشمندمان را پرورش میدهیم. در «مدرسهٔ خانه» است که شخصیت ما آزموده میشود و در نتیجه میتوانیم بیشترین رشد را آنجا داشته باشیم.
بیشتر خانوادهها بینقص نیستند؛ چشم و همچشمی و رقابت و گاهی بدرفتاری و گرفتاری در آنها وجود دارد. همهٔ خانهها که گوشهٔ گرم و دنجی کنار شومینه ندارند تا شبها در آن بنشینند و دربارهٔ اعتماد یا عشق حرف بزنند. برخی خانوادهها برای انجام بعضی از فعالیتهای این کتاب همراه هم احساس راحتی ندارند. اما ما باید با این راه یا هر راه دیگری این «خوب بودن» های بنیادین را به فرزندانمان آموزش دهیم. درست همانطور که یک بازیکن حرفهای بیسبال باید بهطور مرتب بیسبال تمرین کند، باید به بچهها هم فرصت تمرین خوببودن را بدهیم تا عادت خوب بودن را در خود بیشتر کنند. شاید برای خانوادههایی که واقعا درگیر هستند، یک پدر یا مادر بتواند تکتک این اصول را در لحظاتی آرام به فرزندش آموزش بدهد. اگر ما بتوانیم بهصورت تدریجی فقط چند دقیقه در هر جای ممکن فرزندانمان را راهنمایی کنیم تا فردی از خودگذشته، مودب، مبتکر و مهربان باشند، آنگاه خانهٔ ما مدرسهای خواهد بود که روزی فارغالتحصیلانش به تمام جامعه اعتماد خواهند کرد.
پیچ و خم زندگی
چند سال پیش در یک روز بسیار گرم تابستانی، من سه فرزند کوچکترم را به شهر بازیای بردم که در فضای بازش محوطهٔ پرپیچ و خمی داشت (ماز یا مسیر هزار تو). آن محوطه کیلومترها راهِ تو در تو داشت و باید میتوانستی مسیر خارج شدن از آن را پیدا کنی. در دو طرفِ راههای داخل آن محوطه، دیوارهای سه متری قرار داشتند تا مانع دیدن چیزی غیر از راه روبهرویت باشند. برخی افراد میتوانند در عرض پانزده دقیقه یا همین حدود از آن محوطه خارج شوند و برخی دیگر بیشتر از یک ساعت داخل آن گیر میافتند.
در سه یا چهار نقطهٔ استراتژیکی داخل ماز، پلههایی وجود دارند که به زمینی بالاتر منتهی میشوند و برای کسانی که میخواهند برای پیدا کردن راهشان گاهی «تقلب» کنند، سکوهایی وجود دارد تا روی آنها بروند و نگاهی به مسیر بیندازند. شما همچنین در بالای این سکوها متوجه گروههای کوچکی از پدران و مادرن میشوید؛ برخی از آنها با صدای بلند فرزندانشان را راهنمایی میکنند تا سریع راهشان را پیدا کنند، برخی با کنجکاوی و اشتیاق مسیریابی فرزندانشان را تماشا میکنند، اما برخی دیگر بیحوصله و خشمگین هستند و یا از انتظار دست میکشند و با حالتی خشک از ماز بیرون میروند.
زمانی که در آنجا وارد جمع والدین شدم و رفتارهای متفاوت والدین و بچهها را نگاه کردم، ناگهان برایم روشن شد صحنهٔ مقابلم بهطور کلی تشبیهی برای زندگی بود و بهطور خاصتر، به روابط بین والدین و فرزندان شباهت داشت. من در آن ماز سه بچه داشتم که سردرگم بودند؛ بنابراین، فرصت زیادی برای فکر کردن داشتم.
حجم
۳۸۳٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۲۴ صفحه
حجم
۳۸۳٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۲۴ صفحه
نظرات کاربران
حدود ۲۵ درصد از کتاب رو خوندم و تذکراتی تکراری و بدیهی اشاره شده بود. بازی ها کمی کلیشه ای هست و در حد جرقه برای یک ایده میتواند کمک کننده باشد