دانلود و خرید کتاب تبارشناسی جریان‌های سیاسی و آسیب‌شناسی احزاب در ایران اسماعیل آزادی
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
کتاب تبارشناسی جریان‌های سیاسی و آسیب‌شناسی احزاب در ایران اثر اسماعیل آزادی

کتاب تبارشناسی جریان‌های سیاسی و آسیب‌شناسی احزاب در ایران

معرفی کتاب تبارشناسی جریان‌های سیاسی و آسیب‌شناسی احزاب در ایران

کتاب تبارشناسی جریان‌های سیاسی و آسیب‌شناسی احزاب در ایران نوشته اسماعیل آزادی است این کتاب سعی کرده است اطلاعات جامعی از احزاب ایران و تاریخچه آن‌ها و علل رشد و سقوطشان بیان کند.

درباره کتاب تبارشناسی جریان‌های سیاسی و آسیب‌شناسی احزاب در ایران

در کتاب تبارشناسی جریان‌های سیاسی و آسیب‌شناسی احزاب در ایران سعی کرده است در قالب گفتگوهای نظام‌مند و دقیق با سرشناس‌ترین فعالان حزبی در ایران مسائل مربوط به این اتفاق را بررسی کند. ایران از دوره نهضت ملی شدن صنعت نفت تاکنون، دانسته‌های بسیاری را بر خواننده آشکار می‌کند. این کتاب را می‌توان نتیجه تجربیات احزاب در ایران معاصر دانست که با رنج و فداکاری‌های فعالان حزبی به دست آمده است . بخش اول کتاب در گفتگو با سیاست‌مدارانی چون محمد علی اکبری، محمد علی عمویی، محمد مهدی عبدخدایی، حسین راضی ، پرویز ورجاوند، ابراهیم یزدی، عزت الله سحابی، محمدنبی حبیبی، سید محمد سلامتی و هاشم آغاجری، پیدایش، تحولات و فراز و فرود بزرگ ترین و تاثیرگذارترین جریان های سیاسی معاصر را بررسی می کند : حزب توده ، جمعیت فداییان اسلام، خداپرستان سوسیالیست ، حزب ایران و جمعیت آزادی مردم ایران، جبهه ملی ایران، نهضت آزادی و انجمن های اسلامی دانشجویان، نهضت مقاومت ملی و جریان ملی-مذهبی، هیئت های موتلفه و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی.

خواندن کتاب تبارشناسی جریان‌های سیاسی و آسیب‌شناسی احزاب در ایران را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام علاقه‌مندان به علوم سیاسی و تاریخ معاصر پیشنهاد می‌کنیم

بخش‌هایی از کتاب تبارشناسی جریان‌های سیاسی و آسیب‌شناسی احزاب در ایران

آیا این حزب اجتماعیون‌اعتدالیون نیز روزنامه‌هایی منتشر می‌کردند؟

بله، روزنامه‌های مجلس و وقت، ارگان آن‌ها بود.

نخستین چالش‌های میان این دو حزب از چه جنسی بود؟

یکی از عمده چالش‌ها، عدالت اجتماعی بود. به این ترتیب که سوسیال‌دموکرات‌ها در تداوم اصلاحات موجود، به منظور رسیدن به عدالت اجتماعی،‌ اصلاحاتی را از نوع مرام سوسیالیسم درخواست‌ها و مطالبات خود مطرح می‌کردند. مثلاً مبارزه با «اشرافیت»، زمینداری بزرگ و... از شعارهای آن‌ها بود و این نیز یکی از چالش‌های اساسی بین آن‌ها بود. در حوزهٔ نظام انتخابی، سوسیالیست‌ها بر آرای همهٔ شهروندان تأکید می‌کردند. در حالی که اعتدالیون بیش‌تر نخبه‌گرا بودند و کسانی را که تا حدی از توانایی سرمایه‌ای تجاری و امکانات ملکی برخوردار بودند، دارای حق شرکت کردن در انتخابات برای انتخاب شدن و انتخاب کردن می‌دانستند.


