کتاب ۱۰ رمز موفقیت و آرامش درون
معرفی کتاب ۱۰ رمز موفقیت و آرامش درون
کتاب ۱۰ رمز موفقیت و آرامش درون نوشته وین دایر است که با ترجمه علی علیپناهی منتشر شده است. این کتاب به شما یاد میدهد زمان حال را با فکر کردن به گذشته و آینده تلف نکنید و یک زندگی شاد برای خود بسازید.
درباره کتاب ۱۰ رمز موفقیت و آرامش درون
نویسنده میگوید در زندگی به یک نوع آرامش قلبی رسیده است که در نتیجهٔ آن، تمام نگرانیها، مشکلات، موفقیتها و ثروتها اهمیت خود را از دست میدهد. در این کتاب کوچک، ۱۰ رمز موفقیت و آرامش درون را بیان خواهد کرد. که اگر هر روز به آنها توجه کرده و به آنها عمل نمایید، به شما نیز این احساس آرامش دست خواهد داد.
۱۰ رمزی را که در این کتاب مطرح شده است، نویسنده همواره با جوانان به اشتراک میگذارد. اما این رمزها برای هر کسی که بخواهد در مسیر زندگی خود آگاهانه قدم بردارد، ارزشمند خواهد بود. هر یک از ما با توجه به اوقات زندگی، فرصت این کار را داریم. برای برخی از ما این فرصت در اوان جوانی رخ میدهد و برای برخی در میانسالی. چه در آغاز مسیر زندگی خود باشید، چه در اواخر عمر، یا در میانهٔ آن، این اسرارِ موفقیت، قابل استفاده خواهند بود.
با خواندن این کتاب شما به دنبال فرصتها و موفقیتهای زندگی میروید و سعی میکنید آرامش را پیدا کنید. این کتاب راه رهایی و نجات است.
خواندن کتاب ۱۰ رمز موفقیت و آرامش درون را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام علاقهمندان به یک زندگی موفق پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب ۱۰ رمز موفقیت و آرامش درون
داشتن ذهن باز که برای پذیرش همه چیز آماده باشد و وابسته به هیچ چیز نباشد، ساده است مگر اینکه فکر کنید شدیدآ تحت تأثیر تربیت و فرهنگ خود قرار دارید و باور داشته باشد که بسیاری از افکار کنونی شما تحتتأثیر محیط، باورهای مذهبی اجدادتان، رنگ پوست، شکل چشمها، گرایش سیاسی والدین، قد و جنسیت شما قرار دارد و مدارسی که در آنجا تحصیل کردهاید، حرفه و شغل پدربزرگهای شما و امثال آن در این مورد تأثیر دارند. به این دنیا که آمدید یک طفل کوچک بودید با قابلیتهای بیشمار. بسیاری از تعصبات شما با بررسی و تحقیق انجام نمیشود، زیرا برنامهٔ آموزشی شما با دقت و با این امید و آرزو تدوین شده تا شما را با فرهنگ مربیان و اولیاتان هماهنگ کند. احتمالا شما هیچ فرصتی برای مخالفت با شرایط فرهنگی و سیاسی زندگی خود نداشتهاید.
شاید برخی از بزرگترها بودهاند که به شما توصیه نمودند ذهنی باز داشته باشید، اما اگر کلاهتان را قاضی کنید، قبول میکنید که فلسفهٔ زندگی، باورهای مذهبی، نوع لباس پوشیدن و زبان شما نتیجهٔ همان چیزی است که جامعهٔ شما تعیین کرده که برای شما متناسب است. اگر با این برنامهٔ تربیتی تعیین شده مخالفتی میکردید، احتمالا با لحن تندتری از شما خواسته شده تا آدم منظمی باشد و کارها را به نحوی که «همیشه انجام میشده» انجام دهید. اما به جای این کار میتوانید برای ایدههای جدید، ذهنی باز داشته باشید.
اگر والدین شما منکر ادیان الهی باشند، بعید است که شما را طوری تربیت کرده باشند که به اعتقادات مذهبی دیگران احترام بگذارید. اگر هر دو والدین شما جمهوریخواه باشند، امکان ندارد شما از محاسن حزب دموکرات چیزی شنیده باشید. احیانآ اگر اجداد شما به هر دلیلی ذهن باز نداشتهاند، واقعیت این است که در دنیایی زندگی میکردهاند که جمعیت آن بسیار کمتر از دنیای امروز بوده است.
در دنیای امروز که جمعیت آن بسیار زیاد شده، نمیتوانیم مانند گذشته خود با ذهن بسته زندگی کنیم. به شما توصیه میکنم ذهن خود را برای هر احتمالی آماده کنید، از هرگونه جناحبندی پرهیز کنید و اجازه ندهید شک و تردید در ذهن شما وارد شود. بهنظر من داشتن ذهنی که آماده پذیرش هر پدیدهای باشد و به هیچ پدیدهای وصل نباشد مهمترین اصلی است که با استفاده از آن میتوانید به آرامش فردی و آرامش جهانی برسید. اطلاعات شما آنقدر کافی نیست که برای پذیرش حقایق شک و تردید کنید.
فرصتی پیدا کنید تا جوانهٔ سبز کوچکی را که از یک دانه خارج میشود تماشا کنید. اگر این فرصت به شما دست داد، سعی کنید شگفتی حاصل از دیدن این پدیده را احساس کنید. شاعر بزرگی به نام مولانا (جلالالدین رومی) این شگفتی را احساس نموده بود:
زیرکی بفروش و حیرانی بخر
زیرکی ظن است و حیرانی نظر
صحنهٔ جوانه زدن، آغاز حیات را نشان میدهد. هیچکس بر روی این کرهٔ خاکی نیست که ذرهای از این امر آگاهی داشته باشد. آن جرقهٔ بدیع و خلاق که باعث میشود حیات آغاز شود چیست؟ چه کسی این فرد مشاهدهکننده، آگاهی، مشاهده و خود ادراک را خلق نموده است؟ این پرسشها پایان ندارند.
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۰۴ صفحه
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۰۴ صفحه
نظرات کاربران
ترجمه گوگل ترنسلیتی! ویراستاری هم که اصلا وجود نداشت !!