دانلود و خرید کتاب ترفندهای شیطان سید مهدی نیارئیس
تصویر جلد کتاب ترفندهای شیطان

کتاب ترفندهای شیطان

انتشارات:انتشارات گوی
امتیاز:
۴.۰از ۶ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب ترفندهای شیطان

ترفندهای شیطان نوشته سیدمهدی نیارئیس کتابی با موضوع شیوه‌های شیطان در زمینه‌سازی انحراف‌های اخلاقی است.

درباره کتاب ترفندهای شیطان

هدف از خلقت انسان، رسیدن او به مقام قرب الهی است و رسیدن به این مقام، موانعی دارد که شیطان از جملهٔ آن‌هاست. شیطانی که با سابقهٔ فریب دادن حضرت آدم و حوّا، بر سر صراط مستقیم کمین کرده، و با شیوه‌های گوناگون زمینه‌ساز انحراف‌های اخلاقی انسان است.

در این کتاب، ضمن بیان هدف خلقت و موانع آن، شیطان به عنوان دشمن و مانع بزرگ رسیدن انسان به قرب الهی معرفی گردیده و ذیل شانزده عنوان، سابقه و کارنامهٔ شیطان بررسی شده‌است.

آن‌گاه به موضوع اصلی رساله، یعنی «شیوه‌های شیطان در زمینه‌سازی انحراف‌های اخلاقی با تأکید بر آیات و روایات» پرداخته شده، و بیش از سی و چهار روش از شیوه‌های شیطان در قالب کید و فریب، جهل،... و ترس با توجه به آیات قرآن، استخراج و با تفاسیر و روایات مربوطه تبیین شده‌است. پس از آن شیوه‌های شیطان در شکل‌گیری پدیدهٔ شیطان پرستی در سه دورهٔ بدوی، وسطا و مدرن مطرح و بررسی و تحلیل گردیده‌است.

در نهایت استعاذه به عنوان راهکار مبارزه با شیوه‌های شیطان، تحت عنوان ارکان شش‌گانهٔ دشمن‌شناسی و دشمن‌ستیزی، تقوا و بصیرت، تذکر، توکل، اخلاص و تضرّع بیان شده‌است.

خواندن کتاب ترفندهای شیطان را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

 علاقه مندان به مباحث و موضوعات دینی و اخلاقی.

بخشی از کتاب ترفندهای شیطان

از دیدگاه قرآن، انسان می‌تواند به مقام «خلافت الهی» برسد. هر چند فطرت پاک و ربّانی‌اش او را به سمت خلافت الهی سوق می‌دهد، ولی طبیعت حس‌گرا و رفاه طلب او از خلافت خداوند گریزان است و به سوی خلافت شیطان گرایش دارد؛ لذا اگر رهنمودهای عقل و وحی او را به لباس فاخر صدق و حقیقت بیاراید، به مقام خلیفة اللهی نایل می‌گردد و اگر وسوسه و اغوای شیطان، این لباس پاکیزه را به باطل و کذب آلوده کند، بنده به درجه خلیفهٔ شیطان سقوط می‌کند.

هم چنین آموزه‌های قرآنی و روایی مبین این مطلب است که انسان موجودی است سالک، پویا و کمال‌جو؛ لذا سالک کوی کمال باید بداند که در کمین هر کمالی، رهزنی قرار دارد و در کنار هر جمالی، یک زشتی؛ از این رو خداوند رحیم در قرآن حکیم همهٔ منازل صعود و سقوط را به‌طور مجمل گوشزد می‌کند و با تعبیرهای گوناگون و جذّاب از عداوت و کینهٔ شیطان نسبت به بنی‌آدم خبر می‌دهد و در فرآیند انحرافات‌فکری ـ عقیدتی توسط شیطان، چهار رذیلهٔ اخلاقی را مطرح می‌کند:

