کتاب روزی که شبیه هیچ روزی نیست
معرفی کتاب روزی که شبیه هیچ روزی نیست
دیر رسیدهام. این دشت کربلاست. ساعتی قبل اینجا پر از هیاهوی رزم و صدای چکاچک شمشیر بود. حالا زندهای در این دشت نیست. چشمم را به هر طرف میدوانم. روبرو، خورشیدی است در مغرب خون نشسته. روی زمین، نیزه افتاده و شمشیر و خیمههایی سوخته. کنار آنها مردانی که غرق خونند. پیکار تمام شده. پیکاری نابرابر. قلیلی در برابر کثیر. قلیلی که از کثیر نترسید. جلوتر میروم. اینجا محل پیکار حسین است. و این حسین است. او را می شناسم. حتی با زخمهایی که از تیر و نیزه و شمشیر برداشته. زخمهایش بیتابم میکند. زانو میزنم. رو به سوی مدینه میکنم. پیامبر، پدر بزرگ حسین آنجاست. به یاد روزهایی نه خیلی دور، با او حرف میزنم. میگویم پیامبر! به یاد میآورید پنجاه و هفت سال پیش را؟ به یاد میآورید سوم شعبان سال چهارم هجری را در مدینه؟ من هم یادم هست. آنقدر خوب که انگار دارم این روز رامیبینم.
حجم
۴٫۴ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۰
تعداد صفحهها
۲۸۶ صفحه
حجم
۴٫۴ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۰
تعداد صفحهها
۲۸۶ صفحه