کتاب بهرهوری در مدیریت
معرفی کتاب بهرهوری در مدیریت
بهرهوری در مدیریت کتابی کاربردی نوشته حسینعلی بایرام نژاد و مهدی صباغیان درباره مدیریت و فرهنگ سازمانی با تکیه بر قوانین اسلامی است.
در این کتاب نکانی آموزنده درباره مدیریت، فرهنگ سازمانی، مدیریت تحول سازمانی، اصول مدیریت دولتی، مدیریت منابع انسنی و به طور کلی هرآنچه مربوط به فرایندهای مدیریتی در سازمان ها است میخوانید.
خواندن کتاب بهرهوری در مدیریت را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
مخاطب این کتاب مسئولان و مدیران به ویژه مدیران دولتی هستند.
بخشی از کتاب بهرهوری در مدیریت
در اسلام توسعه تنها فرآیند تولید نیست؛ بلکه فرآیند خودکفایی در تولید همراه با عدالت در توزیع است و این یک فرآیند مادی نیست، بلکه فرایندی اخلاقی و انسانی است. توسعه در راستای رشد معنوی و الهی و تقرب انسانها به جامعه انسانی است که هدف آن توسعه و پیشرفت فرد در هر دو زمینه مادی و معنوی است به عبارت دیگر آن چه که اسلام در باب توسعه نظر دارد بار مکتبی است و کلیه عواملی که به افزایش حجم معنوی، اخلاقی و تربیتی و حیات طیبه انسانی کمک میکند و یا آنها را در این رابطه تغذیه و تقویت مینماید و یا موانع و آفتها را میزداید و در سایه این روح معنوی و الهی حاکم بر اشخاص ملت و جامعه روابط انسانی و الهی را در جامعه برقرارمی نماید و موجب حسن روابط اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در جامعه میگردد و ریشه¬های نخوت، غرور، خودکامگی و…را میخشکاند و زمینه تبدیل فضاهای مادی و چپاول و حرص و طمع و تبعیض و اجحاف را به فضای تعاون، تعادل و حجت، اخوّت و سرنوشت ملتهای دیگر و نسلها و عصرهای دیگر تبدیل مینماید. در حقیقت توسعه، وسعت قلب و جان و دل و روح ایمان و استقلال و آزادگی و عدالت خواهی و عزت و شرف است که در کالبد و قالب جامعه ریخته میشود و روابط جامعه را بر آن اساس تنظیم میکند و مانند موتور، جامعه را به حرکت درمی آورد و به همه قدرت و نشاط و حس و حرکت میدهد و در همه، روح وجدان و احساس مسوولیت و تکلیف میدمد.
ما آموختهایم؛ تا زمانی که انسان «بنده خدا» نشود، نمیتواند به آزادی حقیقی دست یابد. نسبت دین و آزادی در همین رابطه متقابل میان بندگی و آزادگی بیان میشود. هر دانشی هسته ای از اندوه را در خود دارد و هر نادانسته ای هسته ای از شادی را در دل خود نهفته دارد.
امروزه انسانها میآموزند که زندگی بهتر داشته باشند. وقتی میگوییم زندگی بهتر، یعنی داشتن امکانات مادی که این میتواند بسیار خوب باشد. اگر این هدف و مقصد باشد، انسانها میآموزند که چطور میتوان یک زندگی خوب با امکانات مادی داشته باشند؛ لذا میآموزند که برای رسیدن باید آزادی دیگران را سلب کنند و در این راه بسیار خلاقیت به خرج میدهند. بنابراین نوع نگرشی که هر انسان نسبت به انسان دیگر دارد، تصویر از جامعه او ساخته میشود. اگر کسی انسان را فردی اقتصادی بداند بنابراین در ذهن او جامعه همانند بنگاه معاملات خواهد بود. اگر کسی انسان را فردی پروانه بداند بنابراین در ذهن او جامعه همانند باغ بسیار بزرگی از گل¬ها خواهد بود. راستی نوع نگرش شما نسبت به انسان چطور است؟ اگر زمانی یاد گرفتهایم که انسان موجود شری است و موجودی است که به دنبال منافع اقتصادی و مادی است پس زمانی آزاد اندیش خواهد بود که این آموخته را فراموش کند. بنابراین انسانها در دورانی از عمر خود چیزهای آموختهاند که اولاً به درد جامعه نمیخورد و ثانیاً کاربرد عقلی و علمی ندارد. یک مشت تئوریهای است که فقط به درد ذهن خودش خواهد خورد؛ لذا باید فراموش کرد و گام به سوی آموختههایی گذاشت که به درد جامعه و افراد جامعه بخورد؛ و این اولین قدم جهت تولید علم است.
حجم
۰
تعداد صفحهها
۲۷۷ صفحه
حجم
۰
تعداد صفحهها
۲۷۷ صفحه