دانلود رایگان کتاب مجموعه اشعار فروغی بسطامی فروغی بسطامی
تصویر جلد کتاب مجموعه اشعار فروغی بسطامی

کتاب مجموعه اشعار فروغی بسطامی

انتشارات:طاقچه
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۸از ۲۱ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب مجموعه اشعار فروغی بسطامی

میرزا عباس فروغی بسطامی غزل‌سرای بزرگ دوران قاجار در سال ۱۲۱۳ هجری قمری در کربلا زاده شد. بعد از فوت پدر به ایران آمد و نزد عموی خود دوستعلی‌خان به مازندران رفت. او ابتدا «مسکین» تخلص می‌کرد ولی پس از ورود به دستگاه شجاع‌السلطنه، تخلص خود را به نام فروغ‌الدوله از فرزندان او به «فروغی» تغییر داد. در غزل‌سرایی شیوه‌ی سعدی را درپیش گرفت و الحق به خوبی از عهده برآمد. وی با قاآنی شیرازی معاشر و مصاحب بوده است. فروغی در ۲۵ محرم ۱۲۷۴ هجری قمری در تهران درگذشت.
S
۱۳۹۶/۰۶/۲۷

من کیم، پروانهٔ شمعی که در کاشانه نیست خانه‌ام را سوخت بی باکی که او در خانه نیست دست همت را کشیدم از سر دنیا و دین هر کسی را در طلب این همت مردانه نیست از پس رنجی که بردم در وفا آخر

- بیشتر
سپیدار
۱۳۹۸/۰۱/۱۳

مردان خدا پرده ز پندار بریدند یعنی همه غیر خدا یار ندیدند هر دست که دادند از آن دست گرفتند هر نکته که گفتند همان نکته شنیدند جمعی به در پیر خرابات خرابند قومی به بر شیخ مناجات مریدند فریاد که در رهگذر آدم خاکیست بسی دانه

- بیشتر
R Ka
۱۳۹۶/۱۰/۱۷

مستانه کاش در حرم و دیر بگذری تا قبله گاه مؤمن و ترسا کنم تو را خواهم شبی نقاب ز رویت بر افکنم خورشید کعبه، ماه کلیسا کنم تو را "فروغی بسطامی "💖

love خدا❤
۱۳۹۶/۰۱/۲۰

عالی بود

کاربر ۲۰۱۷۱۹۷
۱۴۰۱/۰۲/۲۰

واقعا شاهکار ادبیات هستند ، اشعارشون رو اندازه اشعار سعدی دوست میدارم . کی رفته ای ز دل که تمنا کنم تو را / کی بوده ای نهفته که پیدا کنم تو را ؟ بالای خود در آیینه چشم من ببین

- بیشتر
maybe i was
۱۳۹۹/۰۷/۱۳

من از کمال شوق ندانم که این تویی،، تو از غرور حسن ندانی که این منم...

Masihi1991
۱۴۰۳/۰۸/۰۸

عالی و دلنشین ❤️

دختر گرانبها
۱۴۰۳/۰۳/۰۷

دوستان یک سوال فروغی بسطامی که در ملت عشق از اون صحبت شده همین فروغی بسطامیه؟ایشون که برای دوره قاجار هستند

مُ‌ بیـــنا
۱۴۰۳/۰۲/۲۹

رسوای عالمی گشتم از شور عاشقی ترسم خدا نخواسته رسوا کنم تو را

Asma
۱۴۰۰/۰۲/۰۴

خیلی اشعار زیبا و روانی دارن

یک جمع نکوشیده رسیدند به مقصد یک قوم دویدند و به مقصد نرسیدند
سپیده دم اندیشه
به کمال عجز گفتم که به لب رسید جانم ز غرور ناز گفتی که مگر هنوز هستی
بیسیمچی
من که الا عاشقی جرمی نکردم هیچ وقت این عقوبت‌های پی در پی جزای من نبود
بیسیمچی
یک جمع نکوشیده رسیدند به مقصد یک قوم دویدند و به مقصد نرسیدند
مـَه‌سـا
قدم به کوچهٔ دیوانگی بزن چندی که عقل بر سر بازار عشق حیران است
تیناز
با خبر از حال ما هیچ نخواهی شدن تا نکند با تو عشق آن چه به ما کرده‌ای
بیسیمچی
با خبر از حال ما هیچ نخواهی شدن تا نکند با تو عشق آن چه به ما کرده‌ای
بیسیمچی
شبی بی روی آن مه روز کردن برون از حد امکان است ما را
مهدی
بیداریم چه دانی، ای خفته‌ای که شبها ننشسته‌ای به حسرت، نشمرده‌ای ستاره
بیسیمچی
کیفیت نگاه تو از جام خوش‌تر است لعل لبت ز بادهٔ گلفام خوش‌تر است
سپیده دم اندیشه
ز آه شررفشان من نرم نمی‌شود دلش آتش من نمی‌کند چارهٔ سنگ خاره را
بیسیمچی
دل به نگاه اولین گشت شکار چشم تو زخم دگر چه می‌زنی صید به خون تپیده را
بیسیمچی
مریض عشق تو را حاجتی به عیسی نیست که کس نمی کند این درد را دوا جز تو
بیسیمچی
بی‌بها جنس وفا ماند هزاران افسوس که ندانست کسی قیمت این کالا را
اصفهانی ام
کوی معشوق عرصهٔ محشر بانگ عشاق نغمهٔ صور است
سپیده دم اندیشه
گر خوانده‌ای کتاب ثواب و گناه را جز شاه کیست سایهٔ پایندهٔ اله زین سایه سر مپیچ و مرنجان اله را در دور او نبرده فلک نام ظلم را در عهد او ندیده جهان دود آه را هم حضرتش مراد دهد نامراد را هم درگهش پناه دهد بی‌پناه را
:)
عمری که صرف عشق نگردد بطالت است راهی که رو به دوست ندارد ضلالت است
مهدی
دوشینه فتادم به رهش مست و خراب از نشهٔ عشق او نه از بادهٔ ناب دانست که عاشقم ولی می‌پرسید این کیست، کجایی است، چرا خورده شراب
S
چنان به روز جزا خسته بودم از شب هجران که التفات نکردم به هیچ گونه عذابی
بیسیمچی
یک جمع نکوشیده رسیدند به مقصد یک قوم دویدند و به مقصد نرسیدند
i_ihash

حجم

۶۰۸٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۵۰۰ صفحه

حجم

۶۰۸٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۵۰۰ صفحه

قیمت:
رایگان