بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب ترفندهای شیطان | طاقچه
تصویر جلد کتاب ترفندهای شیطان

بریده‌هایی از کتاب ترفندهای شیطان

انتشارات:انتشارات گوی
امتیاز:
۴.۰از ۶ رأی
۴٫۰
(۶)
شیطان خوب می‌داند غمگین‌ساختن، بی‌اعتنایی و بی‌اعتماد کردن هرگاه بین مؤمنین باشد آنان را سست می‌کند و از دل‌گرمی و پشت‌کار در راه حق باز می‌دارد. نجوا کردن به‌خوبی باعث ایجاد این موارد می‌شود تا در یک کلام، مؤمنان را پژمرده و بی‌انگیزه نماید. شیطان برای غمگین‌ساختن مؤمنان از هر وسیله‌ای استفاده می‌کند حتی «گاهی در عالم خواب صحنه‌هایی در برابر چشم او مجسم می‌کند که موجب اندوه او شود»
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
شیطان به خوبی می‌داند که خداوند برای گمراه نشدن مردم، قرآن، امام و رهبر الهی فرستاده‌است و هر چه مردم را از اینان دور نماید آنان را به گمراهی نزدیک ساخته است. برای رسیدن به این هدف، دو کار انجام می‌دهد: الف) اسباب مادی را به عنوان بهترین تمسک و کمک معرفی می‌نماید. ب) خود وعده یاری‌رسانی در مواقع خطر می‌دهد هنگامی که افراد با این شیوه فریب می‌خورند و با پشتوانه اسباب مادّی و دل‌گرمی به یاری‌رسانی شیطان از قرآن، امام و پیشوای الهی جدا می‌شوند و در گرداب گناه و گرفتاری قرار می‌گیرند، شیطان آنان را ناامید و تنها وا می‌گذارد. این آیه، با ظرافت امام و شیطان را در مقابل هم قرار داده؛ یعنی هر چه به امام نزدیک‌تر بشویم، امیدمان به شیطان کم‌تر می‌شود و بر عکس
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
بنابراین اضلال از ذکر (قرآن و رهبر الهی) یکی از فریب‌های شیطان است.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
در بنی‌اسرائیل، عابدی بود به نام برصیصا که سال‌ها عبادت می‌کرد و مشهور شد و مردم مریض‌های خود را نزد او می‌آوردند. تا این که روزی زنی از اشراف را نزد او آوردند، شیطان او را وسوسه کرد و او به آن زن تجاوز کرد. پس او را کشت و در بیابان دفن کرد. برادران زن فهمیدند و مسئله شایع شد و عابد از موقعیت خود سرنگون گشت، حاکم او را احضار و او به گناه خود اقرار کرد و حکم صادر شد که به دار آویخته شود. در این هنگام شیطان نزد او مجسّم شد که وسوسه من تو را به این روز انداخت، اگر به من سجده کنی تو را آزاد می‌سازم. گفت: توان سجده ندارم، گفت: با ابرو به من سجده کن، او با اشاره سجده کرد ولی به هر حال کشته شد.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
از دیدگاه قرآن، انسان می‌تواند به مقام «خلافت الهی» برسد. هر چند فطرت پاک و ربّانی‌اش او را به سمت خلافت الهی سوق می‌دهد، ولی طبیعت حس‌گرا و رفاه طلب او از خلافت خداوند گریزان است و به سوی خلافت شیطان گرایش دارد؛ لذا اگر رهنمودهای عقل و وحی او را به لباس فاخر صدق و حقیقت بیاراید، به مقام خلیفة اللهی نایل می‌گردد و اگر وسوسه و اغوای شیطان، این لباس پاکیزه را به باطل و کذب آلوده کند، بنده به درجه خلیفهٔ شیطان سقوط می‌کند