مقدمه‌ای بر تحلیل سیاسی
دونالد استریکلند
درباره‌‌ی دموکراسی
فیروز سالاریان
دموکراسی و انقلاب: از یونان باستان تا سرمایه‌داری مدرن
جرج نواک
آینده‌ علوم سیاسی
گری کینگ
تشیع در افغانستان
مؤسسه مطالعات اندیشه‌سازان نور
احزاب و جناح‌های سیاسی ایران امروز
عباس شادلو
برگ‌هایی از تاریخ مناسبات روسیه و ایران
بهرام‌الدین صلاح‌الدینویچ منانف
رویای آمریکایی، روایتی دیگر از تاریخ مردم آمریکا
هاوارد زین
نظریه‌های دموکراسی
فرانک کانینگهام
تاریخ اروپا؛ از قرن نوزدهم تا اوایل قرن بیست و یکم
سرژ برستاین
ساز و کار فاشیسم
جیسن استنلی
حکمرانی حزبی و دمکراسی حزبی
ولفگانگ‌سی مولر
طبقه و کار در ایران
محمود متحد
پاشنه‌ی آشیل سرمایه‌داری؛ پول کثیف و چگونگی احیای نظام بازار آزاد (جلد اول)
ریموند بیکر
کاربرد نظریه‌های روابط بین‌الملل: سیاست بین‌الملل در عرصه تئوری و عمل
عبدالعلی قوام
دموکراسی ها چگونه می میرند
استیون لویتسکی
پیش‌بینی‌های سیاسی
بروس بوئنو دی میسکیتا
جابه‌جایی دو انقلاب؛ چرخش‌های امر دینی در جامعه‌ی ایرانی
مهدی نجف‌زاده
سیری در تاریخ روشنفکری در ایران و جهان
رضا داوری اردکانی
بحران های ژئوپلیتیکی غرب آسیا و شمال آفریقا
سیدحمزه صفوی