در برابر کمال استواری و پایداری انسان دسیسهٔ «ازلال» و لغزاندن شیطان را مطرح می‌کند و در ساحت عزّت و سربلندی بنده‌اش در پرتو نور ایمان، حیلهٔ «اذلال» و به ذلّت و خواری کشاندن شیطان را بازگو می‌کند. همچنین در صحنهٔ هدایت و ره‌یابی دوست حقیقی، کینهٔ «اضلال» و گمراه کردن ابلیس را گوشزد می‌کند و در فضای روشن و نورانی انسان پارسا و پرهیزکار بهانهٔ «اظلال» و به سایه آوردن این موجود رجیم را اشاره می‌کند تا پس از بیرون آمدن انسان از قلمرو نور و وقوع در منطقهٔ ظل و سایه، زمینهٔ خروج وی (بشر) در تیه ظلمت فراهم گردد؛ بنابراین، این موجود پلید با استفاده از ابزار و وسایل اغواگری مایهٔ هبوط انسان از ایوان کمال به زندان وبال می‌شود. پژوهش‌های قرآنی و اخلاقی دالّ بر این موضوع است که اگر چه راه نفوذ شیطان در نهاد آدمی اندیشه و فکر انسان است، امّا محور اندیشه‌های شیطانی، نفس امّاره است؛ از این رو اگر انسان خویشتن را از نفس امّاره رها سازد و این ابزار را از دست شیطان بگیرد، همین نفس امر کنندهٔ به سوء و بدی آمر به خیر و خوبی می‌شود و پیامدش آن است که همهٔ قوای چنین انسان مُخلِص و مُخلَص در راه فضیلت و صلاح به کار گرفته می‌شود.