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
میل سرکشی که در درون انسان زبانه می‌کشد و وی را به طلب هر چه بیشتر لذّت‌ها فرا می‌خواند، نفس اماره؛ یعنی فرمان دهنده به بدی‌ها نامیده می‌شود. هر انسانی این را تجربه کرده‌است که وقتی بر سر دوراهی گناه و پاکی قرار می‌گیرد، جنگی در درون او به راه می‌افتد، هوس‌ها او را به گناه وسوسه می‌کند و عقل و وجدان، او را به‌سوی پاکی فرامی‌خواند.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
و من نفس خود را تبرئه نمی‌کنم، چراکه نفس قطعاً به بدی امر می‌کند، مگرخدا به کسی رحم کند، زیرا پروردگار من آمرزندهٔ مهربان است.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
این موجود که دشمن انسان است و خود را از آدمیان برتر می‌پندارد، سوگند یادکرده‌است که همه انسان‌ها را از راه مستقیم و قرب الهی منحرف کند. «قَالَ فَبِعِزَّتِک لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ»؛ شیطان گفت: «پس به عزّت تو سوگند که همگی را جداً از راه به در می‌برم». شیطان چون خودش از درگاه الهی رانده‌شده‌است، به‌شدّت نسبت به انسان حسود است و می‌خواهد هیچ بنی‌آدمی به مقام قرب الهی نایل نشود.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
کلمهٔ ابلیس یازده بار در قرآن کریم به صورت مفرد به کار رفته‌است. نُه مورد آن مربوط به استکبار ابلیس از سجده بر آدم است و دو مورد دیگر مربوط به سپاه ابلیس و فریب‌کاری اوست. در دایرةالمعارف تشیع چنین آمده‌است که: «ابلیس، نامی غیر عربی، ولی بعضی گفته‌اند که از واژهٔ أبلس به معنی اندوهی که زادهٔ نومیدی است، گرفته شده است و آیهٔ «یَومَ تَقومُ اَلسّاعهُ یَبلَسُ المُجرمون» (روم: ۱۲) یعنی در روز رستاخیز، تبهکاران، خاموش و سرگردانند، نیز به همین معنا است. برخی نام ابلیس را الحارث و کنیه‌اش را ابوالمره یاد کرده‌اند
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
ابلیس در لغت به معنای نومیدی یا ناامیدشده است.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
کلمه شیطان در قرآن هفتاد بار به صورت مفرد و هجده بار به صورت جمع آمده‌است. «کلمه شیطان از شَطَن گرفته شده و به معنای دور شدن است. شیطان به موجود سرکش و متمرّد اطلاق می‌شود؛ اعم از انسان، جن و یا جنبندگان دیگر و به معنای روح شریر و دور از حق و خیر آمده‌است».
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
مطلب ظریفی بین قسمت اول آیه «وسوسه شیطان» و آخر آیه «وعده‌های شیطان» وجود دارد؛ که شیطان هدفش برهنه‌کردن عورت آدم و حوا بود، زیرا که کلمهٔ «سوات» به معنای عضوی است که آدمی از برهنه‌کردن و اظهار آن شرم دارد. بنابراین بهترین راه بی‌حیاکردن و شکستن مقام و کرامت و هویّت یک انسان، تبلیغ و ایجاد فرهنگ برهنگی است که در دنیای امروزی با وسوسه‌های تبلیغاتی و وعده مترقّی‌شدن و مد روزشدن در حال گسترش است!