نظرات کاربران

کهنه سوار
۱۳۹۹/۰۴/۰۲

لطفا بزارید در کتابخانه طاقچه ممنون

بریده‌هایی از کتاب
مشاهده همه (۱۶)
ایرانیان از سه طریق با اندیشه‌های جدید آشنا شدند. یکی از فرصت‌هایی که امکان آشنایی ایرانیان با اندیشه‌های جدید را فراهم کرد، اعزام دانشجو به خارج برای فراگیری علوم و فنون بود. این امر در زمان شکست‌های ما در جنگ‌های ایران و روس به‌خصوص در دورهٔ اول آن صورت عملی به خود گرفت. دوم، بازرگانان ایرانی بودند که در جریان فعالیت‌های بازرگانی با ممالک همجوار و اروپاییان، موجبات آشنایی ایرانیان را با اندیشه‌های جدید فراهم آوردند. بخش سوم، مأمورانی بودند که در حوزهٔ وزارت خارجه یا در سایر دستگاه‌های حکومتی فعالیت می‌کردند. این افراد به‌خصوص سفیران و اعضای وزارت خارجه که به دلیل حضور در ممالک خارجه با افکار آن‌جا آشنا می‌شدند، یکی دیگر از کانال‌های انتقال اندیشه‌های جدید به ایران
Hemmat
البته نسل تازه‌ای که در حال شکل گرفتن است، مقداری با نسل‌های قبل فرق می‌کند. در واقع نوعی لذت‌گرایی فردمحور در آن قدرت می‌گیرد که نقش ایدئولوژی را قدری کمرنگ می‌کند. این‌ها بیش‌تر به سمت حسابگری و گرایش‌های منفعت‌محور و اخلاق لذتجویانه حرکت می‌کنند. اگر همین نسل ادامه پیدا کند، گرایش‌های ایدئولوژیکی که ما می‌شناختیم در آن‌ها کمرنگ‌تر می‌شود. مثلاً زمینه برای قوت‌گیری لیبرالیسم بیش‌تر خواهد شد. یعنی گرایشات این نسل با گفتمان لیبرالیستی بهتر توضیح داده و توجیه می‌شود تا با گفتمان چپ و گفتمان‌های جامعه‌گرا. ولی این نظر خیلی قاطعانه نیست بلکه تصویری است که ما از روند جاری می‌بینیم. یا مثلاً به فرض کار جمعی کمرنگ می‌شود، فداکاری و ایثار اهمیت خود را از دست می‌دهد و بیش‌تر نوعی فردگرایی و لذت‌گرایی خودمحور، رفتار بخشی از جوانان جدید را به عنوان نسل تازه توضیح می‌دهد.
mostafasharif
در سخنانتان نقش تکنوکرات‌ها را در حکومت بسیار برجسته دانستید. برای سپردن پست‌های اجرایی تخصصی که قدرت هم در آن نهفته است، چه سازوکاری باید به کار برد؟ اول باید چارچوب حقوقی نظام اداری کشور مشخص شود و بدانند کسانی که مشاغلی را در سطح دولت اشغال می‌کنند باید در چه زمینه‌ای متخصص باشند و در واقع کنکور برگزار شود. بعد از کنکور، دوره ببینند و بعد دورهٔ «زندگی شغلی» داشته باشند و مدارج را طبق ضوابطی پشت سر بگذارند، به گونه‌ای که وقتی کسی به مدیر کلی می‌رسد واقعاً یک مدیر کل در همان رشته باشد. هر دولتی هم که می‌آید او را عوض نکند. برای این‌که او تصمیم را اجرا می‌کند و تصمیم نمی‌گیرد. در نظام‌های اروپایی تا مرحلهٔ مدیرکلی هیچ‌وقت کسی را عوض نمی‌کنند ولی در مرحلهٔ وزیر و معاونان خود که جزو تصمیم‌گیرندگانند، عوض می‌شوند.
mostafasharif
هرچند مفاهیمی چون جریان‌های دست راستی و دست چپی از پارلمان انگلستان آغاز شد اما شهرت این مفاهیم برگرفته از چالش‌های سیاسی‌فکری جریان‌هایی است که در آستانهٔ انقلاب کبیر فرانسه در سمت چپ و راست کنگرهٔ فرانسه می‌نشستند. جریان چپ این فرایند سیاسی فکری، با ظهور مارکسیسم دارای مانیفستی انقلابی شد و احزاب چپ با گرایش مارکسیستی و احزاب راست با گرایش کاپیتالیستی تعریف و نهادینه شدند و جنبش‌های کارگری به این روند اصالت دادند.
احسان رضاپور
یک نیروهایی در کشور وجود دارند که همه نسبت به آن‌ها نوعی نگرانی دارند. تکلیف این نیروها را چگونه باید روشن کرد؟ بسیاری از این‌ها آدم‌های بسیار صادقی‌اند، در جبهه بوده‌اند، جنگیدند، آدم‌های مؤمن و باورمندی‌اند. باید این‌ها را توجیه کرد که الان کشور وارد مرحله‌ای شده است که می‌خواهد با نظام حزبی عمل کند. این‌طور نباشد که احزاب تشکیل شوند و این‌ها با آن نگرش‌های توده‌واری که دارند به جان این تشکل‌ها بیفتند. من مطلقاً آن‌ها را تقبیح نمی‌کنم و یک نوع ارادت قلبی هم نسبت به آن‌ها دارم. برای این‌که احساس می‌کنم اگر مملکتی باقی مانده از آن‌هاست. البته همیشه بین آن‌ها و نیروهای فرصت‌طلب یا قدرت‌طلب یا پول‌پرستی که خودشان را با این گروه‌ها قاطی می‌کنند، تفکیک قایل می‌شوم. ولی به طور کلی این نیروها جزو نیروهای سیاسی‌اند و باید جامعه با آن‌ها با طرز معقولی وارد مذاکره شود و روابط و نظام سیاسی تنظیم کند. اگر قرار باشد آن‌ها با تصوراتی که دارند با چوب و چماق به اجتماعات حمله کنند، جامعه دچار هرج‌ومرج می‌شود و حیثیت خود آن‌ها هم لطمه می‌خورد. بنابراین اولین توصیهٔ بنده به احزاب سیاسی این است که با نیروهایی که به گردن این نظام و جامعه حق دارند، وارد گفتگوی صادقانه شوند.
