کتاب ویزای بهشت
معرفی کتاب ویزای بهشت
کتاب ویزای بهشت، مجموعه داستانهایی از رزمندگان هشت سال دفاع مقدس و شرح رشادت و دلاوریهای آنها است که عباس جعفری مقدم نوشته است و توسط انتشارات صریر منتشر شده است.
ویزای بهشت کتاب برگزیده جشنواره کتاب سال شهید غنیپور اعلام شد.
دربارهی کتاب ویزای بهشت
ویزای بهشت، مجموعه داستانهایی از دوران جنگ است. عباس جعفری مقدم در کتابش، داستانهایی را نوشته است که هر یک به نوعی با جنگ ارتباط برقرار میکنند. یا از دل زندگی رزمندگان، شهدا و یا ایثارگران و جانبازان جنگ برآمدهاند. رشته کلماتی در قالب داستانهایی که شاید بتوانند گوشهای از شجاعت جوانانی که برای دفاع از کشورشان به جنگ رفتند را به تصویر بکشد. روایاتی که میتوانند میزان از خود گذشتی جانبازان دفاع مقدس را نشان بدهند و خوانندگان را با قسمتی از مشکلاتی که به عنوان مثال، یک جانباز شیمیایی یا جانباز اعصاب و روان دارد، آشنا کند.
کتاب ویزای بهشت را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
ویزای بهشت برای علاقهمندان به خواندن خاطرات جنگ و دفاع مقدس، خواندنی است.
جملاتی از کتاب ویزای بهشت
مسجد تقریباً خالی شده بود. سروان جعبهٔ شیرینی و پاکت میوه را برداشت و از مسجد بیرون رفت. باران نمنم میبارید. صحن مسجد در تلألوِ چراغهای حیاط میدرخشید. از باد و توفان عصر خبری نبود. سروان صدای گریهٔ آرام زنی را شنید. برگشت، شیرین بود، ملیحه هم در کنارش ایستاده بود.
ـ شیرین!
شیرین، صدای گریهاش بلندتر شد. سروان به طرف آنها رفت. قطرههای اشک صورت سروان را پوشاند، اما میخندید. ملیحه جلو رفت و جعبهٔ شیرینی را از دست پدر گرفت.
ـ مامان پریشب خواب دید که دوباره پرواز میکنید، دیروز خوابش تعبیر شد.
سروان میخندید، اشک میریخت و با اشاره به دختر میگفت که از حرفهایش سر در نمیآورد.
ـ دیروز حکم ترفیع شما آمد؛ بابا جناب سرگرد!
ملیحه هم به گریه افتاد و دست پدر را بوسید. سروان اطراف را از نگاه گذراند. برگشت به طرف شیرین و گفت: آره؟
شیرین که آرامتر شده بود، در میان ته ماندهٔ گریهاش گفت: بله، فردا توی مراسم درجهات ابلاغ میشود، از فردا بعدازظهر میشوی جناب سرگرد...
حجم
۵۹٫۶ کیلوبایت
تعداد صفحهها
۹۶ صفحه
حجم
۵۹٫۶ کیلوبایت
تعداد صفحهها
۹۶ صفحه