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
اگر فریب شیطان را خوردید: اول، نزد پروردگار اقرار کنید که با این گناه به خودمان ظلم کردیم؛ دوم، این که از خدا طلب بخشش کنیم؛ سوم، اینکه به رحمت خداوند امید داشته‌باشیم؛ چهارم، اینکه خود را خسران زده و بدهکار بدانیم نه توجیه‌گر و در نهایت طلبکار. نخستین خواستهٔ بشر از خدا، تقاضای عفو و رحمت بود و نخستین خواستهٔ شیطان درخواست مهلت برای دورکردن انسان‌ها از رحمت خدا، پس باید به گوش بود که پاسخ‌دادن به دعوت شیطان ظلم به خویش و افتادن در گروه خاسرین، یعنی محرومین از رحمت پروردگار است.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
انسان‌ها باید با توجهی مکرّر به آخرت، بر غرایز نفسانی خویش فائق آیند. بنابراین می‌توان سعی در بی‌توجه‌کردن انسان‌ها به آخرت و روز حساب را چهاردهمین صفحه از کارنامهٔ شیطان بدانیم.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
شیطان در جنگ بدر، به صورت سراقه بن مالک (از سر شناسان قبیله بنی کنانه) درآمد وی مشرکان را تشویق و ترغیب می‌کرد و به آنان وعدهٔ همراهی و پیروزی می‌داد، اما با حضور فرشتگان در آستانه پیروزی سپاه اسلام، پا به فرار گذارد. پس از شکست کفار، در مکه به او می‌گفتند: تو سبب شکست ما شدی! و او قسم می‌خورد که حتی از مکه بیرون نیامده است. پس معلوم شد که شیطان در قیافهٔ سراقه به آنان وعدهٔ پیروزی داده، سپس فرار کرده است.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
در اینجا نقش شیطان به عنوان تحریک‌کنندهٔ آنان مشخص می‌شود. شیطان برای جبهه حق، کار تبلیغاتی می‌کند و در مرحله آغاز مبارزه به آنان روحیه می‌دهد ولی در مرحله برخورد، هنگام دیدن امدادهای الهی آنان را رها کرده، عقب نشینی می‌کنند. امیرالمؤمنین (ع) هنگامی که از کنار کشتگان خوارج می‌گذشت فرمود: «بدا به حال شما! آنکه شما را فریب داد و به شما زیان رساند. پرسیدند چه کسی آنان را فریب داد؟
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
بنابراین، زینت‌دادن اعمال زشت توسط شیطان متوقف نمی‌شود و حتی هنگام به بن‌بست رسیدن نیز تکرار اعمال زشت را، راه نجات نشان می‌دهد و انسان را از تضرّع‌کردن به درگاه خداوند سبحان باز می‌دارد. «پروردگارا، باطلی را که [شیطان] برای ما می‌آراید به ما بشناسان و چون آن را به ما شناساندی ما را از آن نگهدار».
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
امام باقر (ع) روایت شده که همین که سلیمان از دنیا رفت ابلیس سحر را درست کرد، آن را در طوماری پیچید و بر پشت آن طومار نوشت: این آن علمی است که آصف بن برخیا برای سلطنت سلیمان‌بن‌داود نوشته و این از ذخایر گنجینه‌های علم است، هر کس چنین و چنان بخواهد باید چنین و چنان بکند، آن‌گاه آن طومار را در زیر تخت سلیمان دفن کرد و مردم را به یافتن آن راهنمایی کرده، مردم پس از یافتن آن گفتند عجب این که سلیمان بر همهٔ ما قدرت داشت به خاطر داشتن چنین سحری بوده است. ولی مؤمنین گفتند: نه سلطنت سلیمان از ناحیه خدا بوده و سلیمان بنده و پیامبر خداوند بوده است.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
گفت: من به داوری پیامبر شما راضی‌ام؛ ولی مرد منافق یکی از بزرگان یهود به نام کعب بن اشرف را انتخاب کرد زیرا می‌دانست که می‌تواند با هدیه نظر او را به‌سوی خود جلب کند. بنابراین شیطان در ذهن و دل کسانی که معیارشان جلب منفعت است در زمان اختلاف انسان را چنان وسوسه می‌کند که تن به داوری حاکم حق، ندهد و با وسوسه شیطان، داوری را نزد طاغوت ببرد.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
