کتاب خورشید من
معرفی کتاب خورشید من
خورشید من، یک رمان لطیف عاشقانه نوشته امیر صائمی است.
رمان عاشقانهی خورشید من، زندگی پسر جوانی را حکایت میکند که سرگذشت خوبی نداشته و سختیها و مشقتهای فراوانی را به دوش کشیده است، اما ورود یک دختر به زندگی او، باعث تغییر و تحولش میشود که اتفاقات تلخ و شیرینی را دربر دارد.
خواندن کتاب خورشید من را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
علاقهمندان به رمانهای عاشقانه ایرانی از خواندن این کتاب لذت خواند برد.
جملاتی از کتاب خورشید من
دو سال بعد از شروع زندگی مستقل، بابام بعد از یه حمله قلبی به خاطر اعصاب و استرس، تو خونه فوت کرد. خیلی سریع. استرس و اضطراب رو به عنوان مهمون، به خودش راه میداد. که آخر همون مهمونها کشتنِش.
از اون موقع مامانم تنها زندگی میکنه و منم سعی میکنم هفتهای دو سه بار هم که شده برم و ببینمش.
مادرمو خیلی دوست دارم چشمهای قهوهای روشن داره، که من هم از اون به ارث بردم و چشمای منم قهوهای روشنه. (کمی هم خرمایی)
وقتی زنگ میزنم باهاش صحبت میکنم، زمان خداحافظی با یه لحنی خداحافظی میکنه که انگار میخواد بگه "برگرد به خونه" ولی نمیتونه.
خیلی بده که یه آدم بخواد یه چیزیو بگه ولی نتونه. با اینکه تمام اعضای بدنش اون چیز رو دارن هی میگن و هی تکرار میکنن به غیر از زبونِش.
تو سن بیست و سه سالگی همزمان با فوت بابام تونستم لیسانس حسابداریمو بگیرم. که دوست بابام، مهندس جمشید دارابی، به خاطر شرایط نبود پدر بالا سر من، منرو تو شرکت تبلیغاتی خودش، تو بخش مدیریت مالی استخدام کرد; با حقوق خوب.
این "پدر" کیه که اگه باشه یه جور باهات رفتار میکنن و احترام میذارن، اگر هم نباشه یه جور دیگه.
حجم
۱۱۳٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۵۱ صفحه
حجم
۱۱۳٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۵۱ صفحه
نظرات کاربران
عشق مثه لیمو شیرین میمونه...