نظری برای کتاب ثبت نشده است
در بنی‌اسرائیل، عابدی بود به نام برصیصا که سال‌ها عبادت می‌کرد و مشهور شد و مردم مریض‌های خود را نزد او می‌آوردند. تا این که روزی زنی از اشراف را نزد او آوردند، شیطان او را وسوسه کرد و او به آن زن تجاوز کرد. پس او را کشت و در بیابان دفن کرد. برادران زن فهمیدند و مسئله شایع شد و عابد از موقعیت خود سرنگون گشت، حاکم او را احضار و او به گناه خود اقرار کرد و حکم صادر شد که به دار آویخته شود. در این هنگام شیطان نزد او مجسّم شد که وسوسه من تو را به این روز انداخت، اگر به من سجده کنی تو را آزاد می‌سازم. گفت: توان سجده ندارم، گفت: با ابرو به من سجده کن، او با اشاره سجده کرد ولی به هر حال کشته شد.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
بنابراین اضلال از ذکر (قرآن و رهبر الهی) یکی از فریب‌های شیطان است.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
شیطان به خوبی می‌داند که خداوند برای گمراه نشدن مردم، قرآن، امام و رهبر الهی فرستاده‌است و هر چه مردم را از اینان دور نماید آنان را به گمراهی نزدیک ساخته است. برای رسیدن به این هدف، دو کار انجام می‌دهد: الف) اسباب مادی را به عنوان بهترین تمسک و کمک معرفی می‌نماید. ب) خود وعده یاری‌رسانی در مواقع خطر می‌دهد هنگامی که افراد با این شیوه فریب می‌خورند و با پشتوانه اسباب مادّی و دل‌گرمی به یاری‌رسانی شیطان از قرآن، امام و پیشوای الهی جدا می‌شوند و در گرداب گناه و گرفتاری قرار می‌گیرند، شیطان آنان را ناامید و تنها وا می‌گذارد. این آیه، با ظرافت امام و شیطان را در مقابل هم قرار داده؛ یعنی هر چه به امام نزدیک‌تر بشویم، امیدمان به شیطان کم‌تر می‌شود و بر عکس
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
شیطان خوب می‌داند غمگین‌ساختن، بی‌اعتنایی و بی‌اعتماد کردن هرگاه بین مؤمنین باشد آنان را سست می‌کند و از دل‌گرمی و پشت‌کار در راه حق باز می‌دارد. نجوا کردن به‌خوبی باعث ایجاد این موارد می‌شود تا در یک کلام، مؤمنان را پژمرده و بی‌انگیزه نماید. شیطان برای غمگین‌ساختن مؤمنان از هر وسیله‌ای استفاده می‌کند حتی «گاهی در عالم خواب صحنه‌هایی در برابر چشم او مجسم می‌کند که موجب اندوه او شود»
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
امام علی (ع) می‌فرماید: «تاج تواضع و فروتنی را بر سر نهید، و تکبّر و خودپسندی را زیر پا بگذارید، و حلقه‌های زنجیر خود بزرگ بینی را از گردن باز کنید، و تواضع و فروتنی را سنگر میان خود و شیطان و لشکریانش قرار دهید».
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
پس بیرون شو که تو از خوارشدگانی. پس از آنکه شیطان علت نافرمانی خود را ذکر کرد با توجه به این آیه علّت نافرمانی او ریشه در تکبر وی داشته‌است. بنابراین، خداوند او را از مقام عالی و همنشینی با فرشتگان اخراج می‌نماید. با توجه به کلمات «فاهبط» و «ان تتکبر» می‌توان به این نتیجه رسید که عامل سقوط و اخراج از مقامات معنوی، تکبر و خود برتری بی‌جا است. و با توجه «من الصاغرین» می‌توان نتیجه گرفت: عاقبت کسی که خود را بزرگ می‌بیند کوچک‌شدن است. پیامبر اسلام (ص) می‌فرماید: «هر کس تواضع و فروتنی کند، خداوند او را بالا برد و هر کس تکبر و گردنکشی کند خداوند او را خوار و پست گرداند».
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
امّا راه ترسیدن، پناهنده‌شدن به خداست نه شیطان؛ «اَعوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّطانِ الرَّجیم». ۲- درست است که باید در ارضای قوای خود حامی و فرمانده داشت، امّا باید فرماندهی انتخاب کرد که امر به خویشتن‌داری و نیکی دهد نه امر به فحشا و منکر. ۳- درست است که زندگی بدون امید و آرزو نمی‌شود، امّا باید به امید و آرزوی حق دل بست؛ چرا که امیدبستن به وعدهٔ شیطان که از پیروانش بیزاری می‌جوید، عاقلانه نیست؛
