کتاب خیابان سرندی
۱٫۸
(۵۱)
خواندن نظراتمعرفی کتاب خیابان سرندی
سیلوینا اوکامپو، شاعر و نویسندهی آرژانتینی قرن بیستم بود. او با نخستین مجموعه داستانش با عنوان «سفر فراموش شده» در سال ۱۹۳۷ به عرصه ادبی بوئنوس آیرس پا گذاشت سپس رمان «سفر خیالی» را با کمک بورخس به رشته تحریر درآورد و کتابهای شعر و مجموعه داستانهای کوتاه زیادی را به چاپ رساند. مجموعه داستانهای کوتاه «صورتهای پابرجای آنان» به زبان انگلیسی در سال ۲۰۱۵ از سوی نشر NYRB Classics روانه بازار شد.
بخشی از این داستان کوتاه:
«در آن بعد ازظهرهای سرد و سوزان وقتی دختر بودم، می فرستادنم پی خرید برنج، شکر و نمک. آخرین پرتوهای زرد خورشید، نور زرد کم رمقی که همین حالا هم می بینم، درختان خیابان سرندی را مثل شالی می پوشاند. برگ هایی که از پرچین سرراه کنده بودم، توی دستم له می شدند. بعد باورم شد حامل پیام اسرار آمیزی هستم، در پس برگی که در گرمای دستم مچاله شده و بوی چمن تابستانی می داد، اتفاقی در شرف وقوع بود.
در بین راه از خانه مان تا مغازه، سر و کله مردی پیدا شد. همیشه پیراهن بی آستین می پوشید، برایم سوت می زد و در پی پاهای برهنه ام، شاخه درخت بید به دست که پشه ها را می پراکند، راه می افتاد. آن مرد مال یکی از آن خانه ها بود»
حجم
۷٫۷ کیلوبایت
حجم
۷٫۷ کیلوبایت
قیمت:
رایگان
نظرات کاربران
خب اقا مگه مجبورید یه کتابی رو بذارید که اینقدر متنش بد و گنگه ………… اینجوری ذهنیت ادمو به این دسته از کتابای ۵-۱۰ دقیقه خراب میکنید 😑😑😑
چرا این داستانها ی کوتاه اینجوری هستن؟ آدم هیچی نمیفهمه. نقد کتاب خوبه ولی برای فهم بهترش نه اینکه اصلا هیچی بفهمی و مجبور بشی بری نقدشو بخونی اگه البته وجود داشته باشه.
کسی این داستان رو فهمید واسه منم توضیح بده؟
بنظرم باید مشکل از ترجمه باشه خیلی گنگ و بی معنی بود در کل
خیلی خیلی گنگ و بیسر و ته. اصلاً خوندنش رو توصیه نمیکنم.
داستان پردازی کتاب اصلا جالب نبود ، درواقع اصلا شبیه داستان نبود بیشتر به دلنوشته میموند تا داستان . خیلی هم بی سر و ته . خوندنش رو به کسی توصیه نمیکنم
خوشم نیومد. جالب نبود 👎
حیف داستانهای این نویسنده که اینقد بد ترجمه شده. زمانبندی جملات حتی مشکل داره. چرا کتاب بی کیفیت میگذارید؟
چی شد؟
داغون