دانلود و خرید کتاب ماهی سیاه کوچولو بهرنگ .
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.

معرفی کتاب ماهی سیاه کوچولو

کتاب ماهی سیاه کوچولو اثر نویسنده و منتقد اجتماعی آذری صمد بهرنگی، داستان شجاعت و جسارت ماهی سیاه کوچکی است که دلش می‌خواهد بگردد و دنیای آن طرف جویبار را کشف کند. و تصویری از شجاعت و جسارت برای بزرگسالان هم هست.

داستان ماهی سیاه کوچولو، کتاب برگزیده کودک در سال ۱۳۴۷ شد. جایزه ششمین نمایشگاه کتاب کودک در بولونیای ایتالیا و جایزه بی‌ینال براتیسلاوای چکسلواکی را در ۱۹۶۹ دریافت کرد و به بسیاری از زبان‌های جهان ترجمه شده‌ است.

درباره کتاب ماهی سیاه سیاه کوچولو

کتاب ماهی سیاه کوچولو درباره‌ی ماهی سیاه کوچکی است که بعدها نماد شجاعت و جسارت می‌شود. ماهی سیاه کوچک که با مادرش در جویباری، پشت سنگ سیاهی که خانه‌شان است، زندگی آرام و یکنواختی دارد. او این زندگی را نمی‌خواهد که «مدام توی یک تکه جا این این طرف‌ و آن طرف برود» این دنیای کوچک و زندگی در بی‌خبری برایش عذاب‌آور است. ماهی سیاه کوچولو دوست دارد که برود و دنیا را کشف کند. او با دوستانش صحبت می‌کنند و هر کس به طریقی سعی می‌کند که او را از تصمیمی که گرفته است، منصرف کند. ماهی سیاه کوچولو که تصمیمش را گرفته است، راهی سفر برای کشف دنیا می‌شود...

ماهی سیاه کوچولو صمد بهرنگی مدت‌ها نقش بیانیه غیر رسمی سازمان چریک‌های فدایی خلق ایران را ایفا می‌کرد. بهرنگی این داستان را در زمستان ۱۳۴۶ نوشت و انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان آن را منتشر کرد.

خواندن کتاب ماهی سیاه کوچولو را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

کودکان و نوجوانان علاقه‌مند به ادبیات داستانی و والدینی که دوست دارند برای فرزندانشان قصه‌های مشهور بخوانند، مخاطبان اصلی کتاب ماهی سیاه کوچولو هستند.

درباره‌ی صمد بهرنگی

صمد بهرنگی متولد ۲ تیر ۱۳۱۸ در تبریز آموزگار، منتقد اجتماعی، داستان‌نویس، مترجم، و پژوهش‌گر فولکلور آذربایجانی بود. او داستان‌های بسیاری نوشت و مهم‌ترین و معروف‌ترین داستانش ماهی سیاه کوچولو نام دارد. این کتاب با تصویرگری فرشید مثقالی جایزه براتیسلاوا را از آن خود کرده است. صمد بهرنگی درسش را در رشته‌ی زبان و ادبیات انگلیسی در دانشکده ادبیات فارسی و زبان‌های خارجی دانشگاه تبریز خواند و همزمان به کار معلمی نیز مشغول بود. بهرنگی در ۹ شهریور ۱۳۴۷ در ارسباران به علت غرق شدن در رود ارس چشم از دنیا فروبست.

جملاتی از کتاب ماهی سیاه کوچولو

ماهی سیاه کوچولو گفت: «نه مادر، من دیگر از این گردش ها خسته شده ام. می خواهم راه بیفتم و بروم ببینم جاهای دیگر چه خبرهایی هست. ممکن است فکر کنی یک کسی این حرف ها را به ماهی کوچولو یاد داده اما بدان که من خودم خیلی وقت است که در این فکرم. البته خیلی چیزها هم از این و آن یاد گرفته ام. مثلا این را فهمیده ام که بیش تر ماهی ها، موقع پیری شکایت می کنند که زندگی شان را بی خودی تلف کرده اند. دائم ناله و نفرین می کنند و از همه چیز شکایت دارند. من می خواهم بدانم که راستی راستی، زندگی یعنی این که توی یک تکه جا، هی بروی و برگردی تا پیر بشوی و دیگر هیچ. یا این که طور دیگری هم توی دنیا می شود زندگی کرد؟»

ّ وقتی حرف ماهی کوچولو تمام شد، مادر گفت: «بچه جان! مگر به سرت زده؟ دنیا! دنیا! دنیا دیگر یعنی چه؟ دنیا همین جاست که ما هستیم؛ زندگی هم همین است که ما داریم.»

َ در این وقت ماهی بزرگی به خانه ی آن ها نزدیک شد و گفت: «همسایه! سِر ّ چی با بچه ات بگو مگو می کنی، انگار امروز خیال گردش کردن ندارید؟»

ّ مادر به صدای همسایه از خانه بیرون آمد و گفت: «چه سال و زمانه ای شده! حاا دیگر بچه ها می خواهند به مادرهاشان چیز یاد بدهند!»



نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۰

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۴۰ صفحه

حجم

۰

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۴۰ صفحه