بعضی از مردم درباره خدا بدون علم حرف می‌زنند و بر آن اصرار می‌ورزند و طبق آن نظر، اشتباه عمل می‌کنند و در حقیقت این گونه اشخاص به اغوای شیطان متمایل می‌شوند و در اعتقاد و عمل از او پیروی می‌کنند. ابواب باطل و راه‌هایی که انسان بدون علم، آنها را حق می‌پندارد، مختلف است و بر هر باب شیطانی از قبیل ابلیس و ذریه‌اش انسان‌ها را به‌سوی آن دعوت می‌کنند که شاید به همین منظور عبارت «کل شیطان» آمده است.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
در این آیه روش گفت‌وگو و استدلال با مخالفان را می‌آموزد چرا که مکتب هر قدر عالی و منطق قوی و نیرومندباشد، ولی اگر با روش صحیح بحث و مجادله توأم نگردد و به جای لطف و محبت، خشونت بر آن حاکم گردد، بحث بی‌اثر و گاه با اثر منفی تمام خواهدشد. به همین دلیل این آیه خطاب به بندگان خدا می‌فرماید سخنی را بگویند که بهترین باشد چرا که اگر قول احسن را انتخاب نکنند شیطان در میان آنان فساد و فتنه می‌کند. کلمهٔ «ینزغ» از ماده «نزغ» به معنی ورود در کاری به معنی افساد است. شیطان سعی می‌کند میان مؤمنان و مخالفان‌شان فساد کند یا در دل‌های مؤمنان به طرز مرموزی نفوذ کند تا با به کار نبردن بهترین‌ها در کلام، آنان را به فساد ترغیب کند.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
۶۴ سوره اسراء «وَاسْتَفْزِزْ مَنِ اسْتَطَعْتَ مِنْهُمْ بِصَوْتِک وَأَجْلِبْ عَلَیْهِم بِخَیْلِک وَرَجِلِک وَشَارِکهُمْ فِی الأَمْوَالِ وَالأَوْلادِ وَعِدْهُمْ وَمَا یَعِدُهُمُ الشَّیْطَانُ إِلاَّ غُرُورًا»؛ و از ایشان هر که را توانستی با آوای خود تحریک کن و با سواران و پیادگانت بر آن‌ها بتاز و با آنان در اموال و اولاد شرکت کن و به ایشان وعده بده و شیطان جز فریب به آن‌ها وعده نمی‌دهد. خداوند در این آیه خطاب به شیطان روش‌های او را در انحراف انسان‌ها بیان می‌کند. «استفزاز» به معنی لغزاندن با سرعت و تردستی و هل‌دادن است. در این آیه، به سه دسته از وسایل متنوّع وسوسه‌ای شیطان تصریح شده‌است که شامل سه برنامهٔ فرهنگی، اقتصادی و روانی شیطان
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
مراد از اینکه حضرت موسی بعد از قتل مرد قبطی گفت: «هذا من عمل الشیطان»؛ یعنی این عمل منسوب به شیطان است. علامه طباطبایی می‌فرماید: «این واقعه کار اشتباه و از سؤء تدبیر او بود که او را به عاقبت وخیم مبتلا کرد.» شیطان به‌خوبی می‌داند که وجود اشخاصی مانند حضرت موسی مایهٔ هدایت و سعادت انسان‌ها است. بنابراین هر اقدامی که منجر به دور شدن موسی از مردم بشود خواست شیطان است و حضرت موسی در آن شرایط که تحت نظر فرعون بود و دین خود را از او مخفی داشته‌است، به علت دفاع از یک بنی‌اسرائیلی که منجر به قتل مرد قبطی شد، دیگر نتوانست در مصر بماند و راه مدین را در پیش گرفت.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