mostafasharif
عصر حاضر عصر تکنوکرات‌هاست و نهاد دولت باید این قضیه را حل کند که بدنهٔ ساختار اداری باید به دست تکنوکرات‌ها تشکیل شود و هیچ‌گاه هم تغییر نکند. هر حزبی یا هر کسی که به قدرت می‌رسد یا سقوط می‌کند این بدنه نباید عوض شود. ثبات سیاسی در کشورهای اروپایی برخاسته از همین قضیه است و خوب عمل کردن نظام را تضمین می‌کند. اجرائیات از مهم‌ترین مباحث دولت‌های امروز است. بنابراین کسانی که به قدرت می‌رسند مأمور تشکیل حکومت می‌شوند، در دولت فرانسه هم این قانون وجود دارد که رئیس‌جمهوری باید از حزب استعفا بدهد یعنی غیرحزبی باشد
mostafasharif
وقتی که حزب مواضع خوبی بگیرد، افرادی هستند که بودجه‌های کلان و کمک‌های وسیع هم بکنند. البته باید آن کمک‌ها را هم به اطلاع مردم برسانند. یعنی یک حزب باید بیش از هر چیز روی اخلاق سیاسی تأکید کرده و پیوندش را با جامعه محکم کند و هر کمکی که از هر جا صورت گرفت را به اطلاع مردم برساند که اگر دست و دلبازی کرد، مردم بدانند این پول را از کجا می‌آورد و از هر گونه ابهامی به ویژه در این قضیه بپرهیزد. این‌ها نکاتی است که معمولاً یک آدم سیاسی به آن سطحی نگاه می‌کند اما یک سیاستمدار ژرف‌نگر می‌فهمد که این گونه زهد سیاسی خیلی به نفع حزب تمام می‌شود.
mostafasharif
اگر یک حزب سیاسی با امکانات کم و بدون زرق و برق فعالیت کند، این خود یک فضیلت سیاسی است. دوم این‌که اعضایی که وارد می‌شوند باید حق عضویت بدهند. این حق عضویت هر قدر کم باشد ولی جمع می‌شود و حزبی که می‌خواهد ریشهٔ مردمی پیدا کند راهش همین است که از مردم کمک بگیرد و وابستگی به دولت یا جاهای دیگر نداشته باشد و بودجه‌های کلان در اختیارش قرار نگیرد. مردم با پول اندکی که می‌دهند احساس می‌کنند که حزب مال خودشان است و بعد هم آدم‌های بی‌کاره وارد حزب نمی‌شوند به امید این‌که چیزی گیرشان بیاید. بلکه باید بدانند اگر وارد حزب می‌شوند باید چیزی هم بدهند. این اقدام خیلی مفید و مؤثر است و ریشه‌های حزب را محکم می‌کند.
mostafasharif
به نظر من اولین کاری که احزاب باید بکنند این است که حالت سراسری به خود بگیرند و یکی از شرط‌هایی که بعضی از نویسندگان و صاحب‌نظران بنام برای احزاب یاد می‌کنند، سراسری بودن حزب است. یعنی از قالب این‌که فقط در مرکز فعالیت کنند خارج شوند و در تمام شهرستان‌ها شعبه بزنند، عضو بگیرند و نوعی آموزش سیاسی را شروع کنند. دوم این‌که مواضعی که می‌گیرند مواضع رادیکال نباشد. اگر باشد در بطن جامعه ایجاد اختلاف و درگیری می‌کند و باز همان فرایند دولت‌سالاری پیش می‌آید. چون نهاد دولت در ایران قوی است و وقتی چنین چالش‌های عمیقی را ببیند فوراً وارد کار می‌شود و جلوی فعالیت احزاب را می‌گیرد. بنابراین احزاب باید با حسن‌نیت، فعالیت سیاسی آرام را شروع کنند و عجله‌ای هم در کسب قدرت نداشته باشند. یکی دیگر این‌که احزاب به شکل «احزاب کادر» وجود داشته باشند و به دنبال طیفی از رأی‌دهندگان بگردند. یعنی خود حزب جمع‌وجور باقی بماند اما طیف طرفدارانش وسیع باشند. این شدنی‌تر و آسان‌تر است ولی آسیب‌پذیری‌اش هم بیش‌تر است، یعنی خیلی سریع از هم می‌پاشد.
mostafasharif
یکی خستگی از ایدئولوژی‌ها، به زبان دیگر دلزدگی از سایر ایدئولوژی‌ها و آرمان‌شهرهایی که مطرح می‌کردند. دیگری مسائل ملموس‌تر و جزئی‌ترنگری. زیرا ممکن است همه از آن ایدئولوژی‌های کلی یا عامی که می‌خواست عالم و آدم را تغییر دهد، به سمت ایدئولوژی خاصی بروند و خواهان تغییر در بخشی جزئی باشند. دیگر این‌که اساساً تغییر گفتمان نسل جدید، که نسلی کم‌تر آرمان‌گرا و خیلی واقع‌بین و حسابگر است، نسل آرزوهای بزرگ نیست برعکس نسل آرزوهای کوچک و خرد و شخصی است و قدری فردگرایی در آن قوت پیدا می‌کند که نهایتاً به رشد این جنبش‌ها و ایدئولوژی‌های جدید در ایران کمک خواهد کرد.
mostafasharif

حجم

۳۹۴٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۵۱۳ صفحه

حجم

۳۹۴٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۵۱۳ صفحه

قیمت:
۲۵۶,۵۰۰
تومان