کتاب کاک طاهر
معرفی کتاب کاک طاهر
جلیل امجدی در کاک طاهر، خاطراتی از زندگی شهید محمدطاهر عبداللهزاده از شهدای گرانقدر اصناف و بازار کرمانشاه را روایت کرده است.
کتاب کاک طاهر برای چه کسانی مناسب است
این اثر برای علاقهمندان به سرگذشت و زندگینامه شهدای هشت سال دفاع مقدس نوشته شده است.
جملاتی از کتاب کاک طاهر
سرِ ظهر، همینکه آفتاب از عمودِ آسمان کله کند سمت کوههای اورامانات، بازار از تک و تا میافتد و دیگر رونقی ندارد. اهالی عادت کردهاند صبح، کلهٔ سحر از خواب بیدار شوند و به گاو و گلهشان برسند و بعد بزنند به کوچه و خیابان. کاری هم نباشد، گذرشان به بازار میافتد و چیزکی میخرند که دستخالی نباشند. به ظهر نرسیده، کارِ نکردهای نمیماند و میافتند توی راه خانه.
پاوه شهر کوچکی است و "کاک طاهر" مردمش را از خرد و کلان میشناسد. حتماً نه همه را به اسمورسمشان، اما خیلیها را بدون آنکه کلام و کلمهای با آنها داشته باشد بارها سرِ همین گذر دیده است. خیلیها هم مشتریهای دائمی او بودند. انصاف و دست و دلبازیاش توی معامله، اسمی برایش به هم زده بود.
چهارسوی شهر را کوهستان گرفته بود و هر چهقدر عرض آن باریک بود، اما طول و درازِ خوبی داشت. از "دوریسان" تا "نوریاب" را میشد یککله رفت، اما نه با پای پیاده. کاک طاهر صدبار و بلکه بیشتر این راه را با اسب و الاغ رفته. سیب و آلو از این سرِ شهر بار زده و از آنطرف سنگ و هیزم آورده برای محلهٔ خودش "میرآوا" یا چه فرقی میکند برای محلههای دیگر.
از نوجوانی و جوانی، مسافرِ همین جاده بود. از کار خسته میشد، اما از آن نمیترسید و دائم از این روستا به آن روستا سرک میکشید و میوههایی میخرید و بارِ اسب و استری میکرد و به شهر میآورد برای فروش. تا همین الان که با "ماهجبین" ازدواج کرده و خاطرش را قدرِ همهٔ دنیا میخواست.
حجم
۷۹۵٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۵۲ صفحه
حجم
۷۹۵٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۵۲ صفحه