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
انسان عاقل باید همیشه در کارها، سه مطلب را مدّ نظر قرار دهد: الف) جذب منفعت ب) دفع ضرر ج) خداوند به عنوان قدرت مطلق نفع و ضرررسانی اگر دفع ضرر به صورت یک حالت همیشگی درآید که انسان نسبت به همه مسائل بدبین شود و افراد و امورات معمولی را به عنوان دشمنانی که می‌خواهند به او ضرر رسانند، بداند، و نیز اشخاصی که شرور هستند به عنوان منبع قدرت ضرر رسانی بپندارند و قدرت مطلق الهی را فراموش کنند، آن وقت نتایجی خواهدداشت که شیطان‌پرستی یکی از آن موارد است
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
برخی از موارد که می‌تواند زمینه‌ساز ترس و استرس نابجا شود، اشاره می‌گردد: ۱- افراط و تفریط ۲- تن‌پروری ۳- ناشکری ۴- شتاب‌زدگی ۵- نداشتن هدف و انعطاف ۶- چشم‌چرانی ۷- مجادله بدون علم
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
این آیه درباره امداد رسانی خداوند به مسلمانان در جنگ بدر است. مسلمانان در جنگ بدر دچار بی‌آبی و تشنگی شدند. هم‌چنین محل تجمع آنان زمینی بود که پاهایشان در آن فرو می‌رفت و سست بود. شیطان در دل‌هایشان وسوسه کرد که با این شرایط شما توان مقاومت ندارید. بدین ترتیب ترس و رعب، قلوب آنان را فرا گرفت؛ اما خداوند به آنان آرامش داد تا به خواب روند و بارانی فرستاد تا زمین را محکم و مشکل بی‌آبی‌شان را حل کند. با توجه به این آیه، ایجاد ترس و رعب در مقابل دشمن از روش‌های شیطان است که باعث می‌شود ثبات و اراده از قلب‌ها بیرون رود و شک و تردید جای آن را بگیرد.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
شیطان با دامن‌زدن به ترس از فقر، مانع انفاق می‌شود؛ در نتیجه، جنایات و فحشا بر اثر فقر و تنگ دستی شیوع می‌یابد. تعبیر به امرکردن شیطان، اشاره به همان وسوسه‌های اوست و اصولاً هر نوع فکر منفی و بازدارنده و کوتاه‌بیننده، سرچشمه‌اش تسلیم در برابر وسوسه‌های شیطان است. در مقابل هرگونه فکر مثبت سازنده و آمیخته با بلند نظری، سرچشمه‌اش الهامات الهی و فطرت پاک خدادادی است. بنابراین، کسی که فکر بلند نداشته‌باشد، شیوه ترساندن شیطان، او را اسیر می‌کند و مانع انفاق او می‌گردد. انفاق ضامن بقای اجتماع و تحکیم عدالت اجتماعی و سبب کم‌کردن فاصله طبقاتی و پیشرفت همگانی و عمومی است.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
با توجه به آیهٔ هفده سورهٔ اعراف و حدیث امام باقر (ع) که حملهٔ شیطان، از طرف راست را حمله به اعتقادات و ایجاد شبهات نسبت به دین، تفسیر نموده‌اند، حمله به اعتبار قرآن، با هدف تزلزل و تباه‌ساختن دین از سوی شیطان دنبال می‌شود.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
نکته قابل توجه اینکه، هرگاه شیطان قدرت مس‌کردن ـ سلطه ـ بر انسان را داشته باشد: اولاً، به فرمان خدا است؛ ثانیا، ً محدود و موقّتی است؛ ثالثاً برای آزمایش و ترفیع درجه می‌باشد. هم‌چنین هدف از سلطه شیطان بر انسان، گرفتن مقام صبر و شکر از اوست؛ به بیانی دیگر شیطان با روش مس کردن، همه چیز را از انسان می‌گیرد تا دین او را بگیرد.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
و بنده ما ایوب را به یاد آور آن‌گاه که پروردگارش را ندا داد که شیطان مرا به رنج و عذاب مبتلا کرد. خداوند برای اینکه اخلاص حضرت ایوب را بر همگان روشن سازد و او را الگویی برای جهانیان قرار دهد که به هنگام «نعمت» و «رنج»، هر دو شاکر و صابر باشند، به شیطان اجازه داد که بر دنیای او مسلّط گردد.و بر او رنج و عذاب‌های دنیایی وارد سازد. با توجه به صراحتی که این آیه به مس کردن حضرت ایوب توسط شیطان دارد می‌توان نتیجه گرفت شیطان می‌تواند بلاها و امراض را برای جسم انسان بوجود آورد که البته هر کسی گرفتار چنین آزمایشی شد باید صبر پیشه کند تا در نتیجه به درجات او افزوده شود.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