گناه شیطان کفران نعمت‌های پروردگارش بود. زیرا خداوند نیرو، توان و هوش و استعداد فوق العاده‌ای به او داده‌بود و او همه نیروها را در غیر موردش یعنی در طریق اغوا و گمراهی مردم صرف کرد. بنابراین انسان نیز اگر نعمت‌های خداوند را نسنجیده در غیر موردش صرف نماید مانند و برادر شیطان است؛ برادری گاهی نسبی، گاهی مسلکی و مرامی است. اسراف‌کاران برادران مسلکی شیطان‌اند؛ «اخوان الشیاطین»، یعنی کسانی که در مسیر شیطان و همراه اویند. با نگاهی دیگر به اسراف و تبذیر می‌توان به این نتیجه رسید که اگر انسان در استفاده از نعمت‌ها و اختیارات خود بی‌حساب و نسنجیده عمل کند از حد اعتدال خارج و به افراط و یا تفریط می‌افتد و شیطان با علم به این مطلب سعی در مصرفی‌کردن انسان دارد تا از حد اعتدال که همان راه سعادت است خارج شوند
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
تبذیر، گرچه بیشتر در مسائل مالی است ولی در مورد نعمت‌های دیگر نیز وجود دارد مانند: به کارگرفتن فکر، چشم، گوش و زبان در راه نادرست، سپردن مسئولیّت‌ها به افراد ناصالح، پذیرش مسئولیّت بدون داشتن لیاقت و توان آن و از همه مهم‌تر بی‌برنامه بودن که همگی اتلاف زمانی است که خداوند به آن قسم یاد کرده‌است؛ «والعصر»و برای هیچ‌کسی برگشتی ندارد. و شیطان به‌خوبی می‌داند که هر کس و هر جامعه، تبذیر کننده شد نسبت به او برادر؛ «اخوان‌الشیاطین» و نسبت به پروردگارش کافر است؛ «لربه کفورا».
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
آیه ۲۵ سوره محمّد (ص) «إِنَّ الَّذِینَ ارْتَدُّوا عَلَی أَدْبَارِهِم مِّن بَعْدِ مَا تَبَیَّنَ لَهُمُ الْهُدَی الشَّیْطَانُ سَوَّلَ لَهُمْ وَأَمْلَی لَهُمْ»؛ بی‌گمان کسانی که پس از آنکه [راه] هدایت بر آنان روشن شد [به حقیقت] پشت کردند شیطان آنان را فریفت و به آرزوهای دور و درازشان انداخت کلمهٔ «سوَّلَ» از ماده «سول» بر وزن قفل به معنی حاجتی است که نفس آدمی نسبت به آن حریص است. تسویل معنی ترغیب و تشویق به اموری است که انسان حریص به آن است. و «املی لهم» از ماده «املاء» به معنی ایجاد طول امل و آرزوهای دور و دراز است که انسان را به خود مشغول داشته، از حق باز می‌دارد.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
معمولاً کارهای انسان یا به خاطر جلب منفعت است اعم از اینکه منفعت معنوی یا مادی باشد. یا به خاطر دفع ضرر است. اعم از اینکه ضرر معنوی یا مادی باشد. در فرمانی که خدا و رسولانش، انسان را به دعوتی سودمند فرا می‌خواند، شیطان در مقابل با مخدوش‌کردن محاسبات، کاری می‌کند که انسان با لحاظ نکردن دفع ضرر و جلب منفعت در حیران و سرگردانی بیفتد و از آنجایی که پاسخ‌گفتن به دعوت توحید نیازمند هوشیاری است و شخص حیران فاقد این ویژگی است در نتیجه دعوت شیطان را لبیک می‌گوید و به پرستش بت‌ها هر چند که از او نه دفع ضرر می‌کند و نه به او سودمی‌رساند، می‌پردازد.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
بنابراین یکتاپرستی نیازمند آرامش و تمرکز در محاسبه است ولی شرک و چندتاپرستی، دوگانگی و تحیّر است و شیطان با ایجاد سرگردانی و تحیّر انسان را در مسیر شرک قرار می‌دهد.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
انسان به واسطهٔ نیروی عقل، خیر و شر، نافع و مضر را تشخیص می‌دهد و راه صحیح زندگی را می‌یابد، اما انسانی که ممسوس شیطان شده؛ یعنی شیطان با او تماس گرفته و نیروی تمییز او را مختل ساخته‌است، نمی‌تواند حکم خیر و شر را به‌درستی تشخیص دهد.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸

حجم

۲۸۴٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۲۰۰ صفحه

حجم

۲۸۴٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۲۰۰ صفحه

قیمت:
۱۰,۰۰۰
تومان