رابطهٔ شیطان با اهل ایمان، در حدّ وسوسه‌کردن است. ولی رابطه شیطان با کفّار، رابطهٔ سلطه‌گرانه است: «علی الکافرین» البته زمینهٔ سلطهٔ شیطان را خود انسان‌ها با دوست قرار دادن او ایجاد می‌کنند. بنابراین، کسانی که کفر را انتخاب می‌کنند و ولایت شیطان را می‌پذیرند، خداوند شیطان‌ها را برای تشویق و تحریک و ولایت بر آنان سراغشان می‌فرستد. سنّت خداوند، رساندن انسان‌ها به کمال است؛ آن کس که جهت الهی را برمی‌گزیند خداوند اسباب پیشرفت و تعالی او را فراهم می‌سازد؛ و آن کس که جهت غیر الهی را انتخاب می‌کند، پروردگار اسباب سقوط را در اختیار او قرار می‌دهد.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
شیطان به‌خوبی می‌داند انسان فطرتاً جمع‌گرا است؛ به همین منظور برای پیشبرد اهداف خود افراد را سازماندهی می‌کند و در یک حزب واحد جمع می‌گرداند. از آفات حزب این است که ملاک انسان به تدریج، خود حزب می‌شود و شخص حزبی، خودبه‌خود ملاک حق را کنار می‌گذارد و آن چیزی که حزب دستور می‌دهد، همان را درست می‌پندارد و عمل می‌کند.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
این آیه ناظر به جنگ احد است که همه مسلمانان به جز ۱۳ نفر از دور پیامبر فرار کردند. کلمه «استزلال» به معنای آن است که کسی بخواهد دیگری را به لغزش وادارد. هنگامی که آنان انحراف‌هایی در دل و در عمل داشته باشد چون اساس گناه پیروی از هوای نفس است، یک گناه، انسان را به گناه دیگری می‌کشاند. زیرا زمینه‌های نامناسب روحی که بر اثر گناهان پیشین در انسان فراهم شده، راه را برای گناهان دیگر هموار می‌سازد. بنابراین، هرگاه انسان وارد کار خوب و پسندیده‌ای می‌شود شیطان برای باز داشتن او، از زمینه‌های نامناسب روحی که بر اثر گناهان گذشته، از آن توبه نکرده‌است، او را با روش استزلال، به لغزش و در نهایت منصرف‌کردن و فرار از مسئولیّت می‌کشاند.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
بلعم باعورا به عنوان یک مبلغ نیرومند حضرت موسی بود ولی بر اثر تمایل به فرعون، شیطان کار او را به جایی رساند که در صف مخالفان موسی قرار گرفت. امام باقر (ع) درباره این آیه می‌فرماید: «این آیه [اعراف ۱۷۵] بر هر کس که هوای نفس را بر حق قالب کند، منطبق می‌شود». و چنین کسانی در هر زمانی یافت می‌شوند و اختصاص به زمان و شخص خاصّی مانند بلعم باعورا ندارد
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
از جمله مواردی که شیطان از روش «استحواذ؛ یعنی استیلاء و غلبه» استفاده می‌نماید وقتی است که حق و باطل درهم‌می‌آمیزد. امام علی (ع) در این خصوص می‌فرمایند: «اگر حق و باطل به‌طور روشن مطرح باشند مشکلی پیش نمی‌آید ولی مخلوط کردن حق و باطل، سبب بروز فتنه و تسلّط شیطان می‌شود.» و نیز امام حسین (ع) نیز در کربلا به لشکر یزید فرمود: «استحوذ الشیطان علی اولیائه». به راستی چگونه می‌شود که انسان در مقابل امام حسین (ع) قرار می‌گیرد و خون‌بارترین و زشت‌ترین حادثه تاریخ؛ یعنی عاشورا را بوجود می‌آورد؟ چگونه شیطان انسان را همچون سرباز، گوش به فرمان می‌کند و به زمین کربلا می‌آورد و در مقابل امام حسین (ع) صف‌آرایی می‌کند.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
در جواب باید گفت اگر حضرت یوسف از زندان آزاد می‌شد به جای هدایت چند زندانی می‌توانست همه مردم مصر را هدایت و امامت کند بنابراین خروج یوسف از زندان و رفع اتهام از او با اهداف شیطان ناسازگار بود، لذا پیغام یوسف را از یاد پیغام‌رسان برد.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸

حجم

۲۸۴٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۲۰۰ صفحه

حجم

۲۸۴٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۲۰۰ صفحه

قیمت:
۱۰,۰۰۰
تومان